نظریۀ ادراکات اعتباری علامه طباطبایی (ره) که یکی از اندیشههای کانونی و محوری ایشان است همواره بهمنزلۀ نظریهای معرفتشناختی تحلیل و بررسی شده است، اما نگاهی جامع به آثار علامه طباطبایی (ره) جهت واکاوی موارد استفاده و بهرهبرداری از این نظریه از سوی ایشان، نشان میدهد که علامه به این نظریه نگاه وجودشناختی نیز داشته ...
بیشتر
نظریۀ ادراکات اعتباری علامه طباطبایی (ره) که یکی از اندیشههای کانونی و محوری ایشان است همواره بهمنزلۀ نظریهای معرفتشناختی تحلیل و بررسی شده است، اما نگاهی جامع به آثار علامه طباطبایی (ره) جهت واکاوی موارد استفاده و بهرهبرداری از این نظریه از سوی ایشان، نشان میدهد که علامه به این نظریه نگاه وجودشناختی نیز داشته است. از این زاویه، نشئۀ دنیا، نشئۀ اعتباریات است که مابین دو نشئۀ بدء و عود (قوس نزول و قوس صعود) قرار گرفته است و همچنانکه نسبت زندگی دنیا به عوالم قبل و بعد از آن، نسبت ظاهر به باطن است؛ به همین ترتیب نسبت اعتباریات به حقایق هم، نسبت ظاهر به باطن خواهد بود. از نظر علامه طباطبایی (ره) محصور و محدودشدن انسان به معانی وهمی و پنداریِ ظاهر حیات دنیا همان گرفتارشدن وی در خدعۀ اعتباریات و غفلت از حقیقت باطنیِ واقعی آنها خواهد بود.