فلسفه ملاصدرا
کوکب دارابی؛ سیدمرتضی حسینی شاهرودی؛ عباس جوارشکیان
چکیده
فلاسفه تفاسیر مختلفی از آفرینش ارائه نمودهاند. در مقاله حاضر تفسیر صدرایی از آفرینش مورد توجه قرار گرفته است. مشهور این است که آفرینش در دو قوس نزول و قوس صعود انجام شده که سیر نزول از خداوند شروع میشود و پس از مرتبه صفات و اسماء، عوالم عقل و مثال به عالم طبیعت رسیده است و ابتدای سیر صعود، عالم طبیعت و انتهای آن خداوند است و عوالم ...
بیشتر
فلاسفه تفاسیر مختلفی از آفرینش ارائه نمودهاند. در مقاله حاضر تفسیر صدرایی از آفرینش مورد توجه قرار گرفته است. مشهور این است که آفرینش در دو قوس نزول و قوس صعود انجام شده که سیر نزول از خداوند شروع میشود و پس از مرتبه صفات و اسماء، عوالم عقل و مثال به عالم طبیعت رسیده است و ابتدای سیر صعود، عالم طبیعت و انتهای آن خداوند است و عوالم دیگر در میان این دو هستند. از آنجایی که در نظریه رایج، آفرینش با نزول ملازم میباشد، سؤالات جدی مطرح میشود. آیا عالم طبیعت نازلترین عوالم بوده و موجودات در این عالم در نهایت نقص هستند؟ آیا انتهای قوس صعود دقیقاً ابتدای قوس نزول است؟ آیا این فرضیه معقول است که یک موجودی تام و تمام، به اضعف و اسفل درجات تنزل یابد و دوباره از پایینترین نقطه، حرکت خود را شروع کند تا به مرتبه نخستین برسد؟ در این مقاله، ضمن بررسی و نقد دیدگاه رایج، سعی بر آن است که ضمن پاسخگویی به پرسشهای مطرحشده، مدل جدیدی از فرایند آفرینش ارائه شود. در نظریه مختار، آفرینش پیوسته به سوی کمال میرود و از مرتبه وجوب وجود و وجود علمی که نزد خدای متعال هست تا به عوالم عین، یعنی عالم عقل، مثال و طبیعت پیش میرود. این سیر آفرینش، پیوسته در حال شدت و تمامیت است. آن چیزی که از مرتبۀ ذات خداوند نازل شده بعد نزول همچنان در مرتبه سابق وجود دارند، فقط نحوۀ ظهور آنها در مراتب نازل متفاوت شده است.
فلسفه ملاصدرا
زهره سلحشور سفیدسنگی؛ سیدمرتضی حسینی شاهرودی
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1393، ، صفحه 23-33
چکیده
در فلسفة اسلامی طرح مسئلة علم حضوری بهصراحت در آثار سهروردی یافت میشود و پس از او صدرالمتألهین آن را بسط داده است. سهروردی علم را به ظهور و نور تعریف کرده و ملاصدرا از این تعریف سود جسته است. هر چند ملاصدرا در مسئلة ابصار با سهروردی مخالفت میکند، اما در مواردی همچون حصول مدرکات خیالی از او متأثر است. از جمله موارد اختلاف این دو میتوان ...
بیشتر
در فلسفة اسلامی طرح مسئلة علم حضوری بهصراحت در آثار سهروردی یافت میشود و پس از او صدرالمتألهین آن را بسط داده است. سهروردی علم را به ظهور و نور تعریف کرده و ملاصدرا از این تعریف سود جسته است. هر چند ملاصدرا در مسئلة ابصار با سهروردی مخالفت میکند، اما در مواردی همچون حصول مدرکات خیالی از او متأثر است. از جمله موارد اختلاف این دو میتوان به مسئلة ابصار، مادی یا مجرددانستن قوة خیال، و اتصال یا اتحاد نفس با عقل فعال و از نقاط اشتراک میتوان به تعریف علم اشاره کرد. این نقاط افتراق و اشتراک برآمده از مبانی هر یک از این دو فیلسوف از جمله قابل یا فاعلدانستن نفس نسبت به صور و تعریف غیر ماهوی علم است؛ مثلاً مبنای اینکه نفس قابل یا فاعل صور است باعث تفاوت در نظریة ابصار و مبنای تعریف غیر ماهوی از علم باعث اشتراک در تعریف علم شده است.