فلسفه ملاصدرا
علی غزالی فر؛ حسین هوشنگی
چکیده
زندگی و مسائل آن به هیچ وجه از فلسفه جدا نیستند. از همان آغاز کاوشهای فلسفی در روزگار باستان، توجه به زندگی و یافتن شیوه درست زیستن یکی از مهمترین موضوعات تفکر فلسفی فیلسوفان بود. این روند با فراز و فرودهایی در طول تاریخ فلسفه ادامه داشت و امروزه نیز احیا شده است. بررسی فلسفی این موارد را میتوان حکمت زندگی نامید. برخی از فیلسوفان ...
بیشتر
زندگی و مسائل آن به هیچ وجه از فلسفه جدا نیستند. از همان آغاز کاوشهای فلسفی در روزگار باستان، توجه به زندگی و یافتن شیوه درست زیستن یکی از مهمترین موضوعات تفکر فلسفی فیلسوفان بود. این روند با فراز و فرودهایی در طول تاریخ فلسفه ادامه داشت و امروزه نیز احیا شده است. بررسی فلسفی این موارد را میتوان حکمت زندگی نامید. برخی از فیلسوفان چنین چیزی را موضوع اصلی تأملات فلسفی خود قرار دادهاند. در این میان ملاصدرا اینگونه نبوده است و در فلسفه متافیزیکمحور او به طور مستقیم چنین مباحثی یافت نمیشود، اما این مطلب بدین معنا نیست که نمیتوان از اندیشههای او چنین استفادهای کرد. ادعای ما این است که اصول و مبانی هستیشناسی او این قابلیت را دارند که در زمینه حکمت زندگی مورد بهرهبرداری قرار بگیرند؛ مبانی و اصولی همچون اصالت وجود، بساطت وجود، تشخص وجود، سنخیت و یکی بودن کمالات و تشکیک وجود. این مبانی و اصول لوازم و دلالتهای مهمیدر مورد زندگی در بر دارند به طوری که میتوانند راهنمای چگونگی زیست انسان واقع شوند.
فلسفه ملاصدرا
مرتضی حسین زاده؛ طاهره کمالی زاده
چکیده
تشکیک وجود یکی از اصول مهم حکمت متعالیه است. سازگاری یا عدم سازگاری این اصل با وحدت شخصی وجود، مناقشات زیادی را میان شارحان حکمت متعالیه در پی داشته است. بنا بر تشکیک وجود، تشکیک در مراتب وجود است اما وحدت شخصی وجود با تشکیک در مراتب میانهای ندارد، چون موجود حقیقی یک وجود بیشتر نیست و بقیه مظاهر و شئون آن وجود حقیقی هستند. ملاصدرا با ...
بیشتر
تشکیک وجود یکی از اصول مهم حکمت متعالیه است. سازگاری یا عدم سازگاری این اصل با وحدت شخصی وجود، مناقشات زیادی را میان شارحان حکمت متعالیه در پی داشته است. بنا بر تشکیک وجود، تشکیک در مراتب وجود است اما وحدت شخصی وجود با تشکیک در مراتب میانهای ندارد، چون موجود حقیقی یک وجود بیشتر نیست و بقیه مظاهر و شئون آن وجود حقیقی هستند. ملاصدرا با پذیرش تشکیک در وجود، در ادامه به اثبات وحدت شخصی وجود نیز پرداخته است. بنابراین، ظاهراً بین این دو اصل ناسازگاری وجود دارد و نمیتوان هر دو را با هم پذیرفت. این مقاله با نشان دادن دو نوع تشکیک مطرحشده توسط ملاصدرا، دو معنا برای وحدت وجود را قابل طرح میداند؛ وحدت سنخی وجود که با تشکیک خاصی اثبات میشود و وحدت شخصی وجود که از تشکیک خاصالخاصی نتیجه میشود. بر این اساس میتوان گفت: ملاصدرا با توجه به دو نوع تشکیک، به دو نوع وحدت قائل است. وحدت شخصی وجود با تشکیک خاصی قابل جمع نیست، اما تشکیک خاصالخاصی همسو و سازگار با وحدت شخصی وجود است.
فلسفه ملاصدرا
سید رضا حسینی لواسانی؛ محمد سعیدی مهر؛ رضا اکبریان؛ کاوس روحی برندق
چکیده
بهدلیل میل به جاودانگی داشتن انسان، مسئلۀ مرگ همواره برایش اهمیت داشته است. ملاصدرا، پایهگذار حکمت متعالیه، با ذکر تعریف فیلسوفان قبلی، مرگ را جدا شدن روح از بدن مادی میداند و آن را به مرگ طبیعی و اخترامی تقسیم میکند. این مقاله بر آن است تا چیستی مرگ، انواع مرگ و علت هر کدام را از نظر ملاصدرا بررسی کند و با توجه به اهمیت جایگاه ...
بیشتر
بهدلیل میل به جاودانگی داشتن انسان، مسئلۀ مرگ همواره برایش اهمیت داشته است. ملاصدرا، پایهگذار حکمت متعالیه، با ذکر تعریف فیلسوفان قبلی، مرگ را جدا شدن روح از بدن مادی میداند و آن را به مرگ طبیعی و اخترامی تقسیم میکند. این مقاله بر آن است تا چیستی مرگ، انواع مرگ و علت هر کدام را از نظر ملاصدرا بررسی کند و با توجه به اهمیت جایگاه آموزههای اسلامی و قرآنی در فلسفۀ اسلامی، ریشههای قرآنی برخی از این موضوعات را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. همچنین نقدهایی بر تقسیم ملاصدرا از مرگ به اخترامی و طبیعی ارائه شده که از میان آنها میتوان به عدم ارائۀ ملاکی فلسفی برای وجود مرگ اخترامی و عدم وجود مرزی مشخص میان مرگ طبیعی و مرگ اخترامی اشاره کرد.
فلسفه ملاصدرا
سید علیرضا دانا؛ محسن جوادی
چکیده
حقیقت وجود مهمترین مسئلۀ محوری در حوزۀ فلسفه و عرفان اسلامی بهشمار میرود و اندیشمندان این دو حوزه، دیدگاههای متفاوتی دربارۀ وحدت یا کثرت وجود ارائه نمودهاند. گرچه خاستگاه وحدت وجود را باید عرفان دانست لکن بهدلیل تناسب با موضوع فلسفه، این مسئله به قلمرو حکمت نیز وارد شده و بر فضای تفکر فلسفی تأثیر گذاشته است. صدرالمتألهین ...
