فلسفه ملاصدرا
فاطمه عابدینی؛ علی ارشد ریاحی
چکیده
نحوه ترکیب ماده و صورت از مسائلی است که مورد اختلاف فلاسفه است. مشهور فلاسفه پیشین قائل به ترکیب انضمامی هستند. در این میان، سیدسند قائل به ترکیب اتحادی ماده و صورت شد و ملاصدرا نیز همین نظر را اختیار کرد. مباحث وی به جهت محتوا و عبارات بسیار شبیه به مباحث سیدسند است، لذا این نظریه قوت مییابد که ملاصدرا در پذیرفتن این نظریه مقلد صرف ...
بیشتر
نحوه ترکیب ماده و صورت از مسائلی است که مورد اختلاف فلاسفه است. مشهور فلاسفه پیشین قائل به ترکیب انضمامی هستند. در این میان، سیدسند قائل به ترکیب اتحادی ماده و صورت شد و ملاصدرا نیز همین نظر را اختیار کرد. مباحث وی به جهت محتوا و عبارات بسیار شبیه به مباحث سیدسند است، لذا این نظریه قوت مییابد که ملاصدرا در پذیرفتن این نظریه مقلد صرف بوده است و هیچ نحو ابداعی نداشته است، اما نکته شایان توجه این است که با این حجم از تشابه در اصل نظریه، دلایل اثبات و پاسخ به شبهات، ملاصدرا نظریه خویش را غیر از نظریه سیدسند معرفی میکند. پس از بررسی نظریه و مبانی هر یک از دو فیلسوف موردنظر، این نتیجه به دست میآید که صحت ترکیب اتحادی ماده و صورت بر اصولی چون اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری مبتنی است. صرفنظر از اصالت وجود که در مورد اعتقاد سیدسند به آن، اختلافنظر است، سیدسند به تشکیک وجود و حرکت جوهری قائل نیست و بنابراین میتوان گفت: ملاصدرا با مبانی خویش تفسیر بدیعی از نظریه ترکیب اتحادی ماده و صورت ارائه داده است.
فلسفه ملاصدرا
محمد دانش نهاد؛ محمد حسن وکیلی
چکیده
وحدت شخصی وجود یکی از نظریات اساسی و چالشبرانگیز در حوزه تبیین نحوه ارتباط خداوند با مخلوقات است. مدعای این تحقیق آن است که تنها از طریق حمل محیط و محاط میتوان به تبیین صحیح این نظریه پرداخت؛ به گونهای که نه همهخدایی لازم آید و نه شأن مخلوقات و خداوند متعال به یکدیگر سرایت کند. ارکان این حمل متشکل از سه ضلع محیط، محاط و احاطه است. ...
بیشتر
وحدت شخصی وجود یکی از نظریات اساسی و چالشبرانگیز در حوزه تبیین نحوه ارتباط خداوند با مخلوقات است. مدعای این تحقیق آن است که تنها از طریق حمل محیط و محاط میتوان به تبیین صحیح این نظریه پرداخت؛ به گونهای که نه همهخدایی لازم آید و نه شأن مخلوقات و خداوند متعال به یکدیگر سرایت کند. ارکان این حمل متشکل از سه ضلع محیط، محاط و احاطه است. وجود محیط باید در عین بساطت از سعه برخوردار باشد تا کثرت بلاضم ضمیمه در آن معنای محصلی یابد و وجود محاط در عین واقعی بودن باید غیراستقلالی باشد. در چنین حالتی احاطه میان محیط و محاط ارتباط برقرار مینماید و کثرات بدون آنکه نیازی به استقلال داشته باشند، دارای نفسالامر و اموری حقیقی خواهند بود، بدون آنکه خللی در دایره احاطه خداوند بر مخلوقات صورت پذیرد. دو چالش اساسی در باب وجود رابطی محاط پدید آمده که با توجه به شاخصههای حمل محیط و محاط بدان پاسخ داده شده است. از جمله خصوصیات این حمل نسبتهای متفاوت محیط و محاط با یکدیگر است؛ به گونهای که در عین دور بودن محاط از محیط میتوان محیط را نسبت به محاط در همان نزدیک تصور کرد. ادبیات حمل محیط و محاط از مواردی است که در آیات و روایات در تصویر رابطه خلق و حق بدان تصریح شده است که به برخی از آنها اشاره میشود.
فلسفه ملاصدرا
علی جعفری اسکندری؛ مهدی دهباشی؛ محمدرضا شمشیری
چکیده
بر طبق نظر رورتی، مشکل اصلی سنت فلسفی ما این تصور افلاطونی است که انسان دارای ذات شیشهای است که به وسیله آن جهان اطرافمان را منعکس میسازیم و این نگاه به انسان، منجر به دوگانگی ذهن و عین و در نهایت جدایی انسان از جهان میشود. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیل محتوا به این مسئله میپردازد که ماهیت انسان و جهان در اندیشه رورتی چگونه ...
بیشتر
بر طبق نظر رورتی، مشکل اصلی سنت فلسفی ما این تصور افلاطونی است که انسان دارای ذات شیشهای است که به وسیله آن جهان اطرافمان را منعکس میسازیم و این نگاه به انسان، منجر به دوگانگی ذهن و عین و در نهایت جدایی انسان از جهان میشود. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیل محتوا به این مسئله میپردازد که ماهیت انسان و جهان در اندیشه رورتی چگونه توصیف میشود که منجر به یگانهانگاری میشود و نقد ملاصدرا بر این نگاه براساس چه مبانی است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که در فیزیکالیسم غیرتقلیلگرای رورتی، تمام خطوط فیمابین انسان و جهان حذف و فقط رابطه عّلی بین آنها برقرار میشود، اما ملاصدرا دوآلیسم جسم و نفس را نمیپذیرد و قائل به نوعی رابطه وجودی انسان با عالم است که نفس چیزی جز بدن به کمال رسیده نیست و بدن مرتبه نازل نفس میباشد.
فلسفه ملاصدرا
سیما ترابی دشتبیاض؛ سید مرتضی حسینی شاهرودی؛ علیرضا کهنسال
چکیده
سنخ قضایای اخلاقی از منظر علامه طباطبایی و اعتباری بودن «حسن و قبح» که مبنای آنهاست، حکایت از آن دارد که نمیتوان به ارزیابی و استنتاج قضایای اخلاقی با استفاده از منطق دوارزشی کلاسیک یا حتّی منطق چندارزشی ریاضی پرداخت. فیلسوف متبحّر در فقه و اصول به اطلاق در مفاهیم و نسبیت در مصادیق اخلاقی قائل است. ...
