اشکال ربط سیال به ثابت از پیچیدهترین مسائل فلسفة اسلامی میباشد. ملاصدرا همچون فلاسفة قبل از خود به حل این معضل پرداخته است. صدرا جوابهای متعددی به این اشکال داده است. پاسخ اول ملاصدرا عبارت است از اینکه، تغیّر، علتی سوای وجود شیء، نمیخواهد. زیرا تغیّر، ذاتی شیء میباشد و ذاتی هم علت ندارد. پاسخ دوم بدین نحو است که، ...
بیشتر
اشکال ربط سیال به ثابت از پیچیدهترین مسائل فلسفة اسلامی میباشد. ملاصدرا همچون فلاسفة قبل از خود به حل این معضل پرداخته است. صدرا جوابهای متعددی به این اشکال داده است. پاسخ اول ملاصدرا عبارت است از اینکه، تغیّر، علتی سوای وجود شیء، نمیخواهد. زیرا تغیّر، ذاتی شیء میباشد و ذاتی هم علت ندارد. پاسخ دوم بدین نحو است که، بر اساس تقسیمات وجودی، هر قسمی فی نفسه ثابت میباشد، ولی در مقایسه اقسام با یکدیگر، ثبات و سیال شکل میگیرد و آنچه که علت افاضه میکند شیء فی نفسه میباشد. در این مقاله به نقد و بررسی این دو پاسخ پرداخته میشود و در ادامه مبانی حرکت از منظر صدرالمتألهین مطرح میشود. سرانجام بر اساس این مبانی، دو پاسخ نهایی میتوان مطرح کرده: بنابر اصالت وجود، افراد ماهیت در خارج به نحو بالقوه و به وجود جمعی موجود هستند. بنابراین، آنچه که در خارج تحقّق دارد و بالطبع معلول واقع میشود یک فرد میباشد نه افراد بالفعل؛ براساس حرکت جوهری، هر موجود مادی، دارای یعد چهارمی است. شکلگیری حرکت در ذهن انسان، به خاطر عدم ادراک ذهنی بعد چهارم شیء میباشد. علل مجرده که احاطة علمی بر اشیاء مادی مادون خود دارند، بعد چهارم شی را نیز درک میکنند. پس اشیا مادی نسبت به ذهن انسانی متحرک میباشند ولی نسبت به علل مجرده عین ثبات و سکون میباشد. با این مبنا، تناقض ظاهری بین دو نظریه ثبات و سیلان عالم ماده از منظر ملاصدرا، برطرف میشود