فلسفه ملاصدرا
مجید شمس آبادی حسینی؛ محمدکاظم فرقانی
چکیده
ملاصدرا نفس را بهعنوان امری مجرد اثبات میکند، اما اینگونه نیست که امری متمایز از بدن باشد و دوگانهانگاری جوهری لازم بیاید؛ یعنی اثبات نفس یا قوای آن مانند خیال، هویت انسان را دوگانه نمیکند بلکه حتی فرض تجرد نفس با وحدت نفس و بدن نیز سازگار خواهد بود. ملاصدرا حقیقت انسان را اینگونه نیز نمیبیند که جوهری مادی است که از دو ...
بیشتر
ملاصدرا نفس را بهعنوان امری مجرد اثبات میکند، اما اینگونه نیست که امری متمایز از بدن باشد و دوگانهانگاری جوهری لازم بیاید؛ یعنی اثبات نفس یا قوای آن مانند خیال، هویت انسان را دوگانه نمیکند بلکه حتی فرض تجرد نفس با وحدت نفس و بدن نیز سازگار خواهد بود. ملاصدرا حقیقت انسان را اینگونه نیز نمیبیند که جوهری مادی است که از دو ویژگی حالات ذهنی و حالات بدن برخوردار است. حال این پرسش مطرح میگردد که با توجه به نظریات فلسفه ذهن، نظریۀ ملاصدرا در باب نفس، دوگانهانگاری جوهری است یا اینهمانی نفس و بدن یا دوگانهانگاری ویژگیها؟ اساساً آیا میتوان آن را در این نظریات موجود گنجاند؟ و چه نسبتی با این نظریات دارد؟ ملاصدرا نفس را جوهری واحد میداند که در مرتبۀ نازلتر ظاهر شده است و در این مرتبۀ نازل همان قوا است. واکاوی نفسشناسی صدرایی جایگاه نظریۀ وی در میان نظریات فلسفۀ ذهن و تمایز آن را با نظریات مشابه ـ مانند نظریۀ دوگانهانگاری جوهری، دوگانهانگاری ویژگی و تئوری اینهمانی ذهن و بدن ـ روشن میسازد. از نظریۀ ملاصدرا میتوان با عنوان دوگانهانگاری مرتبهای تعبیر کرد. در نوشتار حاضر این نوع دوگانهانگاری تبیین و تمایزش از تقریرهای گوناگون دوگانهانگاری جوهری و دوگانهانگاری ویژگی و اینهمانی ذهن و بدن مشخص شده است تا جایگاهش در میان نظریات موجود دربارۀ نفس روشن گردد.