بیشتر
سنخ قضایای اخلاقی از منظر علامه طباطبایی و اعتباری بودن «حسن و قبح» که مبنای آنهاست، حکایت از آن دارد که نمیتوان به ارزیابی و استنتاج قضایای اخلاقی با استفاده از منطق دوارزشی کلاسیک یا حتّی منطق چندارزشی ریاضی پرداخت. فیلسوف متبحّر در فقه و اصول به اطلاق در مفاهیم و نسبیت در مصادیق اخلاقی قائل است. قضایای اخلاقی اعتباری و تابع متغیّر پیوستۀ مصالح و مفاسد عام هستند. «منطق فـازی» یا «منطق ابهـام» الگویی از استدلالهای توأم با تقریب در ارزیابیهای انسانی به دست میدهد و میتواند با جایگزین کردنِ متغیّرهای زبانی با متغیّرهای عددی، مفاهیم، متغیّرها و سیستمهای نادقیق و مبهم بسیاری را به زبان ریاضی شبیهسازی نماید. «درستی» یک متغیر زبانی است؛ زیرا با عبارات «درست» و «خیلی درست» و «نسبتاً درست» و «نه خیلی درست» و «نادرست» و «نه خیلی درست و نه خیلی نادرست» و نظایر این ارزشگذاری میشود. در این نوشتار براساس بازنمایی مؤلفهای ارزشهای «درستـی» به عنوان یک متغیر زبانی اثبات میشود که تاکنون، منطـق فازی کاملترین مرجع شناختهشدۀ ارزشگذاری در قضایای اخلاقی، بهمنظور نیل به ارزیابیهای دقیق در تصمیمگیریهای پیچیدۀ انسانی است.
فلسفه ملاصدرا
محمدرضا ارشادینیا
چکیده
حکیم آقاعلی مدرس طهرانی حکیمی نامور و نوآور در فضای حکمت متعالیه است. تحکیم مبانی و نتایج استوار بر روش کاربست عقل و نقل، از امتیازات معمول در آثار آن حکیم ماهر است. «مماشات با قوم در بدایات و افتراق در نهایات» رویّه برجستهای است که او در آثار خود پیموده تا روش صدرالمتألهین را با عنایت تام پاس داشته باشد. این رویّه سبب اشتباه ...
بیشتر
حکیم آقاعلی مدرس طهرانی حکیمی نامور و نوآور در فضای حکمت متعالیه است. تحکیم مبانی و نتایج استوار بر روش کاربست عقل و نقل، از امتیازات معمول در آثار آن حکیم ماهر است. «مماشات با قوم در بدایات و افتراق در نهایات» رویّه برجستهای است که او در آثار خود پیموده تا روش صدرالمتألهین را با عنایت تام پاس داشته باشد. این رویّه سبب اشتباه از سوی برخی پژوهندگان شده است. آنان در مراحل اولیه نظرپردازی وی متوقف گشته و نتوانستهاند به مراحل نهایی حکمت متعالیه راه یابند و دچار تحریف در بیان مواضع و رهیافتهای این حکیم عالیقدر شدهاند. مسئله «تشکیک وجود» یکی از این خاستگاههای شبههخیز است. مقالهای با عنوان «تشکیک خاص وجود از منظر آقاعلی مدرس» تلاش کرده تا موضع حکیم را در تشکیک خاص فروبکاهد و از این رهگذر اوج توحیدپردازی حکیم را در رد توحید شخصی وجود خلاصه کند. تقطیع عبارات و توقف در مواضع بدوی و تحریف دیدگاه و ایرادهای عجیب بر حکیم، رهاورد آن مقاله است. رجوع به نص سخنان حکیم کاستی و سستی ادعاهای مقاله را در مراحل گردآوری و فهم و داوری در باره موقف حکیم در خصوص تشکیک وجود و کاربرد آن در اثبات و تبیین توحید شخصی وجود آشکار میسازد.
فلسفه ملاصدرا
سمانه شیخ نظامی؛ محمد سعید عبدخدایی؛ زهره سپهری شاملو؛ عباس جوارشکیان
چکیده
هدف از این پژوهش استخراج مفاهیمی از بطن حکمت متعالیه برای شکلدهی به یک نظریه روانشناسی است. فرضیه اساسی این است که آرای صدرالمتألهین حاوی دلالتهای مورد نیاز برای شکلدهی به یک نظریه روانشناسی است. فرضهای دوم و سوم این است که میتوان برای بخشهای مختلف یک نظریه روانشناسی، دلالتهای متناسب را از حکمت متعالیه ...
بیشتر
هدف از این پژوهش استخراج مفاهیمی از بطن حکمت متعالیه برای شکلدهی به یک نظریه روانشناسی است. فرضیه اساسی این است که آرای صدرالمتألهین حاوی دلالتهای مورد نیاز برای شکلدهی به یک نظریه روانشناسی است. فرضهای دوم و سوم این است که میتوان برای بخشهای مختلف یک نظریه روانشناسی، دلالتهای متناسب را از حکمت متعالیه ملاصدرا استخراج کرد. همچنین نظرات ملاصدرا در قیاس با نظریات موجود در روانشناسی، صاحب مفاهیم راهگشا و تبیینکننده است. نتایج حاصل از پژوهش، این فرضها را تأیید کرده و نشان میدهد که آرای ملاصدرا حاوی مفاهیم مهمی برای علم روانشناسی است و با بررسی انسانشناسی صدرایی، پیشفرضهای اساسی در یک رویکرد روانشناسی را میتوان استخراج کرد. در این مقاله پیشفرضهایی در زمینۀ هستیشناسی استخراج و به تناسب در زمینه «جایگاه انسان در عالم» با رویکرد اگزیستانسیالیسم و در زمینۀ «تعریف انسان» با رویکرد رفتارگرایی در قیاس قرار گرفته است. همچنین برخی پیشفرضهای مربوط به «تحول و رشد انسان» استخراج شده است و در زمینه «غرایز انسان» با رویکرد روان تحلیلی و «ویژگیهای تحول» با نظریه «ساخت و سازگرایی» پیاژه مورد قیاس قرار گرفته است. در زمینه مراتب بینهایت تحول در آرای صدرایی، مابهازایی در روانشناسی برای قیاس یافت نشد.
