ناصر محمدی
چکیده
ترس از مرگ امری است ضروری و همچون خود مرگ از حکمتهای الهی است. دلایل فلسفی و وجودی مبتنی بر علل فاعلی و غایی که از اختصاصات ملاصدرا است، دو دلیل اصلی وی در تبیین این ترس است. نفس، فاعل ترس است چون دوستدار خدا و صفت جاودانگی او است و هم به دلیل غلبه احکام بدن زوال دنیوی را ناخوش میدارد. غایت وجودی این ترسِ نهفته در نفس نیز محافظت از بدن ...
بیشتر
ترس از مرگ امری است ضروری و همچون خود مرگ از حکمتهای الهی است. دلایل فلسفی و وجودی مبتنی بر علل فاعلی و غایی که از اختصاصات ملاصدرا است، دو دلیل اصلی وی در تبیین این ترس است. نفس، فاعل ترس است چون دوستدار خدا و صفت جاودانگی او است و هم به دلیل غلبه احکام بدن زوال دنیوی را ناخوش میدارد. غایت وجودی این ترسِ نهفته در نفس نیز محافظت از بدن برای رسیدن به کمال لایق است. دلایل غیروجودشناسانه صدرا برای ترس نفس از مرگِ بدن، ارزششناختی (اخلاقی)، معرفتشناختی و روانشناختی است. راهحلهای استنباط شده از آثار وی برای غلبه براین ترس،افزایش آگاهی است؛ چراکه اصولاً ترس از مرگ، بیفایده و فرار از آن ناسودمند است. برای غلبه بر این ترس، باید به معرفت خدا و شناخت راز تقدیرات الهی نائل شد.در حالی که ملاصدرا با طرح دلایل وجودشناسانه، وجود این ترس را ضروری میداند؛ اما ابنسینا با طرح دلایل صرفاً غیروجودشناسانه، این ترس را ناموجّه تلقّی میکند. درمان این ترس از نگاه ابنسینا همچون ملاصدرا مجموعا افزایش معرفت و آگاهی است؛ هرچند چارهساز بودن این راهحل برای اکثریت مردم، محل تردید و ابهام است.
محمد حسین زاده
چکیده
منطقی که فیلسوفان پیش از ملاصدرا در قالب منطق مشاء و اشراق مطرح کردهاند، منطقی است که با غفلت از حقیقت عینی وجود و بر پایۀ حضور مستقل و اصیل ماهیت در واقعیت خارجی بنا شده است. تغییر بنیان این منطق در فلسفۀ اصالت وجودی ملاصدرا مستلزم تغییر در نوع نگاه و رویکرد صدرا در بررسی مسائل منطق است. این پژوهش در یک نگاه مرتبۀ دوم به شیوۀ ملاصدرا ...
بیشتر
منطقی که فیلسوفان پیش از ملاصدرا در قالب منطق مشاء و اشراق مطرح کردهاند، منطقی است که با غفلت از حقیقت عینی وجود و بر پایۀ حضور مستقل و اصیل ماهیت در واقعیت خارجی بنا شده است. تغییر بنیان این منطق در فلسفۀ اصالت وجودی ملاصدرا مستلزم تغییر در نوع نگاه و رویکرد صدرا در بررسی مسائل منطق است. این پژوهش در یک نگاه مرتبۀ دوم به شیوۀ ملاصدرا در بررسی مباحث منطق تعریف، رویکرد او به این مباحث را تحلیل کرده است. رویکرد او بر اساس نظریۀ اصالت وجود، رویکردی است که میتوان آن را رویکرد «تعمیمی و اصلاحی» نام نهاد؛ یعنی توسعه یافتن مباحث منطق تعریف و شمول آنها نسبت به امور وجودی و همچنین اصلاح نگاه استقلالی به ماهیت و نگاه طریقی و ابزاری به آن برای دستیافتن به واقعیت وجودی عینی و اصیل و احکام و آثار آن. علاوه بر آنچه بیان شد، این پژوهش نقش دیدگاههای پیشینیان صدرالمتألهین و میزان تأثیر آنها در این رویکرد تمیمی و اصلاحی را مشخص کرده است.
