فلسفه ملاصدرا
محمود صیدی؛ محمد جواد پاشایی
چکیده
قرآن کریم برای هدایت انسانها و وصول آنان به سعادت ابدی فرو فرستاده شده است؛ چه اینکه مخاطب قرآن نیز انسانها با همه مراتب مختلف و تنوع استعدادهای شأن است. با نظر به همین نکته، قرآن خود مراتبی داشته و افزون بر مرتبه ظاهری، بطونی دارد که هر انسانی نسبت به استعداد خویش از آن جرعه مینوشد. ملاصدرا با استشهاد به حدیثی در مـورد بطـون ...
بیشتر
قرآن کریم برای هدایت انسانها و وصول آنان به سعادت ابدی فرو فرستاده شده است؛ چه اینکه مخاطب قرآن نیز انسانها با همه مراتب مختلف و تنوع استعدادهای شأن است. با نظر به همین نکته، قرآن خود مراتبی داشته و افزون بر مرتبه ظاهری، بطونی دارد که هر انسانی نسبت به استعداد خویش از آن جرعه مینوشد. ملاصدرا با استشهاد به حدیثی در مـورد بطـون هفتگانه قـرآن کریم، آن را به مراتب هفتگانه سیر و سلوک انسانی تطبیق میدهد و بر آن است که هر یک از بطون قرآنی منطبق با مرحلهای از سیر انسانی میباشد. پرسش اصلی تحقیق حاضر آن است که چه نقدهایی بر ملاصدرا در استناد به حدیث بطون هفتگانه قرآن کریم وارد است؟ یافتههای پژوهش در روشی تحلیلی انتقادی به کلمات صدرالمتألهین نشان میدهد: هر چند احادیثی در منابع روائی شیعی یافت میشود که قرآن را دارای ظاهر و باطنی میداند، اما عدد مورد استناد ملاصدرا دقیـق نبـوده و نمیتـوان بـه ایـن عـدد در تحلیـلهای هستیشناختی سیر انسانی تمسک جست. همچنین حدیث یادشده در جوامع روائی ما یافت نشده و احادیث شیعی فقط در بطون داشتن قرآن کریم با حدیث مورد نظر ملاصدرا اشتراک دارند.
فلسفه ملاصدرا
سید رضا حسینی لواسانی؛ محمد سعیدی مهر؛ رضا اکبریان؛ کاوس روحی برندق
چکیده
بهدلیل میل به جاودانگی داشتن انسان، مسئلۀ مرگ همواره برایش اهمیت داشته است. ملاصدرا، پایهگذار حکمت متعالیه، با ذکر تعریف فیلسوفان قبلی، مرگ را جدا شدن روح از بدن مادی میداند و آن را به مرگ طبیعی و اخترامی تقسیم میکند. این مقاله بر آن است تا چیستی مرگ، انواع مرگ و علت هر کدام را از نظر ملاصدرا بررسی کند و با توجه به اهمیت جایگاه ...
بیشتر
بهدلیل میل به جاودانگی داشتن انسان، مسئلۀ مرگ همواره برایش اهمیت داشته است. ملاصدرا، پایهگذار حکمت متعالیه، با ذکر تعریف فیلسوفان قبلی، مرگ را جدا شدن روح از بدن مادی میداند و آن را به مرگ طبیعی و اخترامی تقسیم میکند. این مقاله بر آن است تا چیستی مرگ، انواع مرگ و علت هر کدام را از نظر ملاصدرا بررسی کند و با توجه به اهمیت جایگاه آموزههای اسلامی و قرآنی در فلسفۀ اسلامی، ریشههای قرآنی برخی از این موضوعات را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. همچنین نقدهایی بر تقسیم ملاصدرا از مرگ به اخترامی و طبیعی ارائه شده که از میان آنها میتوان به عدم ارائۀ ملاکی فلسفی برای وجود مرگ اخترامی و عدم وجود مرزی مشخص میان مرگ طبیعی و مرگ اخترامی اشاره کرد.
فلسفه ملاصدرا
محمود صیدی؛ هادی هاشمی
دوره 6، شماره 2 ، خرداد 1397، ، صفحه 121-131
چکیده
حادث یا قدیم بودن قرآن و صفت کلام الهی قدیمیترین بحث الهیاتی در عالم اسلام است که وجه تسمیۀ علم کلام نیز به همین جهت است. با توجه به اینکه اشاعره صفات خداوند را قدیم میدانستند، حادث بودن صفت کلام و قرآن را منکر گشتند. اشاعره استدلالهای متعددی در اثبات قدیم بودن قرآن از جهت کلام نفسی، دارا بودن همۀ صفات کمالی برای خداوند در ازل، ...