فلسفه ملاصدرا
فاطمه صادق زاده
چکیده
هر یک از مکاتب تفسیری برای فهم متشابهات قرآنی شیوهای دارند. ملاصدرا پیش از طرح نظریه خود، روشهای متداول بین سایر اندیشمندان را به دقت بررسی و ارزیابی میکند. او در حرکتی سلبی، روش تشبیهی ظاهرگرایان را به جهت نادیده گرفتن احکام عقل و بیتوجهی به مقام قدس الهی نمیپذیرد و شیوه تنزیهی اهل اعتزال و فیلسوفان را که اینگونه ...
بیشتر
هر یک از مکاتب تفسیری برای فهم متشابهات قرآنی شیوهای دارند. ملاصدرا پیش از طرح نظریه خود، روشهای متداول بین سایر اندیشمندان را به دقت بررسی و ارزیابی میکند. او در حرکتی سلبی، روش تشبیهی ظاهرگرایان را به جهت نادیده گرفتن احکام عقل و بیتوجهی به مقام قدس الهی نمیپذیرد و شیوه تنزیهی اهل اعتزال و فیلسوفان را که اینگونه آیات را با کنار نهادن معنای ظاهری، به نحو بیضابطه تأویل میکنند، بیش از روش اهل ظاهر مورد انتقاد قرار میدهد. وی با متکلمان اشعری که در برخی آیات به تشبیه و در برخی دیگر به تنزیه گرایش دارند نیز مخالفت میکند. وی سپس در حرکتی ایجابی روش راسخان در علم را معرفی میکند. در این روش پس از حذف خصوصیات مربوط به مصادیق عرفی و مادی، جان معنا استنباط میشود. به این ترتیب، ارواح معانی اموری چون قلم، دست، صورت و کرسی در مورد امور معقول و الهیاتی نیز ملاحظه میشود. از اینرو اطلاق این نامها برای اوصاف و افعال الهی به نحو حقیقت است. ملاصدرا افزون بر ایدهپردازی، در عمل نیز با کمک نظریه خود توانسته است در موارد بسیاری بدون دستشستن از معنای ظاهری، تفسیری از آیات متشابه ارائه دهد. برای داوری درباره حرکت ملاصدرا در این مسیر، لازم است که نوع تأثیر اندیشههای عرفانی و فلسفی وی در تفسیر متشابهات، میزان توجه او به معنای ظاهری و نگاهداشت آن و مراجعه او به روایات مورد ارزیابی قرار گیرد. ملاحظه آثار صدرا نشان میدهد که وی برای فهم متشابهات، گاهی مطابق روش پیشنهادی خود عمل نکرده است.
فلسفه ملاصدرا
عزتالله سپهوند
چکیده
ولایت از مفاهیم مشترک همة متفکران شیعی است. نگاهی تحلیلی به مفهوم ولایت در منظومة فکری ملاصدرا و تطبیق آن با اندیشة فردوسی در شاهنامه، بهخوبی رگههای مستمر این تفکر و پیوستار اندیشگی این دو حکیم مسلمان را نشان میدهد. تحلیل محتوای آثار این دو حکیم متأله، نشانگر این حقیقت است که در کنار روش غالباً استدلالی صدرالمتألهین و پیشکشیدن ...
بیشتر
ولایت از مفاهیم مشترک همة متفکران شیعی است. نگاهی تحلیلی به مفهوم ولایت در منظومة فکری ملاصدرا و تطبیق آن با اندیشة فردوسی در شاهنامه، بهخوبی رگههای مستمر این تفکر و پیوستار اندیشگی این دو حکیم مسلمان را نشان میدهد. تحلیل محتوای آثار این دو حکیم متأله، نشانگر این حقیقت است که در کنار روش غالباً استدلالی صدرالمتألهین و پیشکشیدن برهانهایی همچون قاعدة امکان اشرف، فردوسی نیز با سه شیوة مختلف بیان صریح اعتقاد به ولایت علی (ع)، تمثیل مستقیم دریا و هفتاد کشتی و تمثیلات غیرمستقیم، بهویژه با ایجاد یک رمزگان اسطورهای فراگیر در شاهنامه با طرح شخصیتهایی همچون فریدون و ایرج و کیقباد و کیخسرو و... به تبیین مبحث ولایت و تفسیر تمثیلی اعتقادات شیعی و ولایی خود بر اساس همان قاعدة امکان اشرف پرداخته است. تفکیک ولایت و شهریاری صالحان از ولایت طاغوت و پادشاهی ناصالحان نیز بر مبنای همین قاعده، قابل تفسیر است.
فلسفه ملاصدرا
حسن عباسی حسین آبادی؛ مرضیه اخلاقی؛ ابراهیم نوری؛ زهرا صفاءی مقدم
چکیده
در حکمت متعالیه ملاصدرا، نظام آفرینش تجلی اسمای الهی است. اصول و حقایق صوری که در عوالم موجودند، در ذات حضرت الوهیت وجود دارند و این حقایق از مرتبۀ ذات به عالم اسماء و صفات و از آنجا به عوالم دیگر تنزل کردهاند. در میان موجودات، انسان چون مظهر اسم جامع »الله» است، اهمیت ویژهتری دارد. تأثیرات اسمایی در قوس نزول، جنبه آفرینشی ...
بیشتر
در حکمت متعالیه ملاصدرا، نظام آفرینش تجلی اسمای الهی است. اصول و حقایق صوری که در عوالم موجودند، در ذات حضرت الوهیت وجود دارند و این حقایق از مرتبۀ ذات به عالم اسماء و صفات و از آنجا به عوالم دیگر تنزل کردهاند. در میان موجودات، انسان چون مظهر اسم جامع »الله» است، اهمیت ویژهتری دارد. تأثیرات اسمایی در قوس نزول، جنبه آفرینشی دارد و در قوس صعود، اثرات معرفتشناسانه و عملکردی بر انسان دارد. از جمله تأثیرات معرفتی اسماء در قوس صعود: درک فقر ذاتی انسان، ارتقای درجات و کمالات وجودی و از جمله آثار رفتاری اسماء عبارت است از: اجابت نیازهای انسانی در حوزه هدایت فردی، خود را در محضر حق دیدن و اعتدال در رفتار، تصرف انسان در هستی و پاسخ به نیازهای انسانی در حوزه هدایت اجتماعی و سیاسی. روش توصیفی- تحلیلی به عنوان روش مختار نوشتار استفاده شده است.
فلسفه ملاصدرا
فرشته ابوالحسنی نیارکی؛ هاشم قربانی
چکیده
ملاصدرا تعریفی از اخلاق ارائه کرده است که براساس طبقهبندی این جستار، تعریف به صفات درونی و ملکهانگاری اخلاق است، اما ملکه نزد وی که بنابر حرکت جوهری قائل به صورت باطنی متمایز در هر مرتبه است، متمایز از ملکهی پارادایم مشائی است. این مقاله با گذار از تحلیل تعریف وی، در پرتو گفتگوی اثربخش میان صدرا و اندیشمندان، مقایسه تطبیقی و تحلیل ...