بیشتر
حقیقت وجود مهمترین مسئلۀ محوری در حوزۀ فلسفه و عرفان اسلامی بهشمار میرود و اندیشمندان این دو حوزه، دیدگاههای متفاوتی دربارۀ وحدت یا کثرت وجود ارائه نمودهاند. گرچه خاستگاه وحدت وجود را باید عرفان دانست لکن بهدلیل تناسب با موضوع فلسفه، این مسئله به قلمرو حکمت نیز وارد شده و بر فضای تفکر فلسفی تأثیر گذاشته است. صدرالمتألهین یکی از حکیمانی است که تلاش گستردهای در جهت برهانی نمودن مدعای عارفان کرده است. او با رد کثرت تباینی وجود، ابتدا متناسب با اصول و مبانی حکمت متعالیه، در مسیر توجیه و تبیین وحدت تشکیکی وجود گام برداشته و در ادامه، از نظریۀ وحدت شخصی وجود دفاع و آن را بهعنوان نظر نهایی خود برگزیده است. پژوهش حاضر، مهمترین دیدگاههای مطرح در عرصۀ حقیقت وجود را ارائه و سپس سیر مسئلۀ وحدت وجود در اندیشۀ ملاصدرا و نظر مختار او را بررسی و ارزیابی کرده است.
فلسفه ملاصدرا
رضا رسولی شربیانی؛ مریم صمدیه
چکیده
حل تعارض کلامی میان دو فرقۀ مشبهه و منزهه، از دستاوردهای وجود مطلق دانستن خداوند از سوی ملاصدرا و در بحث از صفات خداوند است. مشبهه معتقد است خداوند همانند انسانها دارای اعضا و جوارح است درحالیکه منزهه واجبتعالی را بری و منزه از چنین صفاتی میداند. ملاصدرا تعارض این دو دیدگاه را با توسل به «نفس» و «وجود مطلق» دانستن ...
بیشتر
حل تعارض کلامی میان دو فرقۀ مشبهه و منزهه، از دستاوردهای وجود مطلق دانستن خداوند از سوی ملاصدرا و در بحث از صفات خداوند است. مشبهه معتقد است خداوند همانند انسانها دارای اعضا و جوارح است درحالیکه منزهه واجبتعالی را بری و منزه از چنین صفاتی میداند. ملاصدرا تعارض این دو دیدگاه را با توسل به «نفس» و «وجود مطلق» دانستن خداوند حل کرده است. بر اساس دیدگاه وی، خداوند وجود مطلقی است که در عین بساطت، چنان در تمامی مراتب و درجات وجود جاری و ساری است که خللی به بساطت و وجود صرف بودنش وارد نمیسازد. او نفس را مثال خداوند میداند که در عین همنشینی با ماده، از خواص آن منزه است. در این مقاله، پس از بیان دیدگاههای دو فرقۀ مشبهه و منزهه، به دیدگاه ملاصدرا بهعنوان راه برونرفت از تعارض میان دیدگاه این دو فرقه پرداخته شده است.
فلسفه ملاصدرا
بتول طاهریان دهکردی؛ محمود شیخ الاسلامی؛ رجب اکبرزاده
چکیده
مباحث مربوط به مسئولیت اخلاقی گرچه مبحثی مشخصی در آثار ملاصدرا ندارد اما در لابهلای آثارش قابل مشاهده است. او با ابتکاراتی در زمینۀ اصالت وجود، تشکیک وجود، شئونات نفس و علت غایی، مسئولیت اخلاقی را دارای لوازمی میداند که عمل، عامل و اتحاد عمل، عامل و معمول را شامل میشود. عامل هم باید دارای شرایط ایجابی باشد، از جمله اختیار، قدرت ...
بیشتر
مباحث مربوط به مسئولیت اخلاقی گرچه مبحثی مشخصی در آثار ملاصدرا ندارد اما در لابهلای آثارش قابل مشاهده است. او با ابتکاراتی در زمینۀ اصالت وجود، تشکیک وجود، شئونات نفس و علت غایی، مسئولیت اخلاقی را دارای لوازمی میداند که عمل، عامل و اتحاد عمل، عامل و معمول را شامل میشود. عامل هم باید دارای شرایط ایجابی باشد، از جمله اختیار، قدرت و علم، و هم شرایط سلبی که عبارتند از جهل، کدورت معاصی، خبث نفس و تقلید. ملاصدرا عمل طبق مسئولیت اخلاقی را بر اساس علت غایی و علت فاعلی بیان کرده و همۀ افعال آدمی را اشتدادی دانسته که بهسوی غایت رهنمون است. انسان کَون جامعی است که شامل تجرد عقلی مثالی و مراتب جسمانی و پرتو تجلی ذات الهی است. در این نوشتار با روشی تحلیلیـتوصیفی، دیدگاه ملاصدرا را در مورد انسان و مسئولیتهای او در برابر خود، خدا و دیگران و نیز چگونگی ایجاد حس مسئولیت در انسان و عمل طبق آن بیان شده است. ملاصدرا معتقد است انسان حتی با علم حداقلی هم میتواند قوۀ شوقیه را تحریک کند، قوۀ شوقیه، احساس مسئولیت را در انسان ایجاد کرده و توسط اراده که تحت تسخیر عقل عملی است به مرتبۀ خلیفهاللهی دست مییابد. در نظام وحدت وجود، فاعلیت حقیقی به واجبالوجود اختصاص دارد و وجود هستی و حتی افعال بندگان، از جانب واجبالوجود افاضه شده و نسبت دادن فعل به ممکنات با توجه به قابلیت و مراتب آنان، با نسبت دادن همۀ موجودات به خدا منافات ندارد، پس انسان برای رسیدن به کمال مطلوب، از نظر اخلاقی مسئول است.
فلسفه ملاصدرا
محمدصالح طیب نیا
چکیده
ملاصدرا با ارائۀ نظریۀ جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن نفس، تحولی شگرف در مباحث نفس پدید آورد. بر اساس این نظریه، مبدأ تکون نفس مادۀ جسمانی است که بر اثر حرکت جوهری به موجودی غیرمادی تبدیل میشود. اما این نظریۀ ملاصدرا با چالش بزرگی روبهرو است و آن مسئلۀ خلقت ارواح قبل از پیدایش ابدان است، که ظاهر برخی از روایات آن را تأیید ...
بیشتر
ملاصدرا با ارائۀ نظریۀ جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن نفس، تحولی شگرف در مباحث نفس پدید آورد. بر اساس این نظریه، مبدأ تکون نفس مادۀ جسمانی است که بر اثر حرکت جوهری به موجودی غیرمادی تبدیل میشود. اما این نظریۀ ملاصدرا با چالش بزرگی روبهرو است و آن مسئلۀ خلقت ارواح قبل از پیدایش ابدان است، که ظاهر برخی از روایات آن را تأیید میکند. ملاصدرا با استناد به دلایل عقلی، تقدم نفوس بر ابدان را بهصورت متکثر مردود دانسته و روایاتی را که دلالت بر خلقت ارواح پیش از ابدان دارد را تأویل میکند، در صورتی که نیاز به تأویل روایات نیست. در این مقاله تلاش شده با استفاده از روش توصیفیـتحلیلی، به تبیین مفهوم روح و نفس و تفاوتهای میان آندو در قرآن و روایات پرداخته شود و به این نتیجه میرسد که روح امری مجرد و مربوط به عالم امر است که میتواند قبل از پیدایش بدن موجود باشد، در صورتی که نفس نمود روح در عالم خلق بوده و با پیدایش بدن پدید میآید. بدین ترتیب تعارض بین نظریۀ ملاصدرا مبنی بر جسمانیة الحدوث بودن نفس و روایاتی که وجود ارواح را قبل از پیدایش ابدان میداند حل میشود، بدون آنکه نیازی به تأویل روایات باشد.
