فلسفه ملاصدرا
مریم اردشیر لاریجانی (نویسنده مسئول)؛ روح الله فروغی
چکیده
قاعده «الواحد» از قواعد معروف فلسفی است که مورد پذیرش فیلسوفان قرار گرفته است امّا متکلّمانی همچون غزالی و فخر رازی این قاعده را نپذیرفته و در ردّ آن کوشیده اند. مهم ترین ادله بر اثبات قاعده از سوی بوعلی ارائه گردیده و پس از او نیز تلاش هایی در تقویت این ادله و پاسخ به اشکالات بر آن، صورت یافته است محقق اصفهانی نیز که قاعده ...
بیشتر
قاعده «الواحد» از قواعد معروف فلسفی است که مورد پذیرش فیلسوفان قرار گرفته است امّا متکلّمانی همچون غزالی و فخر رازی این قاعده را نپذیرفته و در ردّ آن کوشیده اند. مهم ترین ادله بر اثبات قاعده از سوی بوعلی ارائه گردیده و پس از او نیز تلاش هایی در تقویت این ادله و پاسخ به اشکالات بر آن، صورت یافته است محقق اصفهانی نیز که قاعده الواحد را پذیرفته برای اثبات آن، استدلال هایی را سامان داده و با بهره گیری از وجوب بالغیر، امکان ماهوی و امکان وجودی (فقری) به اثبات قاعده پرداخته یا تقریرهای روشنی از آن به دست داده است در این دسته براهین با استفاده از اموری همچون وجوب و امکان، وجود هر گونه تعدد در ناحیه این امور را سبب تعدد در وجود علت و معلول یا حیثیت ها و اعتبارات مربوطه دانسته و آن را ناسازگار با وحدت شمرده است.تلاش این نوشتار ارائه تقریر روشنی از ادله ایشان است.
فلسفه ملاصدرا
جواد پارسایی؛ سید محمد موسوی
دوره 5، شماره 1 ، آذر 1395، ، صفحه 43-54
چکیده
«الواحد لایصدر عنه الا الواحد» قاعدهای است که در فلسفة اسلامی اهمیت فراوانی دارد. فلاسفة برجسته مسلمان همچون ابنسینا و ملاصدرا این قاعده را پذیرفتهاند و براهینی را بر اثبات آن اقامه کردهاند؛ از طرف دیگر، برخی متکلمان منکر این قاعده شدهاند و با طرح نقضها و اشکالاتی بهدنبال تضعیف این قاعده بودهاند. قاعدة الواحد طبق ...
بیشتر
«الواحد لایصدر عنه الا الواحد» قاعدهای است که در فلسفة اسلامی اهمیت فراوانی دارد. فلاسفة برجسته مسلمان همچون ابنسینا و ملاصدرا این قاعده را پذیرفتهاند و براهینی را بر اثبات آن اقامه کردهاند؛ از طرف دیگر، برخی متکلمان منکر این قاعده شدهاند و با طرح نقضها و اشکالاتی بهدنبال تضعیف این قاعده بودهاند. قاعدة الواحد طبق مبانی حکمت متعالیه دارای مفاهیمی است که منشأ بسیاری از اشکالات منکرین این قاعده به توجه نکردن به معنای صحیح همین مفاهیم بازمیگردد. در این نوشتار ابتدا با توضیح و تبیین مفاهیم این قاعده، با رویکردی صدرایی براهین و اشکالات آن مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و این نتیجه حاصل شد که اگرچه برخی از برهانهای مشائین بر این قاعده خالی از اشکال نیست اما طبق مبانی حکمت متعالیه برهان محکمتری بر آن اقامه شده و به نقضها و اشکالات وارده بر آن پاسخ داده شده است.