بیشتر
ملاصدرا تعریفی از اخلاق ارائه کرده است که براساس طبقهبندی این جستار، تعریف به صفات درونی و ملکهانگاری اخلاق است، اما ملکه نزد وی که بنابر حرکت جوهری قائل به صورت باطنی متمایز در هر مرتبه است، متمایز از ملکهی پارادایم مشائی است. این مقاله با گذار از تحلیل تعریف وی، در پرتو گفتگوی اثربخش میان صدرا و اندیشمندان، مقایسه تطبیقی و تحلیل مبانی فلسفی او، به بازسازی و به-روزرسازی تلقی صدرا از اخلاق پرداخته است. همچنین بازنمایی انگاره صدرایی براساس عوامل و مبادی رفتار اخلاقی که در سایر علوم اهمیت دارد، از وجوه نوآورانه این جستار است: اخلاق، نوعی بروز و ظهور مرتبه وجودی فرد است، در پاسخ به مواجهات او با موقعیتها، مسائل، تعارضها و یا آنچه متضمن یک نیت، تصمیمگیری یا انجام فعلی اختیاری است، در بستری از آنچه در استدلال خویش یا جامعه، خوب و بد شناخته میشود که فرد در ارائه این پاسخ از تمامی ظرفیتهای درونی و درونیشده وجودی خود (شناخت و ابزارهای معرفت، نیروهای سرشتی، انگیزش و عاطفه، نیروهای بدنی و ...) و البته با اولویت مبادی فکری، بهره میجوید و این پاسخ به اشکال مختلفی چون رفتار بیرونی و یا نوعی گفتگوی با خود (تفکر، تصمیم و استدلال اخلاقی، نیِّات) و دیگران (با انواع زبان) نمود مییابد.
فلسفه ملاصدرا
زینب اختری؛ عبداله صلواتی
چکیده
فاعلیت الهی از منظر گریفین عبارت است از قدرت الهی که تأثیرات علّی در جهان را اِعمال میکند و نحوه فعالیت خدا در جهان و تأثیرگذاری خدا بر موجودات را نشان میدهد و به بیان دیگر چگونگی اعمال قدرت الهی در جهان است. گریفین فاعلیت را بر مبنای قدرت تبیین میکند و قدرت را به ترغیب و تشویق و شورانگیزی تحویل میبرد. براین اساس ارتباطی دوطرفه ...
بیشتر
فاعلیت الهی از منظر گریفین عبارت است از قدرت الهی که تأثیرات علّی در جهان را اِعمال میکند و نحوه فعالیت خدا در جهان و تأثیرگذاری خدا بر موجودات را نشان میدهد و به بیان دیگر چگونگی اعمال قدرت الهی در جهان است. گریفین فاعلیت را بر مبنای قدرت تبیین میکند و قدرت را به ترغیب و تشویق و شورانگیزی تحویل میبرد. براین اساس ارتباطی دوطرفه میان خدا و موجودات برقرار است و خدا درحالی که تأثیر میگذارد، تنها خالق نیست و تعین نمیبخشد، بلکه خود موجودات بالفعل در به فعلیت رسیدن امکانهای خود، فاعل هستند و خدا، تنها، برانگیزنده است نه اجبارگر.گریفین برای توجیه مسائلی چون ارتباط خدا با موجودات، قدرت و اختیار انسانها، وجود تغییرات در جهان و مسأله شر چنین تبیین جدیدی از فاعلیت و قدرت الهی ارائه میدهد. دو پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از: چگونه میتوان از منظر فلسفة صدرایی فاعلیت الهی به روایت گریفین را ارزیابی کرد؟؛ 2. چگونه میتوان بحسب تحلیل سیستمی، فاعلیت الهی به روایت گریفین را مورد ارزیابی قرار داد؟ دستاوردهای این پژوهش نیز به این قرار است: در ارزیابی درون سیستمی بیان کردیم که گریفین در تبیین خود از فاعلیت الهی، این فاعلیت را محدود کرده، قدرت الهی را به ترغیب و برانگیزش فروکاست داده است. همچنین، از منظر صدرایی نیز آنچه گریفین ارائه میکند، با خدایی که تنها فاعل حقیقی براساس وحدت شخصی ملاصدرا است، قابل مقایسه نیست، بلکه میتوان آن را با نفس رحمانی ملاصدرا مقایسه کرد. به بیان دیگر کارکردهای فاعلیت الهی گریفین با نفس رحمانی ملاصدرا تأمین میشود.
فلسفه ملاصدرا
زهرا حسام محمدی؛ علی افضلی
دوره 10، شماره 1 ، اسفند 1400، ، صفحه 39-50
چکیده
عقل فعال موجودی برتر از عالم طبیعت، عاری از ماده و احکام آن، قائم به نفس و فعلیت صرف است. این موجود از نظر حکمای مشائی هم در ساختمان هستی و هم در فرآیند معرفت انسان نقش بیبدیلی دارد. به باور ایشان معرفت بشر بدون وجود عقلی مفارق و قدسی به سامان نمیرسد و فرآیند معرفت در تمام مراحل خود، به افاضه و دستگیری چنین موجودی محتاج است. نحوهی ...
بیشتر
عقل فعال موجودی برتر از عالم طبیعت، عاری از ماده و احکام آن، قائم به نفس و فعلیت صرف است. این موجود از نظر حکمای مشائی هم در ساختمان هستی و هم در فرآیند معرفت انسان نقش بیبدیلی دارد. به باور ایشان معرفت بشر بدون وجود عقلی مفارق و قدسی به سامان نمیرسد و فرآیند معرفت در تمام مراحل خود، به افاضه و دستگیری چنین موجودی محتاج است. نحوهی ارتباط نفس با عقل فعال از مقولهی فعل و انفعال است که عقل فعال در سوی فعلیت و نفس انسان در سوی انفعالِ این رابطه ایستادهاند.ملاصدرا در مباحث معرفتشناسی خود اصطلاح عقل فعال را بسیار بکار برده است. ایشان نیز ادراک انسان را در مرحلهی تعقل، ناشی از برقراری ارتباط نفس با این موجودِ مجردِ مستقل از نفس انسانی میداند. اما در نهایت و برخلاف رویکرد غالب مفسران، عباراتی دارد که حاکی از درونی بودن عقل فعال در نفس انسانی است.