فلسفه ملاصدرا
مالک عبدیان کردکندی؛ غلامحسین خدری؛ جلال پیکانی؛ علیرضا پارسا
چکیده
برهان امکان و وجوب را نخستینبار ابن سینا تقریر کرده و آن را برهان صدیقین نامیده است. توماس آکویناس نیز تحت تأثیر حکمای اسلامی، تقریری از این برهان ارائه داده و آن را سومین راه خداشناسی خود قرار داده است. ملاصدرا پس از تقریر برهان امکان سینوی و وارد کردن انتقاداتی بر آن، با تکیه بر مبانی اصیل حکمت متعالیه، تقریری تازه از برهان صدیقین ...
بیشتر
برهان امکان و وجوب را نخستینبار ابن سینا تقریر کرده و آن را برهان صدیقین نامیده است. توماس آکویناس نیز تحت تأثیر حکمای اسلامی، تقریری از این برهان ارائه داده و آن را سومین راه خداشناسی خود قرار داده است. ملاصدرا پس از تقریر برهان امکان سینوی و وارد کردن انتقاداتی بر آن، با تکیه بر مبانی اصیل حکمت متعالیه، تقریری تازه از برهان صدیقین طرحریزی کرده و آن را طریقة انبیاء، عرفا و حکمای الهی دانسته است. نوشتار حاضر، ضمن ارائه تحلیلی از این سه تقریر و بررسی وجوه اشتراک و امتیاز آنها نشان میدهد که اولاً، هیچکدام از این تقریرها عاری از خطا نیستند. ثانیاً، برهان ابنسینا شریفتر از برهان توماس و برهان ملاصدرا نیز شریفتر از هردوی آنهاست. استدلال از ذات بر ذات و صفات، تبیین و توجیه نظاممند علیت و اثبات ارتباطی یکپارچه میان خدا با عالم بر مبنای امکان فقری، اصالت و تشکیک عینی وجود و عدم نیاز به ابطال دور و تسلسل از مهمترین وجوه امتیاز و تفوق برهان صدیقین صدرایی بهشمار میروند.
فلسفه ملاصدرا
اکرم عسکرزاده مزرعه
چکیده
معرفتشناسی فضیلتمحور شاخهای از معرفتشناسی برونگرایانه است. نظریه اندیشمندانی مانند آلوین پلانتینگا، ارنست سوزا و لیندا زگزبسکی جزو این نظریههاست. به باور این گروه، عنصر فضیلت نقش بهسزایی در تشکیل باور صادق دارد و افزون بر آن عناصر فرایند اعتمادپذیر، قوای معرفتی با کارکرد صحیح و اراده و وظیفه، اعتماد به دیگران و... سبب ...
بیشتر
معرفتشناسی فضیلتمحور شاخهای از معرفتشناسی برونگرایانه است. نظریه اندیشمندانی مانند آلوین پلانتینگا، ارنست سوزا و لیندا زگزبسکی جزو این نظریههاست. به باور این گروه، عنصر فضیلت نقش بهسزایی در تشکیل باور صادق دارد و افزون بر آن عناصر فرایند اعتمادپذیر، قوای معرفتی با کارکرد صحیح و اراده و وظیفه، اعتماد به دیگران و... سبب ارزشمندی باور میشوند. ابنسینا و ملاصدرا به تأثیر فضیلت، قوای معرفتی، فرایند اعتمادپذیر و اراده و وظیفه و... بر معرفت توجه دادهاند. در خوانش فضیلتمحورانه از معرفتشناسی میتوان قرابتهای بسیاری میان رأی ابنسینا و ملاصدرا و زگزبسکی یافت. نظریه ملاصدرا در مقایسه با نظریه ابنسینا همخوانی بیشتری با نظریههای معرفتشناسی فضیلتمحورانه معاصر دارد. نظریه ابنسینا به رویکرد سنتیـارسطویی دربارۀ تعامل میان فضیلت و معرفت نزدیک است تا دیدگاههای معاصر. رعایت مؤلفههای اخلاقی در معرفت با مبانی فلسفی ملاصدرا سازگاری دارد اما با برخی مبانی فلسفی وی ناسازگار است.
