فلسفه ملاصدرا
روح اله نادعلی؛ ناصر محمدی؛ محمدحسین مهدوی نژاد؛ علیرضا پارسا
دوره 4، شماره 2 ، خرداد 1395، ، صفحه 145-154
چکیده
تقریرهای مختلفی که تاکنون از نظریۀ اصالت وجود ملاصدرا ارائه شده است عموماً به خاستگاه و فرآیند تاریخی شکلگیری این دیدگاه به شکل مسئلهمحور نظر نداشته است. این نوشتار تبیینکنندۀ این است که سرآغاز شکلگیری مبنای اصالت وجود چه نقطهای از تاریخ فلسفه اسلامی بوده و ملاصدرا برای رساندن آن به پختگی چه گامهایی را پیموده است. بازتقریر ...
بیشتر
تقریرهای مختلفی که تاکنون از نظریۀ اصالت وجود ملاصدرا ارائه شده است عموماً به خاستگاه و فرآیند تاریخی شکلگیری این دیدگاه به شکل مسئلهمحور نظر نداشته است. این نوشتار تبیینکنندۀ این است که سرآغاز شکلگیری مبنای اصالت وجود چه نقطهای از تاریخ فلسفه اسلامی بوده و ملاصدرا برای رساندن آن به پختگی چه گامهایی را پیموده است. بازتقریر تاریخی این نظریه نشان میدهد که آنچه امروزه به عنوان کلیدیترین مبنای وجودشناختی صدرالمتألهین مطرح است، در ابتدا تنها مسائلی بوده است که ابنسینا، شیخ اشراق و میرداماد، هر یک به نوعی با آن مواجه بودهاند. اما مواجهة مسئلهمحور ملاصدرا با این مباحث، که با پیمودن شش گام به پختگی رسیده، دیدگاه او را از جایگاه پاسخهایی ساده به چند پرسش، به یک مبنای کلیدی در نظام فکریاش مبدل ساخته است. مبنایی که زیربنای بسیاری از نوآوریهای فلسفی او به شمار میرود. این پژوهش با هدف نشان دادن تصویر دقیقتری از دیدگاه اصالت وجود و با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام پذیرفته است. نوآوری این نوشتار در بهرهگیری از رویکردی متفاوت در واکاوی و ارائة نظریة اصالت وجود است.