مهدی صفایی اصل؛ صدرالدین طاهری موسوی
دوره 8، شماره 2 ، شهریور 1399، ، صفحه 131-143
چکیده
«تجسم اعمال» یا همان رابطه تکوینی اعمال و اعتقادات انسان با لذات و آلام اخروی، یکی از مهمترین و پیچیدهترین مسائل در باب معاد است. عرفا پیش از فلاسفه به این مسئله اشاره کرده و زوایای آن را بر اساس شهود و نقل، تبیین کردهاند. در این مقاله تلاش میشود مبانی وجودشناختی ابنعربی که در تجسم اعمال نقش مستقیم یا حتی غیرمستقیم دارند، ...
بیشتر
«تجسم اعمال» یا همان رابطه تکوینی اعمال و اعتقادات انسان با لذات و آلام اخروی، یکی از مهمترین و پیچیدهترین مسائل در باب معاد است. عرفا پیش از فلاسفه به این مسئله اشاره کرده و زوایای آن را بر اساس شهود و نقل، تبیین کردهاند. در این مقاله تلاش میشود مبانی وجودشناختی ابنعربی که در تجسم اعمال نقش مستقیم یا حتی غیرمستقیم دارند، بررسی و رابطه آنها با تجسم اعمال روشن گردد. مبانی بررسی شده در این مقاله عبارتند از: وحدت وجود، تجلی، تطابق عوالم هستی و تجدد امثال. در بین مبانی مذکور، تجدد امثال و تطابق عوالم هستی، تاثیر مستقیم و وحدت وجود و تجلی، تأثیر غیر مستقیم در شکلگیری ایده تجسم اعمال داشتهاند. بر اساس این مبانی، چیزی در عالم هستی معدوم نمیشود و با توجه به ظهور و بطون تجلیات، مرگ عبارت است از انتقال عالم ظهور به عالم بطون؛ تجسم اعمال نیز چیزی جز اظهار همان باطن نیست و اعمال انسان از بین نرفته و در عوالم دیگر عینیت و ظهور خواهند یافت.
ابراهیم راستیان؛ حسین هوشنگی
دوره 3، شماره 1 ، آذر 1393، ، صفحه 85-96
چکیده
با بهرهبرداری از دستگاه عرفانی ملاصدرا که مبانی نهایی وی نیز هست، میتوان به بازبینی و بازتعریف مفاهیم فلسفی و تلطیف آنها پرداخت. بر اساس این دیدگاه که همان نظریة وحدت شخصی وجود است، تشکیک در وجود جای خود را به تشکیک در مظاهر میدهد و به جای جعل، تجلی مطرح میشود. همچنین، تمایز دوطرفه جای خود را به تمایز احاطی میدهد و با نگاه ...
بیشتر
با بهرهبرداری از دستگاه عرفانی ملاصدرا که مبانی نهایی وی نیز هست، میتوان به بازبینی و بازتعریف مفاهیم فلسفی و تلطیف آنها پرداخت. بر اساس این دیدگاه که همان نظریة وحدت شخصی وجود است، تشکیک در وجود جای خود را به تشکیک در مظاهر میدهد و به جای جعل، تجلی مطرح میشود. همچنین، تمایز دوطرفه جای خود را به تمایز احاطی میدهد و با نگاه جدیدی به ماده و صورت، حرکت جوهری در وجود جای خود را به حرکت جوهری در مظاهر میسپارد. بر اساس تشکیک در مظاهر، مرتبة عقلی ظهور مرتبة الهی، مرتبة مثالی ظهور مرتبة عقلی و مرتبة مادی ظهور مرتبة مثالی قلمداد میشود. در این دیدگاه، هر مظهر مادونی نسبت به مظهر مافوق خود یک حیثیت وجدان و یک حیثیت فقدان دارد. هر مظهر مادونی از آن جهت که فاقد مرتبة فوق است و میتواند آن را دارا باشد ماده و از آن جهت که حقیقت مرتبة مافوق در این مرتبه حاضر است و خواص و آثار بالفعلی را دربر میگیرد صورت است. حرکت که همان خروج تدریجی از قوه به فعل است، بر اساس تبیین ماده و صورت، عبارت است از خروج تدریجی هر امر ظاهری به سوی باطن خود. در این صورت، مرتبة مادی شیء نیز که مادون مرتبة مثالی شیء است ظهورات پیدرپی مرتبة مثالی و نسبت به آن مرتبه، عین الربط و سیال بالذات است. از آنجا که مرتبة مثالی شیء باطن شیء است، هر چه ظهورات شیء به مرتبة مثالی خود بازگردند، شیء شدیدتر خواهد شد و این همان حرکت جوهری اشتدادی است.