فلسفه ملاصدرا
سردار دکامی؛ محمد سعیدی مهر؛ رضا اکبریان
چکیده
گاهی تصوّر یک مسئله فلسفی مهمتر و دشوارتر از تصدیق آن است، و مسئله اصالت وجود از جمله این مسائل است. در این مقاله به بررسی برخی از معانی تصوّری این مسئله پرداختهایم. همچنین به بررسی دو تحریر از محلّ نزاع، و نیز در پرتو ادلّه اصالت وجود به بررسی برخی معانی تصوّریِ دیگر پرداختهایم. تحریر محلّ نزاع که مسئله مهمی در این زمینه است، ...
بیشتر
گاهی تصوّر یک مسئله فلسفی مهمتر و دشوارتر از تصدیق آن است، و مسئله اصالت وجود از جمله این مسائل است. در این مقاله به بررسی برخی از معانی تصوّری این مسئله پرداختهایم. همچنین به بررسی دو تحریر از محلّ نزاع، و نیز در پرتو ادلّه اصالت وجود به بررسی برخی معانی تصوّریِ دیگر پرداختهایم. تحریر محلّ نزاع که مسئله مهمی در این زمینه است، در کتب ملّاصدرا ذکری از آن به میان نیامده است، اما کسانی مانند سبزواری و طباطبایی و.... به آن پرداختهاند. در این میان مدرّس زنوزی تحریر جامع و دقیقی از محلّ نزاع این مسئله به دست داده است. برخی بر این نحوه تحریر انتقاداتی وارد کردهاند و ما به آنها پاسخ داده-ایم. در این مقاله به معانی ماهیّت، وجود، اصالت، حدّ در محلّ نزاع پرداخته شده است. نیز به مسائلی از قبیل اینکه پدیدههای شخصی یا نوعی در این مسئله مورد نظر است پرداخته شده است.
فلسفه ملاصدرا
شمس الله سراج؛ امیر دل زنده نژاد؛ مجید ضیایی قهنویه
چکیده
چکیده:در مسئله اتحاد نفس با عقل فعال، اشکالات و ابهاماتی وجود دارد: از جمله ایجاد تعدد عقول با رسیدن و اتحاد نفس به عقل فعال، افاضه صور حسی مختلف از یک شیء واحد توسط عقل فعال، ابتنای بحث عقل فعال بر طبیعیات قدیم، تبیین لحظه اتحاد نفس با عقل فعال، تبیین خطاهای حسی و چگونگی افاضه صور حسی کاذبه و مجرد مثالی توسط عقل فعال که مجرد تام است. ...
بیشتر
چکیده:در مسئله اتحاد نفس با عقل فعال، اشکالات و ابهاماتی وجود دارد: از جمله ایجاد تعدد عقول با رسیدن و اتحاد نفس به عقل فعال، افاضه صور حسی مختلف از یک شیء واحد توسط عقل فعال، ابتنای بحث عقل فعال بر طبیعیات قدیم، تبیین لحظه اتحاد نفس با عقل فعال، تبیین خطاهای حسی و چگونگی افاضه صور حسی کاذبه و مجرد مثالی توسط عقل فعال که مجرد تام است. مبانی برخی از این نقدهای وارد شده بر ملاصدرا، مبتنی بر قرائتی خاص از مسئله "اصالت وجود و اعتباریت ماهیت " می باشد. ادعای ما در این پژوهش این است که تمام این اشکالات مبتنی بر غفلت از ابعاد وجود شناختی بحث عقل فعال است و اینکه با تفکر ماهوی و حمل های متعارف نمی توان به فهم مسئله نائل شد بلکه بایستی به سراغ حمل های وجودی (حقیقت و رقیقت) و قاعده بسیط الحقیقه برای تبیین درست این مسئله یعنی نقش دقیق عقل فعال در انواع ادراکات رفت، البته با پاسخ به این اشکالات ، در پایان ، به ابهامات موجود در این بحث اشاره کرده ایم که می تواند راهگشای پژوهشهای بعدی قرار گیرد.
فلسفه ملاصدرا
لیلا روستایی پاتپه؛ محمد محمد رضایی
چکیده
پژوهشهای معاصر در فلسفه دین عمیقا از مسائلی که آفریده ی کاربردهای متمایز زبان دینی می باشد متاثر گردیده است.لذا زبان مقوله ای بسیار مهم وتاثیر گذار در حوزه معرفت دینی است.چرا که امروزه در حوزه دین شناسی،پرسش های تازه بسیاری در باب امهات مسایل دینی ،معرفت دینی وزبان پیش روی ما قرار گرفته است.ازجمله اینکه دین چیست وغایت آن کدام است؟آیا ...
بیشتر
پژوهشهای معاصر در فلسفه دین عمیقا از مسائلی که آفریده ی کاربردهای متمایز زبان دینی می باشد متاثر گردیده است.لذا زبان مقوله ای بسیار مهم وتاثیر گذار در حوزه معرفت دینی است.چرا که امروزه در حوزه دین شناسی،پرسش های تازه بسیاری در باب امهات مسایل دینی ،معرفت دینی وزبان پیش روی ما قرار گرفته است.ازجمله اینکه دین چیست وغایت آن کدام است؟آیا کشف وفهم دین ممکن است ؟ودر این راستا چه قواعد وضوابطی باید در نظر گرفت ؟تفکیک سره از ناسره در معرفت دینی چگونه ممکن است؟مقاله حاضر در پی آن است که چگونگی شناخت گزاره های دینی ومیزان تاثیر پذیری این شناخت از مقوله «زبان»را از نگاه علامه محمد حسین طباطبایی وسن توماس آکوئیناس مورد بررسی قرار دهد.آنچه مد نظر است شناخت آن دسته از مبانی معرفت شناختی که محدوده برداشت های متعدد از متون دینی را مشخص میکند ودستیابی به پاسخهای منطقی ومستند در جهت چگونگی پاسخگویی وشیوه ی انطباق قرآن کریم بر نیازهای متنوع ومتغیر انسانها در عصرهای گوناگون،می باشد.همچنین است بررسی نظریه «تمثیل»بعنوان تفکر مبنایی توماس آکوئیناس که این مبحث با توجه به نظریه خلقت در نزد آکوئیناس معنا می یابد.