فلسفه ملاصدرا
زیبا هاشمی حاجی بهزاد؛ مرتضی شجاری؛ مهدی محمدزاده
چکیده
ملاصدرا بهعنوان فیلسوفی جامعالاطراف، در تدوین نظام فلسفی خویش از نگرش نمادپردازنه غفلت نکرده است. در این مقاله ابتدا به تبیین مفهوم نماد و نیز ریشهشناسی آن پرداختهایم، سپس جایگاه نماد در نظام فکری ملاصدرا، تأثیرپذیری وی از ابن عربی، نگاه نمادپردازانة او به دین و تأکید وی بر زبان نمادین دین مورد بررسی قرار گرفته است و نهایتاً ...
بیشتر
ملاصدرا بهعنوان فیلسوفی جامعالاطراف، در تدوین نظام فلسفی خویش از نگرش نمادپردازنه غفلت نکرده است. در این مقاله ابتدا به تبیین مفهوم نماد و نیز ریشهشناسی آن پرداختهایم، سپس جایگاه نماد در نظام فکری ملاصدرا، تأثیرپذیری وی از ابن عربی، نگاه نمادپردازانة او به دین و تأکید وی بر زبان نمادین دین مورد بررسی قرار گرفته است و نهایتاً نشان داده شده که اساساً پیوند چنین نظام فکری بهرهمند از منابع فکری مختلف (اعم از دین، فلسفه، عرفان و کلام) جز با زنجیری بهنام نمادپردازی مقدور نیست، هر چند عناصر دیگری نیز در این پیوند دخیلند. بیش از همه بر این دو نکته، بهمثابه یافتۀ این پژوهش، تأکید شده است: نخست، نظریۀ اصالت وجود و فقر ذاتی وجود نهایتاً با بیانی نمادین تبیین میشود. دوم، توجیه برخی از برداشتهای عرفانی از دین و تفاسیر باطنی از ظاهر نص نیز نهایتاً تفسیری نمادین است.
فلسفه ملاصدرا
محمدجعفر جامه بزرگی؛ محمد سعیدی مهر؛ رضا اکبری
دوره 6، شماره 2 ، خرداد 1397، ، صفحه 11-24
چکیده
براساس نظریۀ نوخاستهگرایی، ذهن بهطور بدیع و پیشبینیناپذیری از بدن فیزیکی ظهور میکند و وابسته به آن است، در عین حال غیرقابل تقلیل به مغز یا هر گونه سیستم فیزیکی برآمده از آن است. یکی از قرائتهای مهم نوخاستهگرایی، نوخاستهگرایی جوهری است که در بسیاری از شاخصهها با نظریۀ حدوث جسمانی نفس قرابت دارد. از اینرو به نظر میرسد ...
بیشتر
براساس نظریۀ نوخاستهگرایی، ذهن بهطور بدیع و پیشبینیناپذیری از بدن فیزیکی ظهور میکند و وابسته به آن است، در عین حال غیرقابل تقلیل به مغز یا هر گونه سیستم فیزیکی برآمده از آن است. یکی از قرائتهای مهم نوخاستهگرایی، نوخاستهگرایی جوهری است که در بسیاری از شاخصهها با نظریۀ حدوث جسمانی نفس قرابت دارد. از اینرو به نظر میرسد این نظریه در فضای فلسفۀ ذهن معاصر قابل بازخوانی و صورتبندی است و میتوان از نظریۀ نوخاستهگرایی صدرایی سخن گفت. در نظریۀ نوخاستهگرایی صدرایی، ذهن، در مرحلهای از تکامل سیستم پیچیدۀ مغزی و انداموارههای زیستی، بهصورت بدیع، پیشبینیناپذیر و با وابستگی پایهای به بدن مادی ظهور میکند و از سوی دیگر غیرقابل تقلیل به بدن است. بر اساس اتحاد خارجی ذهنـبدن مسئلۀ علیت ذهنی و رابطۀ ایندو چهرۀ دیگری به خود میگیرد که در اندیشۀ فیلسوفان پیش از ملاصدرا بیسابقه است.
فلسفه ملاصدرا
عبدالله صلواتی؛ شهناز شایان فر
دوره 6، شماره 2 ، خرداد 1397، ، صفحه 107-120
چکیده
در باب حقوق بشر دو گفتمان فراقراردادی و قراردادی مطرح است و تساوی حقوق و نیز تساوی در برابر حقوق، مسبوق به تساوی مستحقان است؛ با این تفاوت که در گفتمان فراقراردادی، تساوی مستحقان امری عینی است و ریشه در حقیقت واحد و جامع دارد و در گفتمان قراردادی، تساوی مستحقان با فرض و اعتبار تأمین میشود. اما ظاهراً کثرت نوعی انسان صدرایی با طرح ...
بیشتر
در باب حقوق بشر دو گفتمان فراقراردادی و قراردادی مطرح است و تساوی حقوق و نیز تساوی در برابر حقوق، مسبوق به تساوی مستحقان است؛ با این تفاوت که در گفتمان فراقراردادی، تساوی مستحقان امری عینی است و ریشه در حقیقت واحد و جامع دارد و در گفتمان قراردادی، تساوی مستحقان با فرض و اعتبار تأمین میشود. اما ظاهراً کثرت نوعی انسان صدرایی با طرح انسانهای متباین نمیتواند با تساوی حقوق مستحقان سازگار باشد. پرسش محوری این جستار آن است که چگونه با پذیرش کثرت نوعی انسان صدرایی و جهانهای متفاوتی که انسانهای مختلف در آن زیست میکنند، میتوان از تساویِ حقوق اجتماعی انسانها و تساوی آنها در برابر قانون در گفتمان فراقراردادی سخن گفت؟ دستاورد این پژوهش این است که با توجه به امکانات درونی فلسفة ملاصدرا میتوان از دو مدل «برابری عینی بنفس امر متواطی» (= وحدت نوعی) و «برابری عینی در امر غیرمتواطی» در تبیین اصل برابری بهره برد و با توجه به عینی بودن این دو مدل در فلسفة صدرایی و ترجیح آن بر مدل ذهنی و قراردادی نیازی به طرح مدل ذهنی و قراردادی در فلسفة یادشده نیست. گفتنی است که مدل «برابری عینی در امر غیرمتواطی» در تفسیر اصل برابری از نوآوریهای این جستار است.
