فلسفه ملاصدرا
زهره زمانی؛ فتحعلی اکبری
چکیده
در رویکرد منطقی به مسئلۀ خلود اهل عذاب در جهان دیگر، پرسشهای زیادی در ذهن بشر وجود دارد که در حوزۀ فلسفه، تعارضاتی میان دیدگاههای اندیشمندان بهدنبال داشته است. فیلسوفان خدا را قادر مطلق، خیرخواه مطلق و دارای رحمت گسترده شناخته و از طرفی، بینیاز از هر چیزی، از جمله اطاعت بندگان میدانند و معتقدند هیچ امری نمیتواند به وی ضرری ...
بیشتر
در رویکرد منطقی به مسئلۀ خلود اهل عذاب در جهان دیگر، پرسشهای زیادی در ذهن بشر وجود دارد که در حوزۀ فلسفه، تعارضاتی میان دیدگاههای اندیشمندان بهدنبال داشته است. فیلسوفان خدا را قادر مطلق، خیرخواه مطلق و دارای رحمت گسترده شناخته و از طرفی، بینیاز از هر چیزی، از جمله اطاعت بندگان میدانند و معتقدند هیچ امری نمیتواند به وی ضرری برساند، از جمله معصیت گناهکاران. پس علت آنکه خداوند بندگان گناهکار را عذاب میکند چیست؟ آگوستین در مورد سرنوشت اجسامی که در رنج ابدی بهسر خواهند برد بحث میکند و معتقد است باور به رنج ابدی جسمانی از سعادت ابدی انسانها سختتر است. بر همین اساس ابتدا دربارۀ کسانی که به عذاب ابدی محکوم شدهاند صحبت میکند. بهنظر میرسد دیدگاه ملاصدرا در اینباره تا حدودی دچار ناسازگاری است. او از یک طرف، بر اساس آیات قرآن معتقد به خلود اهل عذاب است و از طرف دیگر، بر اساس اصول فلسفی این دیدگاه را نفی میکند. این مقاله به توصیف و تحلیل دیدگاه دو اندیشمند جهان اسلام و مسیحیت دربارۀ مسئلۀ خلود اهل عذاب پرداخته است.
فلسفه ملاصدرا
محمد تقی کرمی قهی؛ عباس جنگ
دوره 5، شماره 1 ، آذر 1395، ، صفحه 99-112
چکیده
مسئلة معاد یکی از مهمترین ارکان ادیان ابراهیمی است و این ادیان با رویکردهای مختلف، سعی در مواجهه با آن داشتهاند. از یک طرف چیستی معاد در قالب معادشناسی دینی به پرسشهایی دربارة چیستی انسان و جهان در نسبت با حکمت و ارادة الهی در دنیای بعد از مرگ و رستاخیز پیوند میخورد و از طرف دیگر گونههای معادشناسی دینی اشکال خاصی را از جهانشناسی ...
بیشتر
مسئلة معاد یکی از مهمترین ارکان ادیان ابراهیمی است و این ادیان با رویکردهای مختلف، سعی در مواجهه با آن داشتهاند. از یک طرف چیستی معاد در قالب معادشناسی دینی به پرسشهایی دربارة چیستی انسان و جهان در نسبت با حکمت و ارادة الهی در دنیای بعد از مرگ و رستاخیز پیوند میخورد و از طرف دیگر گونههای معادشناسی دینی اشکال خاصی را از جهانشناسی و انسانشناسی رقم میزند که بهخوبی خود را در قالب زندگی و اخلاق عملی در نسبت انسان، جهان و ارادة الهی در نگاه و زندگی پیروان آن ادیان نمایان میسازد. در این نوشتار، با تأکید بر رویکرد دینشناسی تطبیقی، ضمن مرور نظریات مختلف دربارة معاد جسمانی و روحانی در اسلام و مسیحیت، به مقایسة نظر ملاصدرا و سنت آگوستین خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که نوع انسانشناسی و جهانشناسی ملاصدرا با تأکید بر اثبات عقلی و نقلی معاد جسمانی انسان، و همچنین تأکید بر اهمیت دنیای مادی در یک نظم پیشینی الهی بهعنوان یکی از مراحل تکامل انسانی و زیستن در آن بهعنوان یکی از مخلوقات باری تعالی، دارای اهمیت فراوانی برای تعالی انسان تا روز رستاخیز است، که زمینة سوژه شدن دنیای مادی و طبیعی را برای الاهیات اسلامی در ابعاد مختلف فراهم میآورد. اما نوع انسانشناسی و جهانشناسی الاهیاتی آگوستینی بر نفی دنیای مادی و در نظر گرفتن آن بهعنوان عرصة مجازات انسان برای گناه نخستین و هبوط انسان تأکید دارد. زیست مادی و دنیوی انسان و تمام ظواهر و اقتضائات آن و حتی مرگ انسان، همه در پرتو مجازات و خشم الهی قابل فهم و تفسیر است، که تنها در پرتو عنایت الهی در روز رستاخیز امکان سعادت انسان مهیا خواهد شد. در این حالت، بر خلاف الاهیات اسلامی، در رویکرد مسیحی دنیای طبیعی بهشکل سلبی در ابعاد مختلف نفی و تقبیح میشود.