فلسفه ملاصدرا
یحیی صباغچی؛ طیبه میر محمد حسینی
چکیده
یوهان گالتونگ، صلح پژوه شهیر نروژی، سه ضلع برای خشونت قائل است: مستقیم، ساختاری و فرهنگی. خشونت فرهنگی به نوعی از خشونت اطلاق میشود که در بستر یک فرهنگ مجاز شمرده شده و ارتکاب آن منفی و ناشایست به حساب نیاید و ضمناً زمینهساز یا توجیهگر سایر انواع خشونت باشد. در دیدگاه گالتونگ فرهنگ شامل ایدئولوژی، مذهب، زبان، هنر و ... است که در ...
بیشتر
یوهان گالتونگ، صلح پژوه شهیر نروژی، سه ضلع برای خشونت قائل است: مستقیم، ساختاری و فرهنگی. خشونت فرهنگی به نوعی از خشونت اطلاق میشود که در بستر یک فرهنگ مجاز شمرده شده و ارتکاب آن منفی و ناشایست به حساب نیاید و ضمناً زمینهساز یا توجیهگر سایر انواع خشونت باشد. در دیدگاه گالتونگ فرهنگ شامل ایدئولوژی، مذهب، زبان، هنر و ... است که در این نوشتار به تناسب نظام فکری صدرایی تنها به جنبههای الهیاتی فرهنگ میپردازیم و از جنبههای دیگر صرفنظر میکنیم. خشونت دینی گونهای از خشونت فرهنگی است که در آن یک «دین» به خشونت مشروعیت میبخشد. دیدگاه مرتکبان چنین خشونتی حق مطلق دانستن خود و باطل مطلق دانستن دیگران است که باعث مقدس شمرده شدن خشونت و عدم تحمل غیر میگردد. نوشتار حاضر بر آن است که نشان دهد در نظام فکری صدرایی، اصولی تأثیرگذار برای کاهش این نوع از خشونت وجود دارد. صدرالمتألهین در کنار رد کثرتگرایی معرفتی، معتقد است اکثر انسانها از نجات اخروی بهرهمند خواهند شد– که نوعی کثرتگرایی نجات شمرده میشود. چنین نگاهی با وسیعکردن دایره تحمل دیگران زمینه کاهش بسیاری از خشونتهای دینی و به تعبیر گالتونگ خشونتهای فرهنگی را فراهم میآورد. همچنین کرامت ذاتی که صدرالمتألهین برای انسان قائل است، مانعی استوار در برابر خشونت دینی به شمار میآید. به علاوه، رحمت واسعه الهی و خلیفة الله بودن انسان موجب میشود رحمت انسانها نسبت به مجموعه مخلوقات از غضبشان پیشی بگیرد و در نتیجه خشونت جای خود را به صلح و دوستی بدهد. قابل تحمیل نبودن دین هم از مبانی فکری صدرا در این زمینه است. این اصول را میتوان با استفاده از مبانی اصالت وجود، تشکیک در وجود، مساوقت وجود و خیر و نیز حرکت جوهری از آراء ملاصدرا برداشت کرد.
فلسفه ملاصدرا
محمدرضا عامری؛ ناصر محمدی؛ امیرطاهر پالیزگیر
چکیده
عقول به عنوان موجودات مفارق از ماده، در فلسفه اسلامی به خصوص در حکمت متعالیه، جایگاه ویژه ای دارد. بحث وجود شناختی عقول برای حل مسئله چگونگی صدور کثرات عالم مادی از واجب تعالی توسط فلاسفه مطرح شده است.نقش عقول در عالم از دو جنبه مهم، قابل بررسی است. جنبه معرفت شناسی و جنبه وجود شناختی عقول. که در بحث معرفت شناختی عقول، چگونگی اتصال نفس ...
بیشتر
عقول به عنوان موجودات مفارق از ماده، در فلسفه اسلامی به خصوص در حکمت متعالیه، جایگاه ویژه ای دارد. بحث وجود شناختی عقول برای حل مسئله چگونگی صدور کثرات عالم مادی از واجب تعالی توسط فلاسفه مطرح شده است.نقش عقول در عالم از دو جنبه مهم، قابل بررسی است. جنبه معرفت شناسی و جنبه وجود شناختی عقول. که در بحث معرفت شناختی عقول، چگونگی اتصال نفس ناطقه با عقل فعال و دریافت صور و معقولات از آن، علم و ادراک، اتحاد عقل و معقول پرداخته می شود. و بحث وجود شناختی عقول به دنبال چیستی صادر نخست و بیان چگونگی صدورکثرات عالم از واجب تعالی و نقش عقول در این روند است که این مقاله عهده دار نقش وجودشناختی و فاعلیت ایجادی عقول است، بالاخص عقل فعال که مهندسی نظام عالم ماده را برعهده دارد و نهایتا به این امر پرداخته است که عقول در دیدگاه ملاصدرا مورد خدشه است و وجود منبسط به عنوان صادر تخست در همه سلسه مراتب وجود ظهور دارد که در هر مرتبه با تعین خاص همراهی می کند.
فلسفه ملاصدرا
ابراهیم علیپور؛ اکرم قربانی
چکیده
برخی آیات و تعداد زیادی از روایات به حضور انسان در عوالم پیش از دنیا تصریح دارند. اندیشمندان حوزه های مختلف حدیث، تفسیر،فلسفه ،کلام و ... ،در تبیین این آیات و روایات ،آراء متنوعی ارائه کرده اند. ملاصدرا ، رهبر جریان فلسفی مدرسه اصفهان که مدعی پیوند شریعت و فلسفه است ، تحلیلی بدیع از این روایات دارد. وی بنابر نظام فکری خویش تمام وجودات ...
بیشتر
برخی آیات و تعداد زیادی از روایات به حضور انسان در عوالم پیش از دنیا تصریح دارند. اندیشمندان حوزه های مختلف حدیث، تفسیر،فلسفه ،کلام و ... ،در تبیین این آیات و روایات ،آراء متنوعی ارائه کرده اند. ملاصدرا ، رهبر جریان فلسفی مدرسه اصفهان که مدعی پیوند شریعت و فلسفه است ، تحلیلی بدیع از این روایات دارد. وی بنابر نظام فکری خویش تمام وجودات امکانی را در سه عالم عقل،مثال و ماده منحصر می کند.ملاصدرا عالم پیش از دنیا را بر عالم عقل تطبیق می دهد که بر عالم ماده تقدم رتبی دارد و انسان در آن به صورت حقیقت واحد جمعی عقلی حاضر است که پس از تنزل تدریجی به بدن های مادی تعلق می گیرد. علامه مجلسی،نماینده جریان حدیث گرای مدرسه اصفهان، تقدم ارواح بر بدنها راپذیرفته و ادله قائلین به حدوث ارواح همزمان با حدوث بدنها را دارای اشکال می داند به گونه ای که نمی توان با استناد به آنها روایات را رد کرد.
