علیرضا صادق شیرازی؛ مرضیه اخلاقی؛ سید علی علم الهدی؛ میثم سفیدخوش
چکیده
فرایند وحییابی، در نظام عرفانی ابنعربی با پنج مفهوم قوام مییابد. مسئله اصلی در این مقاله، چیستی این مفاهیم و چگونگی قوام بخشی آن به فرایند ایحاء و وحییابی نبی، در شبکه پیچیده و درهمتنیده مفاهیم ذومعنا و تفسیرپذیر منظومه معرفتی ابنعربی است. رهیافتهای به دست آمده در این پژوهش نشان میدهد، پنج مفهوم «دقیقه»، «رقیقه»، ...
بیشتر
فرایند وحییابی، در نظام عرفانی ابنعربی با پنج مفهوم قوام مییابد. مسئله اصلی در این مقاله، چیستی این مفاهیم و چگونگی قوام بخشی آن به فرایند ایحاء و وحییابی نبی، در شبکه پیچیده و درهمتنیده مفاهیم ذومعنا و تفسیرپذیر منظومه معرفتی ابنعربی است. رهیافتهای به دست آمده در این پژوهش نشان میدهد، پنج مفهوم «دقیقه»، «رقیقه»، «روح»، «نور» و «نکته»، در فرایند وحی، معطوف و مکملِ معنایی یکدیگرند. دقیقه، امکان هرگونه آگاهى و ظهور؛ منجمله امکان ظهور آگاهى وحیانى تشریعى رسالى را فراهم میآورد و رقیقه (تعینبخش اسماء) شعاعهاى دادههاى حقایق أسمائی است که طرفسازى تضایف اشراقى را به انجام میرساند و در فرایند وحى، اسماء دخیل در وحی؛ یعنى حى، نور، علیم، حکیم، متکلم، سمیع و بصیر را در مبدأ قابلى مرآتی قلبى متعین میسازد و وساطت میکند. روح، همان رقایق اسماء الهى (حقیقت) خصوصا اسم الحى است که تعین یافتگى حقیقت معدوم العین و معقول؛ اما مؤثر اسم الحى را در مرائی أعیان، خصوصا مرات قلب نبى وساطت میکند و نور؛ همان افاضه و اضافه اشراقى حقیقت اسم النور است که جنبه آشکارگى کنه ذات براى خویش و بالتبع آن، براى ظهورات خویشتن را عهدهدار است و شعاعهاى ریسمان مانند او، روابط و مناسبات رقایقى و ظهور اطوار تکلمى و علمى وحى نبوى را به نحو فعل گفتارى در مرآت قلب نبى میسر میسازد. نکته، رد و اثرى است که از انعکاس حقایق أسمائی در مرائی قوابل وضع و رفع میشود.
فلسفه ملاصدرا
فریبرز احمدی نژاد؛ مرضیه اخلاقی؛ سید علی علم الهدی؛ افلاطون صادقی
دوره 4، شماره 1 ، آذر 1394، ، صفحه 7-23
چکیده
پیامبرشناسی در حکمت متعالیه متمایز از دیگر نظرها و مکاتب است. ملاصدرا اگرچه بسان سایر متفکران پیامبر را از نوع بشر میداند، اما از سوی دیگر، بر پایة حرکت جوهری استدلال میکند که پیامبر از جایگاهی برخوردار میشود که با انسانهای دیگر قیاسناپذیر است. در همین زمینه، سؤال اصلی نگارنده این است که شباهتها و تفاوتهای پیامبر ...
بیشتر
پیامبرشناسی در حکمت متعالیه متمایز از دیگر نظرها و مکاتب است. ملاصدرا اگرچه بسان سایر متفکران پیامبر را از نوع بشر میداند، اما از سوی دیگر، بر پایة حرکت جوهری استدلال میکند که پیامبر از جایگاهی برخوردار میشود که با انسانهای دیگر قیاسناپذیر است. در همین زمینه، سؤال اصلی نگارنده این است که شباهتها و تفاوتهای پیامبر اسلام (ص) با سایر ابنای بشر از جهت هستیشناختی و معرفتشناختی چگونه قابل تبیین است؟ ملاصدرا با استفاده از اصول فلسفی خود نظیر: اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری و اتحاد عاقل و معقول ثابت میکند که پیامبر از جهت وجودی در قوس نزول صادر اول است و در قوس صعود نیز همة مراتب هستی به او ختم میشود. هرچند او در تعین اولیه با سایر ابنای بشر در طبیعت انسانی مشترک است، اما با علم و عمل مراتب تکامل را یکی پس از دیگری طی میکند به طوری که با صعود به مرحلهای، آن مرحله جزء ذات او میشود و نهایتاً او در جمیع مراتب سهگانة عقلی و نفسی و حسی به کمال میرسد و مجمع انوار عقلیه و نفسیه و حسیه میشود و از جهت تعین ثانی با دیگر انسانها متخالف الحقیقه میشود؛ البته این تفاوت آنقدر زیاد است که گویی اساساً وجود بر انسان عادی و انسان کامل، که مصداق اتم آن نبی اسلام (ص) است، به اشتراک لفظ است.