فلسفه ملاصدرا
محمود صیدی؛ هادی هاشمی
دوره 6، شماره 2 ، خرداد 1397، ، صفحه 121-131
چکیده
حادث یا قدیم بودن قرآن و صفت کلام الهی قدیمیترین بحث الهیاتی در عالم اسلام است که وجه تسمیۀ علم کلام نیز به همین جهت است. با توجه به اینکه اشاعره صفات خداوند را قدیم میدانستند، حادث بودن صفت کلام و قرآن را منکر گشتند. اشاعره استدلالهای متعددی در اثبات قدیم بودن قرآن از جهت کلام نفسی، دارا بودن همۀ صفات کمالی برای خداوند در ازل، ...
بیشتر
حادث یا قدیم بودن قرآن و صفت کلام الهی قدیمیترین بحث الهیاتی در عالم اسلام است که وجه تسمیۀ علم کلام نیز به همین جهت است. با توجه به اینکه اشاعره صفات خداوند را قدیم میدانستند، حادث بودن صفت کلام و قرآن را منکر گشتند. اشاعره استدلالهای متعددی در اثبات قدیم بودن قرآن از جهت کلام نفسی، دارا بودن همۀ صفات کمالی برای خداوند در ازل، خطابات قرآنی و سابق بودن کلام خداوند اقامه مینمایند. با وجود این، اثبات کلام نفسی منجر به تعدد قدما و حلول امور نفسانی در ذات خداوند میشود و لازمۀ حادث نبودن صفات خداوند، قدیم بودن آنها نیست بلکه صفات خداوند اتحاد مصداقی و اختلاف مفهومی دارند. در برخی از آیات قرآنی جبرئیل از جانب خداوند پیامبران را مورد خطاب قرار میدهد. لذا طرف خطاب هنگام وحی همیشه قدیم نیست. با توجه به تشکیکی بودن صفت کلام مانند صفات دیگر، کلام ذاتی مقدم بر فعلی و مجردات سابق بر مراتب مادی و لفظی کلام هستند.
فلسفه ملاصدرا
مصطفی مؤمنی؛ محمد نجاتی
دوره 6، شماره 2 ، خرداد 1397، ، صفحه 133-146
چکیده
مقالۀ «بررسی اصالت وجود صدرایی در تفکر سینوی» که در شمارۀ بهار و تابستان 95 مجلۀ حکمت صدرایی به چاپ رسیده است، اصالت وجود مطرح در حکمت متعالیه را در تفکر سینوی بررسی کرده است. هر چند نگارندگان با رویکرد نویسنده موافق بوده و ابن سینا را اصالت وجودی دانسته، ولی مواضعی چند از مقالۀ مذکور را قابل تأمل میدانند. نقد و بررسی آن مقاله ...
بیشتر
مقالۀ «بررسی اصالت وجود صدرایی در تفکر سینوی» که در شمارۀ بهار و تابستان 95 مجلۀ حکمت صدرایی به چاپ رسیده است، اصالت وجود مطرح در حکمت متعالیه را در تفکر سینوی بررسی کرده است. هر چند نگارندگان با رویکرد نویسنده موافق بوده و ابن سینا را اصالت وجودی دانسته، ولی مواضعی چند از مقالۀ مذکور را قابل تأمل میدانند. نقد و بررسی آن مقاله در دو محور روششناختی و محتوایی انجام شده است؛ دربارۀ مواضع محتوایی، افزون بر نارسایی مقاله در بیان دقیق موضع ملاصدرا در معنای اصالت وجود، آرایی که دربارۀ اندیشۀ ابن سینا اتخاذ کرده، بسیار قابل تأمل است. از جمله اینکه درحالیکه قرائت اصالت ماهیتی نیز از عبارات شیخ وجود دارد، بدون ارائۀ شواهدی محکم، اصالت وجودی بودن شیخ را مسلم دانسته است. «تباین وجودات» و «عروض خارجی وجود بر ماهیت» نیز از باورهای مسلم شیخ دانسته شده است. نگارندگان معتقدند که بر حسب نصوص و شواهد موجود در عبارات شیخ، «تباین وجودات» و «عروض خارجی وجود»، در تفکر ابن سینا از هیچ شاهدی برخوردار نیست و در این نوشتار خلل و ایرادات مقالۀ فوق را یادآور میشوند.
فلسفه ملاصدرا
سید مهدی میرهادی؛ حسنعلی بختیار نصر آبادی؛ محمد نجفی
دوره 6، شماره 2 ، خرداد 1397، ، صفحه 147-161
چکیده
در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی تلاش شده تا طرحی از دیدگاه فلسفی ملاصدرا دربارۀ رابطۀ خیال و معرفت ارائه شود. هدف اصلی مقاله، ارائۀ تصویری از ماهیت رابطۀ خیال و معرفت، ابعاد رابطۀ خیال و معرفت و چگونگی مداخلات خیال در فرایند کسب معرفت است. خیال به مجموعه ظرفیتهای نفس برای مواجهه و کار با صور خیالی، اعم از ذخیره و نگهداری صور ...
بیشتر
در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی تلاش شده تا طرحی از دیدگاه فلسفی ملاصدرا دربارۀ رابطۀ خیال و معرفت ارائه شود. هدف اصلی مقاله، ارائۀ تصویری از ماهیت رابطۀ خیال و معرفت، ابعاد رابطۀ خیال و معرفت و چگونگی مداخلات خیال در فرایند کسب معرفت است. خیال به مجموعه ظرفیتهای نفس برای مواجهه و کار با صور خیالی، اعم از ذخیره و نگهداری صور (مصوره)، تصرف در صور (متصرفه)، صورتسازی برای معقولات (متخیله) و معقولسازی صور (متفکره) اطلاق میشود. صورت ذهنی، رونوشت نفس از واقعیت خارجی است. تهیه، نگهداری و گسترش صورتهای ذهنی، بهعنوان برداشتی از مفهوم و فرایند معرفت (حصولی) مد نظر واقع شده است. رابطۀ خیال و معرفت در چهار محور «خیال و تشکیل ذهن»، «خیال و امکان معرفت»، «خیال و بقای معرفت» و «خیال و گسترش معرفت» بررسی و تبیین شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که: 1. موجودیت ذهن با خیال و صور خیالی شکل میگیرد. 2. خیال، از طریق تبدیل معلوم بالعرض (واقعیت خارجی) به معلوم بالذات (صورت ذهنی واقعیت خارجی) و تبدیل صورت حسی به صورت خیالی، امکان شکلگیری معرفت را فراهم میآورد. 3. خیال از طریق ذخیرۀ صورتها و در دسترس نگه داشتن آنها، عامل بقای معرفت است. 4. از آنجا که معرفت از موجودیتی یکپارچه برخوردار است و اتصال صور علمی در ذهن از طریق خیال امکانپذیر میشود، خیال سنگ بنای هر معرفت جدید است. 5. خیال بخشی ضروری از ساختار ادراکات وهمی و عقلی انسان است.
