فلسفه ملاصدرا
محمدرضا بلانیان؛ مرتضی حاج حسینی
چکیده
این مقاله در صدد است نشان دهد که چگونه استخراج نتایج اساسیترین اصل حکمت متعالیه، یعنی اصالت وجود، در حوزۀ انسانشناسی تصویری جدید از انسان و هویت وجودی او به نمایش میگذارد. در این راستا نویسنده از طریق تحلیل و تبیین نکتهنظرهای ویژهای که صدرالمتألهین را نسبت به پیشینیان وی، در موقعیتی متفاوت قرار میدهد، بر این مطلب تأکید دارد ...
بیشتر
این مقاله در صدد است نشان دهد که چگونه استخراج نتایج اساسیترین اصل حکمت متعالیه، یعنی اصالت وجود، در حوزۀ انسانشناسی تصویری جدید از انسان و هویت وجودی او به نمایش میگذارد. در این راستا نویسنده از طریق تحلیل و تبیین نکتهنظرهای ویژهای که صدرالمتألهین را نسبت به پیشینیان وی، در موقعیتی متفاوت قرار میدهد، بر این مطلب تأکید دارد که تمام جذابیت و خردپذیری آراء انسانشناسانه وی مدیون توجه به نقش اصالت وجود در این حوزه است و قرائت اصالت ماهیتی از انسانشناسی صدرایی، نه جذاب بهنظر میرسد، نه خردپذیر است و نه مشتمل بر نکتهای جدید و متفاوت از آراء پیشینیان. نتیجۀ این رهیافت، معرفی انسان بهعنوان موجودی برخوردار از هویتی یگانه و تشکیکی است که دو نوع پویایی تاریخی و جوهری دارد و هویت وجودیاش برساخته از تحول تاریخی نوع انسان و تحول جوهری برآمده از کنشهای نظری و عملی خود او است.