فلسفه ملاصدرا
سیداحمد عقیلی؛ کریم نجفی برزگر؛ محمدرضا عامری برکی
چکیده
یکی از نکات مهم درحیات تاریخی حکمت صدرایی آن است که به لحاظ تاریخی مدت زمان بسیاری به طول انجامید تا این حکمت درحوزه های علمی جایگاه خود را بازیابد و مورد قبول قرار گیرد. مسئلهای که ریشه در ماهیت این مکتب و تعارضات و فضای اجتماعی-تاریخی آن دارد و بررسی آن میتواند ضمن روشن شدن وجوه تاریک و ناشناخته حکمت صدرایی، تفاوتها و تقابلات آن ...
بیشتر
یکی از نکات مهم درحیات تاریخی حکمت صدرایی آن است که به لحاظ تاریخی مدت زمان بسیاری به طول انجامید تا این حکمت درحوزه های علمی جایگاه خود را بازیابد و مورد قبول قرار گیرد. مسئلهای که ریشه در ماهیت این مکتب و تعارضات و فضای اجتماعی-تاریخی آن دارد و بررسی آن میتواند ضمن روشن شدن وجوه تاریک و ناشناخته حکمت صدرایی، تفاوتها و تقابلات آن را با سایر مکاتب بازنماید.بر این اساس در این مقاله با روشی تاریخی تحلیلی با بررسی حیات تاریخی حکمت متعالیه پس از ملاصدرا تلاش می گردد به این سوال اصلی پاسخ داده شود که چرا حکمت متعالیه پس ملاصدرا با وفقه بسیار در فلسفه اسلامی رواج یافت و موانع این وقفه تاریخی چیست. به طور کلی حیات تاریخی حکمت متعالیه با فراز و فرودهایی همراه بوده است به طوری که این مکتب در آغاز به دلایلی چندان رواج و رشدی نداشت ولی پس از آن با توجه به ماهیت تلفیقی و ترکیبی خود توانست نظریات معارض زمانه را از وضعیت تقابل خارج نماید و به صورت گسترده رشد یابد. در این بستر مهمترین علل عدم رواج و وقفه تاریخی آن ریشه در نفوذ فلسفه سنتی و تسلط اندیشه اخباریگری و حدیث گرایی و تقابل و تعرضات حکمت متعالیه با مکتب فلسفی حکیم تبریزی دارد.
فلسفه ملاصدرا
لیلا فاخر؛ رجب اکبرزاده؛ احمد حسین فلاحی
چکیده
مسئله سرمازیستی از مسائل نوپدید کاربرد علم فیزیک در پزشکی است که با چالشهایی روبهرو شده است. یکی از اشکالات عمده به این شیوۀ نگاهداشت بدن -که جسم بیمار صعبالعلاج را با هدف درمان در آینده، برای سالها در حالت انجماد (۱۹۶-) حفظ میکند و ادعا دارد که در شرایطی خاص، آن را از انجماد بیرون میآورد- این است که سرمازیستی مفهوم ...
بیشتر
مسئله سرمازیستی از مسائل نوپدید کاربرد علم فیزیک در پزشکی است که با چالشهایی روبهرو شده است. یکی از اشکالات عمده به این شیوۀ نگاهداشت بدن -که جسم بیمار صعبالعلاج را با هدف درمان در آینده، برای سالها در حالت انجماد (۱۹۶-) حفظ میکند و ادعا دارد که در شرایطی خاص، آن را از انجماد بیرون میآورد- این است که سرمازیستی مفهوم مرگ را تغییر داده و در کار خداوند دخالت میکند. از طرفی تبیین و تحلیل مسئله مرگ از دغدغههای همیشگی برخی فیلسوفان از جمله ملاصدرا بوده است که سعی نموده از منظر فلسفی آن را تبیین کند. این مقاله میکوشد با توجه به مبانی فلسفی ملاصدرا همچون حرکت جوهری و رابطه نفس و بدن، چگونگی و چرایی مرگ را از منظر او بکاود و اشکال به سرمازیستی را بررسی نماید. در این مطالعه توصیفی و تحلیلی سعی شده تا با بررسی مفهوم مرگ طبیعی از دیدگاه پزشکی نوین و مقایسه آن با دیدگاه ملاصدرا در باب مرگ، به این نتیجه برسیم که آنچه ملاصدرا در توصیف لحظه مرگ بیان میکند، مربوط به زمان بی نیازی نفس از بدن در حرکت استکمالی است که زماناً و مکاناً برای انسان مجهول است؛ چراکه استغنای نفس از بدن قابل رؤیت و اثبات نیست. بنابراین، نمیتوان ادعا کرد که در فناوری سرمازیستی، دانشمندان در پی انکار و تغییر عنوان مرگ و دخالت در کار خداوند هستند.
