آموزة حقیقت و رقیقت آموزهای برهانی ـ عرفانی است که صدرا آن را با مطالعات میانرشتهای و تعمق در برخی متون کلیدی دینی به دست آورده و سپس، با کاربردی وسیع در تجزیه و تحلیلهای مختلف فلسفی، آن را در تفسیر سایر متون دینی نیز استخدام کرده است تا با آن فهمی درست و به دور از تنزیه صِرف و تشبیه محض در الهیات فلسفی و جهانبینی عقلانی ارائه ...
بیشتر
آموزة حقیقت و رقیقت آموزهای برهانی ـ عرفانی است که صدرا آن را با مطالعات میانرشتهای و تعمق در برخی متون کلیدی دینی به دست آورده و سپس، با کاربردی وسیع در تجزیه و تحلیلهای مختلف فلسفی، آن را در تفسیر سایر متون دینی نیز استخدام کرده است تا با آن فهمی درست و به دور از تنزیه صِرف و تشبیه محض در الهیات فلسفی و جهانبینی عقلانی ارائه دهد. بر اساس این آموزه، حداقل دو طبقة کلی برای موجودات قابل تصویر است؛ «حقیقت» بهمنزلة خزاین و ملکوت و «رقیقت» بهمنزلة تنزل وجود از آن مراتب. این آموزة متناظر با تشکیک در مظاهر، «حقیقت» را «متنزّل» در مراتب رقیقه و رقایق میداند و سلسلة عریض و طویل هستی را دارای وحدت حقیقت میبیند، و از کثرت تباینی موجودات بهشدت فاصله میگیرد و به توحید شخصی وجود میگراید. بر این اساس هستی از حقیقت اصیل خود به عالم اسمای الهی تجلی میکند، و از آن پس سیر نزولی آغاز و با گذر از هر عالمی تنزلی دیگر روی میدهد، و یکی دیگر از رقایق بروز میکند. برخی متون غامض دینی دربارة موجودات، فقط با این آموزه قابل تفسیر مطلوب و به دور از تشبیه صِرف یا تنزیه و تعطیل محض است که در آنها از عینیت اولیت و آخریت حق تعالی، عینیت ظهور و بطون واجب، معیت خداوند با مخلوقات بدون تجافی از مقام شامخ وجوب، تنزل موجودات از گنجینة غیب الهی، و تأثیر اسمای الهی در کیان موجودات و فیضبخشی به هستی سخن به میان آمده است.