فلسفه ملاصدرا
فرنگ قبادی؛ حسین هوشنگی؛ نوشین عبدی ساوجیان
چکیده
مفهوم عدم چگونه در ذهن شکل میگیرد؟ این پرسش مسئله اصلی این مقاله است. فیلسوفان نوصدرایی معاصر بیش از گذشتگان چگونگی شکلگیری این مفهوم را در قالب تحلیل منشأ حصول معقولات ثانیه فلسفی بررسی کردهاند. منظور از این فیلسوفان علاوه طباطبایی و شاگردان مبرز ایشان است. علامه طباطبایی حصول مفاهیم فلسفی را به دو روش میداند: علم حضوری و تحلیل ...
بیشتر
مفهوم عدم چگونه در ذهن شکل میگیرد؟ این پرسش مسئله اصلی این مقاله است. فیلسوفان نوصدرایی معاصر بیش از گذشتگان چگونگی شکلگیری این مفهوم را در قالب تحلیل منشأ حصول معقولات ثانیه فلسفی بررسی کردهاند. منظور از این فیلسوفان علاوه طباطبایی و شاگردان مبرز ایشان است. علامه طباطبایی حصول مفاهیم فلسفی را به دو روش میداند: علم حضوری و تحلیل حکم در قضایا. رابطه میان این دو خالی از ابهام نیست و علامه هر دو را به موازات هم مطرح کرده است. ظاهرا او راه دوم را بیشتر میپسندد، اما شاگردان او به علم حضوری عنایت بیشتری دارند. به همین دلیل آن را در پیش میگیرند و چگونگی حصول مفهوم عدم را از طریق علم حضوری واکاوی میکنند. اما بهنظر میرسد که تلاشهای آنان چندان هم موفق نیست و باید به سراغ راه دوم رفت. این راه علاوه بر اینکه تبیین بهتری از حصول مفهوم عدم بهدست میدهد، برای دیگر مفاهیم فلسفی نیز بیشتر بهکار میآید.
فلسفه ملاصدرا
علیرضا محمدزاده قبادلو؛ مسعود امید؛ محمدرضا عبدالله نژاد
چکیده
چکیدهوجود بحرانهای علمی هر عصر، متفکران را با چالشهای جدی مواجه میکند و هر متفکری بر اساس فهم از مسائل علمی و داشتههای علمی خود، به نوعی سعی در حل بحران و رساندن علم به ساحل امن یقین را دارد.وجود مسائل جدید و تعارضات در علم و دین و فلسفه، ایمانوئل کانت و علامه طباطبایی را بر آن داشت تا نگاه دوباره و جدیتری به این معضلات علمی و ...
بیشتر
چکیدهوجود بحرانهای علمی هر عصر، متفکران را با چالشهای جدی مواجه میکند و هر متفکری بر اساس فهم از مسائل علمی و داشتههای علمی خود، به نوعی سعی در حل بحران و رساندن علم به ساحل امن یقین را دارد.وجود مسائل جدید و تعارضات در علم و دین و فلسفه، ایمانوئل کانت و علامه طباطبایی را بر آن داشت تا نگاه دوباره و جدیتری به این معضلات علمی و سعی در حل بحرانهای موجود داشته باشند. و هر دو متفکر به نوعی جواب معضلات زمان خود را در رویارویی دوباره با متافیزیک دیدند. کانت با تصور و تعریفی که از متافیزیک سنتی داشت، متافیزیک موجود را نتوانست به عنوان یک علم یقین بخش قبول کند و متافیزیک سنتی را از لیست علوم پاک کرد.علامه بر عکس وی، با تصور و تعریفی که از متافیزیک سنتی داشت؛ متافیزیک را علمی یقینی پنداشت به طوری که یقینی بودن سایر علوم هم در سایه وجود و امکان تحقق متافیزیک میسر بود.در مقاله حاضر فلسفه متافیزیک از نگاه هر دو اندیشمند از جهات مختلف مثل تعریف متافیزیک سنتی و روش آن و همچنین کیفیت گزارههای آن و نسبتش با سایر علوم، بررسی خواهد تا روشن گردد چرا در قبال سوالات یکسان، هر کدام راه متفاوتی را پیمودند. و در نهایت به این نتیجه میرسد که متافیزیکی که به دست این دو متفکر رسیده از مبنا متفاوت بوده است، که باعث پیموده شدن دو راه متفاوت شده است.
فلسفه ملاصدرا
سید علی اکبر هاشمی کرویی؛ احمد واعظی
چکیده
براهدف اصلی از نگارش این مقاله پاسخ به پرسشهای بنیادین عدالت پژوهی مطرح در حوزۀ فلسفه سیاسی بود. برای دست یابی به این هدف، ابتدا با بررسی دقیق آثار صدرا دیدگاههای او در باب عدالت اجتماعی استخراج شد، سپس تلاش گردید پاسخهای صریح ایشان به این پرسشها استنطاق شود. بر این اساس یافتههای پژوهش حاکی از آن بود که: 1. از منظر وی سه مبنا برای ...
بیشتر
براهدف اصلی از نگارش این مقاله پاسخ به پرسشهای بنیادین عدالت پژوهی مطرح در حوزۀ فلسفه سیاسی بود. برای دست یابی به این هدف، ابتدا با بررسی دقیق آثار صدرا دیدگاههای او در باب عدالت اجتماعی استخراج شد، سپس تلاش گردید پاسخهای صریح ایشان به این پرسشها استنطاق شود. بر این اساس یافتههای پژوهش حاکی از آن بود که: 1. از منظر وی سه مبنا برای نظریۀ عدالت مطرح است (ماهیت ذات بشر، چگونگی رابطۀ انسانها با یکدیگر در وضعیت فرضی پیشااجتماع و رابطۀ ذات انسان با چگونگی شکلگیری جامعه توسط وی)؛ 2. عدالت هدف غایی و فضیلت حقیقی نیست؛ 3. شریعت منبع دستیابی به محتوای عدالت است؛ 4. عدالت اجتماعی امری قراردادی است؛ و نهایتاً این که 5. امکان استقرار عدالت در جامعه تنها از طریق تلاش ممکن است. از نتایج استقرار عدالت در جامعه حاکمیت عقلانیت است و جامعه بدون عدالت بستری مناسب برای زندگی سعادتمندانه نیست. نکته مهم آن که بسیاری از پرسشهای بنیادین فلسفۀ سیاسی در باب عدالت در آثار صدرا بیپاسخ میمانند.