مسئله سرمازیستی از مسائل نوپدید کاربرد علم فیزیک در پزشکی است که با چالشهایی روبهرو شده است. یکی از اشکالات عمده به این شیوۀ نگاهداشت بدن -که جسم بیمار صعبالعلاج را با هدف درمان در آینده، برای سالها در حالت انجماد (۱۹۶-) حفظ میکند و ادعا دارد که در شرایطی خاص، آن را از انجماد بیرون میآورد- این است که سرمازیستی مفهوم مرگ را تغییر داده و در کار خداوند دخالت میکند. از طرفی تبیین و تحلیل مسئله مرگ از دغدغههای همیشگی برخی فیلسوفان از جمله ملاصدرا بوده است که سعی نموده از منظر فلسفی آن را تبیین کند. این مقاله میکوشد با توجه به مبانی فلسفی ملاصدرا همچون حرکت جوهری و رابطه نفس و بدن، چگونگی و چرایی مرگ را از منظر او بکاود و اشکال به سرمازیستی را بررسی نماید. در این مطالعه توصیفی و تحلیلی سعی شده تا با بررسی مفهوم مرگ طبیعی از دیدگاه پزشکی نوین و مقایسه آن با دیدگاه ملاصدرا در باب مرگ، به این نتیجه برسیم که آنچه ملاصدرا در توصیف لحظه مرگ بیان میکند، مربوط به زمان بی نیازی نفس از بدن در حرکت استکمالی است که زماناً و مکاناً برای انسان مجهول است؛ چراکه استغنای نفس از بدن قابل رؤیت و اثبات نیست. بنابراین، نمیتوان ادعا کرد که در فناوری سرمازیستی، دانشمندان در پی انکار و تغییر عنوان مرگ و دخالت در کار خداوند هستند.
فلسفه ملاصدرا
باقر حسین لو؛ حامد ناجی اصفهانی
دوره 4، شماره 2 ، خرداد 1395، ، صفحه 31-50
چکیده
نظریة وحدت وجود عرفا همواره مورد توجه فیلسوفان اسلامی بوده است. در تبیین فلسفی ارائهشدة صدرا از نظریة وحدت وجود عرفا هم از وحدت تشکیکی وجود و هم از وحدت شخصی وجود سخن به میان آمده است. طرح نظریة وحدت شخصی وجود در سه حوزة وجودشناسی، معرفتشناسی و الهیاتی مستلزم آثار و لوازمی است که باعث تغییر و دگرگونی در مفاهیم فلسفی میشود. به طوری ...
بیشتر
نظریة وحدت وجود عرفا همواره مورد توجه فیلسوفان اسلامی بوده است. در تبیین فلسفی ارائهشدة صدرا از نظریة وحدت وجود عرفا هم از وحدت تشکیکی وجود و هم از وحدت شخصی وجود سخن به میان آمده است. طرح نظریة وحدت شخصی وجود در سه حوزة وجودشناسی، معرفتشناسی و الهیاتی مستلزم آثار و لوازمی است که باعث تغییر و دگرگونی در مفاهیم فلسفی میشود. به طوری که با طرح این نظریه، فلسفهای که از آن با عنوان فلسفة کهن یاد میکنیم دگرگون میشود. در نتیجه، هر چند عبارات و واژگان در نظریة وحدت شخصی وجود و فلسفة کهن مشترک است، اما نمیتوان آثار و لوازم این نظریه را در فلسفة کهن به کار برد.بنابراین، اگر به نظریة وحدت شخصی وجود قائل شدیم، آثار و لوازمی را به دنبال دارد که راهی جز پذیرش آن نداریم و پذیرش آثار و لوازم این نظریه مستلزم فلسفة جدیدی است. در این مقاله با مطالعة تطبیقی آثار و لوازم نظریة وحدت شخصی وجود سعی میکنیم نشان دهیم که پذیرش آثار و لوازم این نظریه طراحی فلسفة جدیدی را میطلبد.