فلسفه ملاصدرا
محمد حسین زاده
دوره 6، شماره 1 ، آذر 1396، ، صفحه 65-74
چکیده
یکی از مباحث منطقی که با پذیرش اصالت وجود دستخوش تحول جدی میشود مسئلۀ «حمل» یا «هوهویت» است. ملاصدرا در این مسئله با بهرهگیری از اصالت وجود و فروع برآمده از آن، نظریۀ جمهور حکما را اصلاح و متناسب با مبانی وجودی خود بازسازی کرده است. در فلسفۀ ملاصدرا بر خلاف دیدگاه جمهور حکما، حقیقت هر حملی نوعی اتحاد در وجود است، همچنین ...
بیشتر
یکی از مباحث منطقی که با پذیرش اصالت وجود دستخوش تحول جدی میشود مسئلۀ «حمل» یا «هوهویت» است. ملاصدرا در این مسئله با بهرهگیری از اصالت وجود و فروع برآمده از آن، نظریۀ جمهور حکما را اصلاح و متناسب با مبانی وجودی خود بازسازی کرده است. در فلسفۀ ملاصدرا بر خلاف دیدگاه جمهور حکما، حقیقت هر حملی نوعی اتحاد در وجود است، همچنین علاوه بر وحدت و کثرت، رکن سومی در تحقق حمل دخالت دارد و آن رجوع وحدت به کثرت است. ملاصدرا در آثار خود حمل اولی را به سطحی بالا ارتقا داده که مختص به فلسفۀ او است و تنها بر مبنای اصالت و تشکیک وجود میتواند به کار گرفته شود؛ در این سطح، حمل اولی، اتحاد در وجود اجمالی و حمل شایع، اتحاد در وجود تفصیلی است. همچنین او حمل حقیقت و رقیقت را به عنوان قسمی مستقل به اقسام حمل افزوده است.
فلسفه ملاصدرا
زهرا اسکندری؛ سیدمرتضی حسینی شاهرودی
دوره 6، شماره 1 ، آذر 1396، ، صفحه 75-86
چکیده
پرداختن به نقش ذهن بهعنوان قوای که نفس از طریق آن به اکتساب علوم میپردازد، در داشتن تلقی صحیح از فرآیند ادراک، اهمیت فراوانی دارد. در میان فلاسفۀ اسلامی، ملاصدرا مراتب ادراک را مراحلی میداند که نفس در جریان حرکت جوهری خود، با گذر از ساحتهای حسی، خیالی و عقلی واجد آنها میگردد. در این میان توجه به دیدگاه ملاصدرا دربارۀ کارکردهای ...
بیشتر
پرداختن به نقش ذهن بهعنوان قوای که نفس از طریق آن به اکتساب علوم میپردازد، در داشتن تلقی صحیح از فرآیند ادراک، اهمیت فراوانی دارد. در میان فلاسفۀ اسلامی، ملاصدرا مراتب ادراک را مراحلی میداند که نفس در جریان حرکت جوهری خود، با گذر از ساحتهای حسی، خیالی و عقلی واجد آنها میگردد. در این میان توجه به دیدگاه ملاصدرا دربارۀ کارکردهای ذهن در هر یک از ساحتهای ادراکی قابل توجه است. در میان فلاسفۀ غربی معاصر نیز ادموند هوسرل، با مطرح کردن دو ساحت ادراک حسی و عقلی و توجه به نقش ذهن در هر کدام از این ساحتها، نظریهای متفاوت در این زمینه مطرح نموده است. بررسی دیدگاههای این دو فیلسوف، دربارۀ ماهیت ادراک و چگونگی فاعلیت ذهن در ادراک اشیای بیرون از خود، همچنین نشان دادن وجوه افتراق و اشتراک دو دیدگاه، موضوعی است که این مقاله به آن پرداخته است.
فلسفه ملاصدرا
سیدمحمدرضا حسینی
دوره 6، شماره 1 ، آذر 1396، ، صفحه 87-96
چکیده
تهذیب نفس عبارت است از پاکیزه کردن، پاک نگه داشتن، تطهیر، پیراستن و آراستن برای رشد، تعالی و سعادت ابدی انسان، که مورد عنایت و توجه قرآن و روایات معصومین(ع) قرار دارد؛ گر چه طى کردن این مراتب به هدایت و ارشاد الهى مشروط بوده و شامل همه افراد نمىشود بلکه تنها شامل آن انسانی مىشود که خواست خدا به آن تعلق گرفته باشد. ما در این مقاله ...
بیشتر
تهذیب نفس عبارت است از پاکیزه کردن، پاک نگه داشتن، تطهیر، پیراستن و آراستن برای رشد، تعالی و سعادت ابدی انسان، که مورد عنایت و توجه قرآن و روایات معصومین(ع) قرار دارد؛ گر چه طى کردن این مراتب به هدایت و ارشاد الهى مشروط بوده و شامل همه افراد نمىشود بلکه تنها شامل آن انسانی مىشود که خواست خدا به آن تعلق گرفته باشد. ما در این مقاله با در نظر گرفتن دیدگاههای مختلفی که پیرامون تهذیب نفس ارائه شده است، جایگاه، هدف و عوامل تهذیب نفس در نگاه و اندیشۀ ملاصدرا را مورد بررسی قرار دادهایم. نتیجۀ پژوهش این است که عوامل متعددی مانند: قرآن، انبیا و راهنمایان، علم، عمل و عبادات و تأییدات الهی، در تهذیب نفس نقشی مهم و بهسزا ایفا میکنند. از جمله نافعترین تمرینها برای تهذیب نفس، عباداتی با هدف قطع توجه از غیر خدا به خداست، از اینرو با تحقیق از آثار ملاصدرا میتوان دریافت که تهذیب نفس در نظر ملاصدرا، از اهداف غائی بوده و موجبات تقرب الی الله را فراهم میسازد.
فلسفه ملاصدرا
حسن رهبر؛ علیرضا حسن پور
دوره 6، شماره 1 ، آذر 1396، ، صفحه 97-106
چکیده
تجربۀ زیسته و علم حضوری دو مفهوم بنیادی در نظامهای فکری دیلتای و ملاصدرا هستند. این دو متفکر با تأکید بر بیواسطگی و خطاناپذیری علم حضوری و تجربۀ زیسته، سعی کردهاند کل بنای معرفت بشر را بر این دو مبتنی کنند. بهعلاوه، هم دیلتای و هم ملاصدرا، ادراک و فهمی را که بدین شیوه حاصل میشود، نه پذیرش صرفِ واقعیات بیرونی یا عملی منفعلانه، ...