فلسفه ملاصدرا
جواد پارسایی؛ حسین غفاری
چکیده
بحثهای هستیشناختی علم و ادراک یکی از مسائل مهمی است که فلاسفه و دانشمندان دربارۀ آن اظهار نظر کردهاند. در بین فلاسفۀ اسلامی، ابنسینا و ملاصدرا بهتفصیل به مسئلۀ علم و ادراک پرداختهاند. از نظر این دو حکیم، علم حصولی به حسی، خیالی، وهمی و عقلی تقسیم میشود. ابنسینا و ملاصدرا، ادراکات عقلی را مجرد از ماده میدانند اما در مورد ...
بیشتر
بحثهای هستیشناختی علم و ادراک یکی از مسائل مهمی است که فلاسفه و دانشمندان دربارۀ آن اظهار نظر کردهاند. در بین فلاسفۀ اسلامی، ابنسینا و ملاصدرا بهتفصیل به مسئلۀ علم و ادراک پرداختهاند. از نظر این دو حکیم، علم حصولی به حسی، خیالی، وهمی و عقلی تقسیم میشود. ابنسینا و ملاصدرا، ادراکات عقلی را مجرد از ماده میدانند اما در مورد مجرد یا مادی بودن ادراکات جزئی (حسی، خیالی و وهمی) اختلاف نظر دارند. ابنسینا ادراکات جزئی را منطبع در مغز و ماده میداند اما ملاصدرا قائل به تجرد همۀ ادراکات است. در این نوشتار ابتدا توضیحاتی در مورد تعریف علم و مراتب ادراک داده شده است، سپس ادلۀ ابنسینا در مورد مادی بودن ادراکات جزئی مورد نقد و بررسی قرار گرفته و مشخص شده که این ادله سینا قابل مناقشهاند و دیدگاه ابنسینا در مورد مادی بودن ادراکات جزئی قابل پذیرش نیست. در ادامه به بررسی ادلۀ ملاصدرا بر تجرد ادراکات جزئی پرداخته شده است.
فلسفه ملاصدرا
منا فریدی خورشیدی؛ فاطمه سلیمانی
دوره 3، شماره 2 ، خرداد 1394، ، صفحه 71-83
چکیده
آیة مبارکة نور از جمله آیاتی است که اندیشمندان مختلف، از جمله ابنسینا و ملاصدرا، دست به تفسیر و تأویل آن زدهاند. ابنسینا در تفسیر خود، با نگاه فلسفی صرف، تمثیلهای موجود در آیة نور را به مراتب عقل نظری تأویل میبرد. در مقابل، ملاصدرا با بهرهگیری از مبنای اصالت وجود و تشکیک وجود سعی در تبیین نظامی برای نزول فیض و رحمت الهی دارد ...
بیشتر
آیة مبارکة نور از جمله آیاتی است که اندیشمندان مختلف، از جمله ابنسینا و ملاصدرا، دست به تفسیر و تأویل آن زدهاند. ابنسینا در تفسیر خود، با نگاه فلسفی صرف، تمثیلهای موجود در آیة نور را به مراتب عقل نظری تأویل میبرد. در مقابل، ملاصدرا با بهرهگیری از مبنای اصالت وجود و تشکیک وجود سعی در تبیین نظامی برای نزول فیض و رحمت الهی دارد و تمثیلهای آیة نور را با این نظام تطبیق میدهد. آنچه در تفسیر ملاصدرا از آیة نور اهمیت دارد آن است که در عین وجود صورتبندیهای مشائی در براهین منطقی صدرا برای اثبات وجود خدا بهمثابة نور، باز هم جنبة فلسفی ـ عرفانی وجه غالب و بارز تفسیر او بر آیة نور است. دغدغة فکری و تفاوت رویکرد ابنسینا و ملاصدرا، تفاوت روششناختی تفسیری ابنسینا و ملاصدرا و توجه ملاصدرا به ظاهر و عبور از ظاهر به باطن از جمله عوامل مبنایی تفاوت تأویلی ابنسینا و ملاصدرا از آیة شریفة نور است.