اصالت وجود صدرایی دو معنی دارد که هر دو قابل انتساب به صدراست. در معنای اول ماهیت برخلاف وجود در خارج هیچ تحققی ندارد و فقط اعتبار ذهن است، اما در معنای دوم بهتبع وجود در خارج تحقق دارد. اصالت وجود به معنای اول را به هیچ وجه نمیتوان به ابنسینا نسبت داد، زیرا وی معتقد به تحقق ماهیت است و آن را امری صرفاً ذهنی نمیداند. اصالت وجود ...
بیشتر
اصالت وجود صدرایی دو معنی دارد که هر دو قابل انتساب به صدراست. در معنای اول ماهیت برخلاف وجود در خارج هیچ تحققی ندارد و فقط اعتبار ذهن است، اما در معنای دوم بهتبع وجود در خارج تحقق دارد. اصالت وجود به معنای اول را به هیچ وجه نمیتوان به ابنسینا نسبت داد، زیرا وی معتقد به تحقق ماهیت است و آن را امری صرفاً ذهنی نمیداند. اصالت وجود به معنای دوم اگرچه رابطة نزدیکتری با حکمت سینوی دارد، اما آن را هم با تمام مبانی و نتایجش نمیتوان به شیخالرئیس نسبت داد، زیرا وی به جای اعتقاد به وحدت وجود، معتقد به کثرت و تباین وجودهاست و به جای قول به اتحاد وجود و ماهیت در خارج، قائل به عروض وجود است و در مورد نتایج و ثمرات بحث هم او به جای تأکید بر اینکه واجب تعالی حقیقت وجود است و این حقیقتْ واحد است، بر این باور اصرار میورزد که وجودها حقایق متکثریاند و واجب تعالی وجود بسیط و متباین با ممکنات است که نه همراه با ماهیت است و نه میتوان او را همچون ممکنات با جنس و فصل تعریف کرد.