بیشتر
تجربۀ زیسته و علم حضوری دو مفهوم بنیادی در نظامهای فکری دیلتای و ملاصدرا هستند. این دو متفکر با تأکید بر بیواسطگی و خطاناپذیری علم حضوری و تجربۀ زیسته، سعی کردهاند کل بنای معرفت بشر را بر این دو مبتنی کنند. بهعلاوه، هم دیلتای و هم ملاصدرا، ادراک و فهمی را که بدین شیوه حاصل میشود، نه پذیرش صرفِ واقعیات بیرونی یا عملی منفعلانه، بلکه عملی فعالانه قلمداد میکنند. نکتۀ دیگر این است که دیلتای قلمرو تجربۀ زیسته و فهم حاصل از آن را هم حالات درونی مدرِک و هم حالات درونی دیگران، بهعلاوۀ ظهورات و بروزات این حالات میداند، در حالی که علم حضوری نزد ملاصدرا گسترۀ محدودتری دارد و فقط نفس و قوا و حالات آن را در بر میگیرد. اما مشکلی که هم تجربۀ زیسته و هم علم حضوری با آن مواجهند، شخصی بودن و در نتیجه نسبی بودن آنهاست. دیلتای میکوشد تا با توسلبه فرض اثبات نشدۀ «اشتراک انسانها در آگاهی» بر این مشکل غلبه کند، در حالی که ملاصدرا سعی میکند با توسل به تقسیم کار میان علم حصولی و حضوری از یک سو، و آفرینش انسان بر سرشت واحد و در نتیجه داشتن ابزار معرفتی یکسان، بر این مسئله فائق آید.
فلسفه ملاصدرا
رضا صفری کندسری
دوره 6، شماره 1 ، آذر 1396، ، صفحه 107-119
چکیده
مسئلۀ ذهن و بدن یکی از مسائل اساسی فلسفه است. «کارکردگرایی» نظر خنثی در باب ذات ذهن دارد و به مادی یا غیر مادی بودن ذهن نمیپردازد بلکه ذهن را کارکرد میداند. از دیدگاه این گروه، حالات ذهنی ویژگیهای کارکردی هستند که بر اساس درون داد، برون داد، فرایندهای داخلی و سایر حالات ذهنی، نقشهای کارکردی را ایفا میکنند. از سوی دیگر، ...
بیشتر
مسئلۀ ذهن و بدن یکی از مسائل اساسی فلسفه است. «کارکردگرایی» نظر خنثی در باب ذات ذهن دارد و به مادی یا غیر مادی بودن ذهن نمیپردازد بلکه ذهن را کارکرد میداند. از دیدگاه این گروه، حالات ذهنی ویژگیهای کارکردی هستند که بر اساس درون داد، برون داد، فرایندهای داخلی و سایر حالات ذهنی، نقشهای کارکردی را ایفا میکنند. از سوی دیگر، در فلسفه و کلام اسلامی نیز به رابطۀ نفس و بدن پرداخته شده است. ابنسینا نفس را «جوهر مجرد» میداند و بیشتر متکلمان آن را «جسمانی» میدانند. اما ملاصدرا نفس را مجرد صرف (نظریۀ ابنسینا) یا مادی صرف (نظریۀ متکلمان) نمیداند بلکه معتقد است نفس در ابتدا جسمانی است و سپس با فرایند حرکت جوهری، مجرد میشود. پرسش اصلی تحقیق پیش رو این است که آیا میتوان میان ملاصدرا و کارکردگرایی دیالوگی برقرار کرد؟ پاسخ ما آری است، زیرا ملاصدرا مانند حامیان کارکردگرایی در پی برونرفت از اشکالات دوگانهانگاری جوهری (دکارتی و سینوی) و نظریههای مادیانگارانه است. همانگونه که کارکردگرایان به ذات ذهن نپرداختهاند و فقط ذهن را کارکرد میدانند و این کارکرد میتواند در موجودات مادی یا مجرد تحقق پیدا کند، ملاصدرا نیز نفس را مادی صرف یا مجرد صرف ندانسته بلکه معتقد است نفس، چه در مرتبۀ جسمانی و چه در مرتبۀ تجرد باشد، فعلیت است و با حرکت جوهری، فعلیتهای مختلف میشود. این فعلیتها با یکدیگر رابطه دارند و و کل این فعلیتها، کمال نامیده میشود. نفس مجموع این فعلیتها است. پس کارکردگرایان ذهن را «کارکرد» اما ملاصدرا نفس را «کمال» میداند. با این حال، تفاوتهایی نیز بین علمالنفس ملاصدرا و کارکردگرایی وجود دارد.
فلسفه ملاصدرا
مصطفی مومنی؛ مهدی افچنگی
دوره 5، شماره 2 ، خرداد 1396، ، صفحه 11-23
چکیده
فلسفه اسلامی، با صدر المتألهین شیرازی (ره) در نتیجه قول به اشتراک معنوی وجود، تشکیک و اصالت آن و تحت تأثیر اندیشه عرفا، با تفسیری از توحید آشنا شد که از آن به بعد نظر غالب حکما در این بحث گردید. این نظریه همان وحدت وجود است که صدرالمتألهین، با تبیین آن بر اساس مبانی فلسفه خویش، آن را به عنوان ناب-ترین نظریه توحید به فلسفه اسلامی عرضه ...
بیشتر
فلسفه اسلامی، با صدر المتألهین شیرازی (ره) در نتیجه قول به اشتراک معنوی وجود، تشکیک و اصالت آن و تحت تأثیر اندیشه عرفا، با تفسیری از توحید آشنا شد که از آن به بعد نظر غالب حکما در این بحث گردید. این نظریه همان وحدت وجود است که صدرالمتألهین، با تبیین آن بر اساس مبانی فلسفه خویش، آن را به عنوان ناب-ترین نظریه توحید به فلسفه اسلامی عرضه کرد. وحدت وجود آن قدر در فلسفه و اندیشه فلاسفه نفوذ پیدا کرد که از آن به توحید اخصّ الخواصی تعبیر گردیده، در حالیکه توحید مورد اعتقاد فلاسفة سابق، به توحید عوام تعبیر شده است. اما سیدعبدالأعلی سبزواری(ره) با ابتنای به قرآن و سنت و پیرو نفی سنخیّت بین واجب و ممکن، اشتراک لفظی و اصالت ماهیت، بیانی کاملاً متفاوت از توحید صدرایی ارائه می دهد. وی کاملترین و بهترین بیان توحید را در قرآن و سنت میداند؛ توحیدی که نه تنها وحدت وجود نیست بلکه مخالف و مقابل وحدت وجود است. بر مبنای ایشان وحدت وجود نه تنها توحید حقیقی نیست بلکه «لاتوحید» است. اگر چه سخن از توحید حقیقی مجالی فراختر میطلبد، اما مقاله حاضر سعی دارد با تبیین مبانی هر یک از این دو نظریه توجه مخاطب را به این نکته جلب کند که کدام یک از دو نظریه فوق، شایسته مقام جلال و جمال الهی است.
فلسفه ملاصدرا
سید احمدرضا شاهرخی
دوره 5، شماره 2 ، خرداد 1396، ، صفحه 63-78
چکیده
نفس ناطقة انسانی از اسرارآمیزترین موجودات جهان هستی است که کانون توجه بسیاری از اندیشمندان، از جمله فیلسوفان مسلمان بوده است. فلاسفة اسلامی تلاش کردهاند پرده از معمای رازگونة هستی و چیستی آن بردارند. پژوهش حاضر میکوشد با روش تحلیلی همراه با نقد و بررسی، به این پرسشها پاسخ گوید که آیا نفوس ناطقة انسانی قبل از تعلق به بدن در عالم ...