بیشتر
حادث یا قدیم بودن قرآن و صفت کلام الهی قدیمیترین بحث الهیاتی در عالم اسلام است که وجه تسمیۀ علم کلام نیز به همین جهت است. با توجه به اینکه اشاعره صفات خداوند را قدیم میدانستند، حادث بودن صفت کلام و قرآن را منکر گشتند. اشاعره استدلالهای متعددی در اثبات قدیم بودن قرآن از جهت کلام نفسی، دارا بودن همۀ صفات کمالی برای خداوند در ازل، خطابات قرآنی و سابق بودن کلام خداوند اقامه مینمایند. با وجود این، اثبات کلام نفسی منجر به تعدد قدما و حلول امور نفسانی در ذات خداوند میشود و لازمۀ حادث نبودن صفات خداوند، قدیم بودن آنها نیست بلکه صفات خداوند اتحاد مصداقی و اختلاف مفهومی دارند. در برخی از آیات قرآنی جبرئیل از جانب خداوند پیامبران را مورد خطاب قرار میدهد. لذا طرف خطاب هنگام وحی همیشه قدیم نیست. با توجه به تشکیکی بودن صفت کلام مانند صفات دیگر، کلام ذاتی مقدم بر فعلی و مجردات سابق بر مراتب مادی و لفظی کلام هستند.
معصومه رستم خانی؛ سحر کاوندی
دوره 2، شماره 1 ، آذر 1392، ، صفحه 57-70
چکیده
ملاصدرا، در مبحث نفسِ کتاب الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیّة، مانند بسیاری دیگر از آثار خود، به کرّات از آیات قرآن بهره برده است. در مقالة حاضر، این کاربردها مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، کاربست آیات در این مبحث، در چهار بخش دستهبندی شده و سپس درستی یا نادرستی کاربرد این آیات در آن مواضع، مورد ارزیابی و مداقّه ...
بیشتر
ملاصدرا، در مبحث نفسِ کتاب الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیّة، مانند بسیاری دیگر از آثار خود، به کرّات از آیات قرآن بهره برده است. در مقالة حاضر، این کاربردها مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، کاربست آیات در این مبحث، در چهار بخش دستهبندی شده و سپس درستی یا نادرستی کاربرد این آیات در آن مواضع، مورد ارزیابی و مداقّه قرار گرفته است. فرضیة بحث، استفادة بجا و صحیح ملاصدرا از این آیات بوده؛ اما نتیجة مداقّة بیشتر آن است که در بسیاری از موارد، آراء و پیشفرضهای فلسفی وی سبب شدهاند که فهم او از این آیات و به کارگیری آنها در مواضع و موارد خاص، با ظاهر و سیاق آیات مباین و ناسازگار باشد؛ و لذا نوعی تفسیر یا تأویل باطل محسوب میشوند. تنها در موارد اندکی، استفادة صدرا از آیات و تفسیر آنها، منطبق بر معنای ظاهری و سیاق آیات بوده است، و او در ارائه چنین تفاسیر صحیح و متقنی از مبانی فلسفی و حِکمی خود بهره برده است.
ناصر محمّدی
دوره 1، شماره 2 ، خرداد 1392، ، صفحه 77-90
چکیده
این مقاله، به تفاوتهای حکمت و فلسفه پرداخته است. حکمت فراتر از فلسفه است. حکمت، فلسفة متجلّی در جان و روح و فعل و عمل آدمی است و حاصل نوعی مکاشفه و شهود، و فراتر از مباحث نظری و بحثی صرف است. حکمت، دانشی موهبتی و حاصل فیض الهی است؛ اما فلسفه، برای هر صاحب عقلی، پس از کسب مقدمات و اندکی ممارست در مسائل عقلی حاصل میشود. لذا تحصیل حکمت ...
بیشتر
این مقاله، به تفاوتهای حکمت و فلسفه پرداخته است. حکمت فراتر از فلسفه است. حکمت، فلسفة متجلّی در جان و روح و فعل و عمل آدمی است و حاصل نوعی مکاشفه و شهود، و فراتر از مباحث نظری و بحثی صرف است. حکمت، دانشی موهبتی و حاصل فیض الهی است؛ اما فلسفه، برای هر صاحب عقلی، پس از کسب مقدمات و اندکی ممارست در مسائل عقلی حاصل میشود. لذا تحصیل حکمت برای هر کس میسّر نیست و مقدّمات و شرایطی دارد که برخی علمی و نظری و برخی عملی و اخلاقیاند. آنها در واقع، اخلاق حکمت جوییاند و حکیم فردی است متخلّق که خود تبلور حکمت عملی است.
صدرا، با توجّه به عنایت «قرآن» و احادیث به واژة حکمت، آن را بر واژه فلسفه ترجیح میدهد؛ اما حکمت مورد نظر او متعالی است، یعنی حکمتی است دینی و قرآنی و برگرفته از «قرآن» و احادیث. حکمت صدرایی در انطباق با قرآن است و تمامی آثار صدرا، عرصة این انطباق است. بدین لحاظ و به سبب اهتمام فراوان او به «قرآن» و تأویل، حکمت حاصله متعالی است و از دیگر فلسفهها برتر است.