فلسفه ملاصدرا
عباس حاجیها؛ محمدرضا ضمیری؛ یدالله دادجو؛ محمد الهی
دوره 6، شماره 2 ، خرداد 1397، ، صفحه 47-61
چکیده
این مقاله با روش تلفیقی (عقلی ـ نقلی) و با استفاده از منابع اسنادی و کتابخانهای، بررسی تطبیقی علم پیشین الهی در حکمت صدرایی و ابن سینا و تطبیق آن با آیات و روایات را به کاوش نشسته و در صدد تبیین و تطبیق دیدگاه دو فیلسوف نامدار شیخالرئیس ابن سینا و حکیم صدرالمتألهین دربارۀ علم پیشین الهی است. یافتهها حاکی از آن است که علم در ...
بیشتر
این مقاله با روش تلفیقی (عقلی ـ نقلی) و با استفاده از منابع اسنادی و کتابخانهای، بررسی تطبیقی علم پیشین الهی در حکمت صدرایی و ابن سینا و تطبیق آن با آیات و روایات را به کاوش نشسته و در صدد تبیین و تطبیق دیدگاه دو فیلسوف نامدار شیخالرئیس ابن سینا و حکیم صدرالمتألهین دربارۀ علم پیشین الهی است. یافتهها حاکی از آن است که علم در حکمت صدرایی، امری وجودی و دارای مراتب و در نظام مشایی، کیف نفسانی است. در حکمت متعالیه علم خداوند به ذات و علم به موجودات قبل از ایجاد و بعد از ایجاد، علمی حضوری ولی در حکمت مشاء علم ذات به ذات و علم به صور متقرره در ذات، حضوری و علم به موجودات خارجی، قبل و بعد از ایجاد، حصولی است. بنا بر تصویری که ابن سینا از علم پیشین حق تعالی ارائه میدهد، حق تعالی قبل از خلق صور علمیه به موجودات علم نداشته و این راه یافتن جهل در ذات حق تعالی شمرده میشود. اما در آیات و روایات، علم حضرت حق عین ذات او دانسته شده که در هر حالی که ذات برقرار باشد، آن علم نیز موجود است، خواه آن صور علمیه موجود باشند، خواه موجود نباشند. نظریۀ صدرالمتألهین برخلاف نظریۀ ارتسام ابن سینا هماهنگی کاملی با آیات و روایات دارد و مورد تأیید نویسندگان مقاله حاضر است.
فلسفه ملاصدرا
علیرضا موفق؛ محمد حسین مهدوی نژاد؛ محمدرضا ضمیری
دوره 4، شماره 1 ، آذر 1394، ، صفحه 129-140
چکیده
حقیقت مرگ و معاد از مسائل بنیادین فلسفۀ صدرالمتألهین است. مرگ از نگاه او دارای سه ویژگی اصلی است: اولین ویژگی مرگ، عدمینبودن آن است. این ویژگی با نگرشهای مادی که بر اساس آن مرگ پایان حیات، اتمام زحمات آدمی و در نتیجه سبب پوچبودن زندگی تلقی میشود، متفاوت است. با توجه به مشرب فلسفی صدرالمتألهین میتوان فهمید که این ویژگی هیچگاه ...
بیشتر
حقیقت مرگ و معاد از مسائل بنیادین فلسفۀ صدرالمتألهین است. مرگ از نگاه او دارای سه ویژگی اصلی است: اولین ویژگی مرگ، عدمینبودن آن است. این ویژگی با نگرشهای مادی که بر اساس آن مرگ پایان حیات، اتمام زحمات آدمی و در نتیجه سبب پوچبودن زندگی تلقی میشود، متفاوت است. با توجه به مشرب فلسفی صدرالمتألهین میتوان فهمید که این ویژگی هیچگاه از روی مصلحتجویی مطرح نشده است؛ بلکه نوعی تبیین واقعیت به شمار میآید. ویژگی دیگر مرگ از نگاه صدرایی امکانآفرینی آن برای زندگی دنیوی است که با لحاظ غایت در آن سوی نشئۀ دنیوی تحقق مییابد. از این رو دنیا از نظر وی و برخلاف نگاههای الحادی، هیچگاه ارزش غایتبودن را ندارد و تنها محلی برای دستیابی به غایتی برتر است. همچنین، مرگ از نظر صدرالمتألهین حتی سبب سکون و توقف نیست، بلکه ارمغانآور تکاملی است که از ارتقای معرفتی و وجودی شروع و تا وصول به کمال مطلق حق، استمرار مییابد. این سه عنصر نمای مرگ را نه تنها از صورتی دهشتزا و رعبآور خارج میکند، بلکه ارمغانآور معنا و ارزش برای زندگی است.