بیشتر
نفس ناطقة انسانی از اسرارآمیزترین موجودات جهان هستی است که کانون توجه بسیاری از اندیشمندان، از جمله فیلسوفان مسلمان بوده است. فلاسفة اسلامی تلاش کردهاند پرده از معمای رازگونة هستی و چیستی آن بردارند. پژوهش حاضر میکوشد با روش تحلیلی همراه با نقد و بررسی، به این پرسشها پاسخ گوید که آیا نفوس ناطقة انسانی قبل از تعلق به بدن در عالم یا عوالمی موجود بودهاند؟ و چگونه به عالم طبیعت نازل شدهاند؟ افلاطون، ارسطو، ابنسینا و سهروردی پاسخهای متفاوتی به این پرسش دادهاند اما نظر صدرالمتألهین منحصر به فرد است. او در سیر نزول هستی از واجب تعالی، از عالم عقول، عالم مثال و عالم طبیعت نام میبرد. به نظر وی نفوس ناطقة انسانی دارای مراتب وجودی مختلفی هستند؛ ابتدا در عالم عقول، به وجود واحد مجرد جمعی عقلی، در مرتبة علتشان موجودند و کثرتی در آنها نیست. وقتی بدن مستعدی پیدا شد، در سیر نزولی از تجرد نفس کاسته میشود و به عالم مثال که برخی از احکام ماده را دارد تنزل مییابد. این فرو کاستن از تجرد تا آنجا ادامه مییابد که به عالم طبیعت میآید؛ این در حالی است که وجود عقلی نفس در عالم عقول و وجود مثالی نفس در عالم مثال همچنان باقی است. این دیدگاه صدرالمتألهین با اشکالاتی مواجه است، از جمله قول به واحد مجرد جمعی عقلی علاوه بر اینکه خارج از محل نزاع است، به یک معنا پذیرش قدم نفوس است که خود ملاصدرا نیز منکر آن است.
فلسفه ملاصدرا
دلبر شجاع آباجلو؛ محمد ذبیحی
دوره 5، شماره 2 ، خرداد 1396، ، صفحه 79-96
چکیده
استفاده از روش توصیفی درون دینی و برقراری رابطۀ تناظر بین مراتب عالم و مراتب نفس بر اساس نظام عقلانی حکمت متعالیه از ویژگیهای رویکرد فلسفی ملاصدرا در حشر جسمانی انسان است و هم چنین با تکیه بر نحوۀ سلوک انسان در دنیا، چگونگی حشر در عالم برزخ و قیامت را هماهنگ با مضامین وحی به ثمر رسانده است. پژوهش پیش رو کوشیده است تا نگرش شناخت فلسفی ...
بیشتر
استفاده از روش توصیفی درون دینی و برقراری رابطۀ تناظر بین مراتب عالم و مراتب نفس بر اساس نظام عقلانی حکمت متعالیه از ویژگیهای رویکرد فلسفی ملاصدرا در حشر جسمانی انسان است و هم چنین با تکیه بر نحوۀ سلوک انسان در دنیا، چگونگی حشر در عالم برزخ و قیامت را هماهنگ با مضامین وحی به ثمر رسانده است. پژوهش پیش رو کوشیده است تا نگرش شناخت فلسفی ملاصدرا در مسئلۀ حشر جسمانی انسان را با رویکرد کلامی وی بررسی نماید. هدف اساسی در این رهیافت عقلانی بیان انسجام دیدگاه دینی و رویکرد فلسفی ملاصدرا، ارتقابخشی فهم مخاطب از مفاهیم دینی در کیفیت حشر انسان می-باشد؛ وی آموزههای دینی معاد جسمانی را بر خلاف سطحینگریهای متکلمان تبیین کرده و با استفاده از اصل اصالت وجود، حرکت جوهری و اشتدادی نفس، اتحاد عاقل و معقول و به دنبال آن با تشریح ویژگی قوۀ خیال، تجرد و عینیتبخشی به صور خیالی انسان، حقیقت اخروی را نتیجه گرفته است و هم چنین در اثبات حشر جسمانی با استفاده از اصول مذکور در تبیین محتوای آموزههای دینی نه تنها تعارضی با آموزههای دینی پیدا نکرد؛ بلکه مفاهیم شریعت را با توسعه بخشی در مفهوم«جسمانیت»در عالم برزخ و قیامت انسجام فلسفی بخشید. ملاصدرا آیات قرآن را با معیار دستاوردهای فلسفی خویش نمیسنجد؛ بلکه به عکس، با دستیابی به حقایقی از طریق عقل متعالی، شهود عرفانی و بهرهگیری از وحی و رسالت، دستاوردهای فلسفی خویش را با محّک قرآنی میسنجد و بدین وسیله عقل فلسفی را مدافع و مایۀ بصیرتزایی در لایههای باطنی گزارههای وحیانی میشمارد.
فلسفه ملاصدرا
افلاطون صادقی
دوره 5، شماره 2 ، خرداد 1396، ، صفحه 97-109
چکیده
برای اثبات وجود خداوند، براهین مختلفی ارائه شده است. یکی از مشهورترین این براهین، برهان وجوب و امکان است که نخستینبار توسط ابنسینا تقریر شده است. بعد از او، متفکران اسلامی و غربی تقریرهای متفاوتی از این برهان بهدست دادهاند. در جهان اسلام، بعضی متفکران، از جمله غزالی، ابنرشد و ملاصدرا و در جهان غرب، کسانی مثل سوی هیوم و راسل ...
بیشتر
برای اثبات وجود خداوند، براهین مختلفی ارائه شده است. یکی از مشهورترین این براهین، برهان وجوب و امکان است که نخستینبار توسط ابنسینا تقریر شده است. بعد از او، متفکران اسلامی و غربی تقریرهای متفاوتی از این برهان بهدست دادهاند. در جهان اسلام، بعضی متفکران، از جمله غزالی، ابنرشد و ملاصدرا و در جهان غرب، کسانی مثل سوی هیوم و راسل از این برهان انتقاد کردهاند. ملاصدرا بهطور مستقیم و غیر مستقیم، چندین نقد بر تقریر ابنسینا از برهان امکان و وجوب وارد کرده است، از جمله: نادرستی ویژگی برهان، استفاده از دور و تسلسل در آن، استفاده از وجود اعتباری بهجای وجود حقیقی و بروز مغالطة ترکیب. بررسی این نقدها حکایت از عدم کارایی آنها دارد. این نوشتار، بهشیوة تحلیلیـنقدی، درصدد تبیین درستی یا نادرستی نقدهای ملاصدرا بر برهان وجوب و امکان است.
