فلسفه ملاصدرا
فرشته ابوالحسنی نیارکی؛ هاشم قربانی
چکیده
ملاصدرا تعریفی از اخلاق ارائه کرده است که براساس طبقهبندی این جستار، تعریف به صفات درونی و ملکهانگاری اخلاق است، اما ملکه نزد وی که بنابر حرکت جوهری قائل به صورت باطنی متمایز در هر مرتبه است، متمایز از ملکهی پارادایم مشائی است. این مقاله با گذار از تحلیل تعریف وی، در پرتو گفتگوی اثربخش میان صدرا و اندیشمندان، مقایسه تطبیقی و تحلیل ...
بیشتر
ملاصدرا تعریفی از اخلاق ارائه کرده است که براساس طبقهبندی این جستار، تعریف به صفات درونی و ملکهانگاری اخلاق است، اما ملکه نزد وی که بنابر حرکت جوهری قائل به صورت باطنی متمایز در هر مرتبه است، متمایز از ملکهی پارادایم مشائی است. این مقاله با گذار از تحلیل تعریف وی، در پرتو گفتگوی اثربخش میان صدرا و اندیشمندان، مقایسه تطبیقی و تحلیل مبانی فلسفی او، به بازسازی و به-روزرسازی تلقی صدرا از اخلاق پرداخته است. همچنین بازنمایی انگاره صدرایی براساس عوامل و مبادی رفتار اخلاقی که در سایر علوم اهمیت دارد، از وجوه نوآورانه این جستار است: اخلاق، نوعی بروز و ظهور مرتبه وجودی فرد است، در پاسخ به مواجهات او با موقعیتها، مسائل، تعارضها و یا آنچه متضمن یک نیت، تصمیمگیری یا انجام فعلی اختیاری است، در بستری از آنچه در استدلال خویش یا جامعه، خوب و بد شناخته میشود که فرد در ارائه این پاسخ از تمامی ظرفیتهای درونی و درونیشده وجودی خود (شناخت و ابزارهای معرفت، نیروهای سرشتی، انگیزش و عاطفه، نیروهای بدنی و ...) و البته با اولویت مبادی فکری، بهره میجوید و این پاسخ به اشکال مختلفی چون رفتار بیرونی و یا نوعی گفتگوی با خود (تفکر، تصمیم و استدلال اخلاقی، نیِّات) و دیگران (با انواع زبان) نمود مییابد.