فلسفه ملاصدرا
سعدی صفاری؛ رضا رسولی شربیانی؛ مرضیه اخلاقی
دوره 5، شماره 2 ، خرداد 1396، ، صفحه 111-124
چکیده
مسئلة رابطه و تاثیر مرگ و جاودانگی بر معنای زندگی در آثار متفکرانی چون تولستوی و ملاصدرا بهعنوان یکی از مسائل بنیادی مورد توجه بوده است. تولستوی که زمانی احساس پوچی میکرد، تصمیم گرفت راه حلی بیابد. او پس از سفرهای متعدد و مطالعة علوم مختلف و بهویژه کنکاش در زندگی و احوالات گروههای مختلفی از مردم، اعم از پوچگرایان و کسانی که ...
بیشتر
مسئلة رابطه و تاثیر مرگ و جاودانگی بر معنای زندگی در آثار متفکرانی چون تولستوی و ملاصدرا بهعنوان یکی از مسائل بنیادی مورد توجه بوده است. تولستوی که زمانی احساس پوچی میکرد، تصمیم گرفت راه حلی بیابد. او پس از سفرهای متعدد و مطالعة علوم مختلف و بهویژه کنکاش در زندگی و احوالات گروههای مختلفی از مردم، اعم از پوچگرایان و کسانی که زندگی را معنادار میدانند، به این نتیجه رسید که لازمة معنادار بودن زندگی، جاودانه بودن انسان است وگرنه سعادت و بامعنا بودن زندگی توهم و خیالی بیش نخواهد بود. این نتیجه حاصل استقرا و مطالعه در زندگی مردم است نه حاصل یک نظام فلسفی نظاممند. در آن سو، ملاصدرا با توجه به نظام فلسفی خاص خود که بر اساس مبانی و اصول نظاممندی طراحی شده، اثبات میکند که انسان جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا است و نفس و بدن رابطة اتحادی دارند. نفس انسان بهواسطة اتحاد با ادراکات و تأثیرپذیری از فضایل اخلاقی و انجام دستورات شریعت، سعه وجودی پیدا کرده و بهتدریج به تجرد، روحانیت و جاودانگی میرسد. هدف نهایی و حقیقی از زندگی انسان رسیدن به مبدأ هستی است و چون مبدأ هستی نهایت ندارد، پس انسان در صورتی میتواند در مسیر هدف و معنای زندگی گام بردارد که جاودانه باشد. بنابراین، با اثبات عالم برزخ و قیامت سیر انسان را بینهایت میداند. این تفسیر از زندگی و مرگ نهتنها ترسناک نیست و باعث پوچی نمیشود بلکه موجب پویایی، امید، آرامش و معناداری زندگی میگردد.
فلسفه ملاصدرا
امیدرضا طاهری
دوره 5، شماره 2 ، خرداد 1396، ، صفحه 125-137
چکیده
پژوهش حاضر میکوشد نشان دهد اندیشة دکارت، لایبنیتس و ملاصدرا تا چه میزانی با رویکردها و نظریههای رایج و مسلط در علوم شناختی شباهت و قرابت دارد. نتایج بررسی نشان داد که اگر چه فلسفة ذهن دکارت، ملاصدرا و لایبنیتس یک نگاه عمیق فلسفی و متافیزیکی است، اما همین نگاه عمیق، آغازی در جهت توسعة تبیین علمی از ذهن بوده که آثار و نشانههای ...
بیشتر
پژوهش حاضر میکوشد نشان دهد اندیشة دکارت، لایبنیتس و ملاصدرا تا چه میزانی با رویکردها و نظریههای رایج و مسلط در علوم شناختی شباهت و قرابت دارد. نتایج بررسی نشان داد که اگر چه فلسفة ذهن دکارت، ملاصدرا و لایبنیتس یک نگاه عمیق فلسفی و متافیزیکی است، اما همین نگاه عمیق، آغازی در جهت توسعة تبیین علمی از ذهن بوده که آثار و نشانههای آن را در جای جای نظریههای مطرح در علوم شناختی، بهویژه در قالب رویکرد پیوندگرایی مشاهده میکنیم. تفاوتی که بین فیلسوفان و دانشمندان این علوم وجود دارد در روش رسیدن به ایدة مدلسازی ذهنی است؛ این مدلسازی ذهنی در فلاسفه فرایندی قیاسیـاستدلالی را طی میکند در حالیکه در پژوهشهای علمی فرایند استقراییـآزمایشی غلبه دارد. همچنین، تبیین مونادگرایانة لایبنیتس از عالم و نیز نظریة تشکیک وجود ملاصدرا، با ساختار هرمی معرفت در علوم شناختی مدرن یا پیوندگرایی شباهت انکارناپذیری دارد.
فلسفه ملاصدرا
ناصر مؤمنی
دوره 5، شماره 2 ، خرداد 1396، ، صفحه 153-167
چکیده
انسان و شناخت ابعاد وجودی او از دیرباز مورد توجه اندیشمندان حوزۀ دین، اخلاق، فلسفه و عرفان بوده است. در حکمت متعالی صدرایی که با نگاه به رویکردهای دینی، اخلاقی، فلسفی و عرفانی و با هدف تفاهم این مشربها تبیین شده است نیز این مسئله جایگاهی ویژه دارد. در رویکرد فلسفی ملاصدرا، که بیشتر ناظر به جنبة فراطبیعی انسان و شایستگیهای اوست، ...
بیشتر
انسان و شناخت ابعاد وجودی او از دیرباز مورد توجه اندیشمندان حوزۀ دین، اخلاق، فلسفه و عرفان بوده است. در حکمت متعالی صدرایی که با نگاه به رویکردهای دینی، اخلاقی، فلسفی و عرفانی و با هدف تفاهم این مشربها تبیین شده است نیز این مسئله جایگاهی ویژه دارد. در رویکرد فلسفی ملاصدرا، که بیشتر ناظر به جنبة فراطبیعی انسان و شایستگیهای اوست، اصل و حقیقت آدمی دارای وحدت و جامعیتی است که نهتنها جامع همة مراتب انسانی، حیوانی و نباتی است، بلکه بازنمود تمامی حقایق هستی است. در این انسانشناسی فراگیر، که تنها با مبانی فکری صدرایی موجه میگردد، انسان طیف گستردهای از ضعیفترین مراتب اشیا تا قویترین را در بر میگیرد و میتواند با دانش و بینش و اخلاق پسندیده، که در سیر طبیعی حرکت، هویت او را شکل میدهد، خود را به کمالات شایسته و مقام جانشینی خدا برساند و البته در صورت کوتاهی، خود را در سیر نزولی قرار داده، گرفتار خسرانی بزرگ خواهد کرد. از آنجا که نوع نگاه افراد به انسان و جایگاه او، در تمامی شئون زندگی آنها تأثیرگذار است و به آن جهت میدهد، بهدلیل اهمیت مبانی فلسفی در علوم انسانی، در این مقاله کوشش میشود انسانشناسی صدرایی بهمثابه یکی از مهمترین مبانی نظری «تربیت»، با روش توصیفیـتحلیلی مورد بررسی قرار گیرد و به پیامدهای احتمالی آن در این رابطه اشاره شود.