فلسفه ملاصدرا
مریم اردشیر لاریجانی (نویسنده مسئول)؛ روح الله فروغی
چکیده
قاعده «الواحد» از قواعد معروف فلسفی است که مورد پذیرش فیلسوفان قرار گرفته است امّا متکلّمانی همچون غزالی و فخر رازی این قاعده را نپذیرفته و در ردّ آن کوشیده اند. مهم ترین ادله بر اثبات قاعده از سوی بوعلی ارائه گردیده و پس از او نیز تلاش هایی در تقویت این ادله و پاسخ به اشکالات بر آن، صورت یافته است محقق اصفهانی نیز که قاعده ...
بیشتر
قاعده «الواحد» از قواعد معروف فلسفی است که مورد پذیرش فیلسوفان قرار گرفته است امّا متکلّمانی همچون غزالی و فخر رازی این قاعده را نپذیرفته و در ردّ آن کوشیده اند. مهم ترین ادله بر اثبات قاعده از سوی بوعلی ارائه گردیده و پس از او نیز تلاش هایی در تقویت این ادله و پاسخ به اشکالات بر آن، صورت یافته است محقق اصفهانی نیز که قاعده الواحد را پذیرفته برای اثبات آن، استدلال هایی را سامان داده و با بهره گیری از وجوب بالغیر، امکان ماهوی و امکان وجودی (فقری) به اثبات قاعده پرداخته یا تقریرهای روشنی از آن به دست داده است در این دسته براهین با استفاده از اموری همچون وجوب و امکان، وجود هر گونه تعدد در ناحیه این امور را سبب تعدد در وجود علت و معلول یا حیثیت ها و اعتبارات مربوطه دانسته و آن را ناسازگار با وحدت شمرده است.تلاش این نوشتار ارائه تقریر روشنی از ادله ایشان است.
فلسفه ملاصدرا
حجت اسعدی؛ وحیده فخار نوغانی
چکیده
مساله معاد جسمانی که یکی از مسائل مهم در حوزه فلسفه و کلام اسلامی است، ذهن بسیاری از اندیشمندان اسلامی را معطوف به خود کرده است. ملاصدرا از جمله اندیشمندانی است که در آثار مختلف فلسفی، براساس اصول یازدهگانهای از حکمت متعالیه به تبیین مساله معاد جسمانی پرداخته است. از جملۀ این اصول، تشکیک در مراتب وجود است که نقش مهمی در تبیین معاد ...
بیشتر
مساله معاد جسمانی که یکی از مسائل مهم در حوزه فلسفه و کلام اسلامی است، ذهن بسیاری از اندیشمندان اسلامی را معطوف به خود کرده است. ملاصدرا از جمله اندیشمندانی است که در آثار مختلف فلسفی، براساس اصول یازدهگانهای از حکمت متعالیه به تبیین مساله معاد جسمانی پرداخته است. از جملۀ این اصول، تشکیک در مراتب وجود است که نقش مهمی در تبیین معاد جسمانی و پرسشهای مرتبط با آن دارد. از سوی دیگر، نظر نهایی صدرالمتالهین در گذر از تشکیک در مراتب وجود به تشکیک در مظاهر تفسیر بسیاری از موضوعات فلسفی از جمله مساله معاد جسمانی را تحت تاثیر قرار میدهد. در این مقاله تلاش شده است تا با رویکردی اجتهادی، خوانش جدیدی از مساله معاد جسمانی بر اساس وحدت شخصی وجود و تشکیک در مظاهر آن مطرح شود. دستاورد این پژوهش نشان میدهد که معاد مبتنی بر وحدت شخصی وجود، عبارت است از رفع کثرات وهمی در مرتبۀ ادراکی انسان.
فلسفه ملاصدرا
مجتبی انصاریان؛ حسین آل کجباف
چکیده
درمیان تمام اعلام نظرها و بحثها و گفتوگوها از گفتمانهای مختلف که میراث فکر و اندیشه بشر است گفتمان غالب نه در یک شهر و کشور بلکه کل جهان، گفتمان حقوق بشر است. اصول و قواعد و ارزشهای حقوق بشری و جنبههای مختلف آن همچون نسبیگرایی یا جهانشمولی حقوق بشر علاوه بر طرح در نشستها و هم اندیشیهای دانشگاهی و فلسفی، در محافل خصوصی و ...
بیشتر
درمیان تمام اعلام نظرها و بحثها و گفتوگوها از گفتمانهای مختلف که میراث فکر و اندیشه بشر است گفتمان غالب نه در یک شهر و کشور بلکه کل جهان، گفتمان حقوق بشر است. اصول و قواعد و ارزشهای حقوق بشری و جنبههای مختلف آن همچون نسبیگرایی یا جهانشمولی حقوق بشر علاوه بر طرح در نشستها و هم اندیشیهای دانشگاهی و فلسفی، در محافل خصوصی و شخصی و در بستر جامعه مورد توجه قرار گرفته است. به همین جهت بازخوانی نظرها و اندیشههای بزرگان فلسفه و دریافت فهم آنان از حقوق بشر میتواند بر فهم بیشتر و امروزی از نظرات آنان و به هدف نهایی حقوق بشر که کرامت انسانی و زندگی شرافتمندانه است و در منظومه فکری بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه جایگاه بلندی دارد کمک کند. در این راستا در این مقاله با این پرسش که حقوق بشر و ارزشهای آن چه جایگاهی در اندیشههای ملاصدرا داشته است به پژوهش با روش کیفی پرداخته و این نتیجه حاصل شد که در نظام فکری ملاصدرا با توجه به نوع رهیافت و رویکرد وی به مبانی نظری فلسفی، نزد وی حقوق بشر از اصالت و اهمیت برخوردار نیست.
فلسفه ملاصدرا
مجید تمیمی؛ احد فرامرز قراملکی
چکیده
تصور روشن و متمایز از «خودشناسی» به لحاظ روشی، به دیگر مباحث پیشی دارد، زیرا پیش از تحلیل مسائل خودشناسی و داوری در بود و نبود احکام، اوصاف، پیامدها و متغیرهای وابسته، باید دانست خودشناسی چیست و چه چیزی نیست؟ تحلیل چیستی خودشناسی ما را به دو مسئله مقدماتی میرساند: مراد از معرفت در خودشناسی چیست؟ مراد از خود در اینجا چیست؟ صدرالمتالّهین ...
بیشتر
تصور روشن و متمایز از «خودشناسی» به لحاظ روشی، به دیگر مباحث پیشی دارد، زیرا پیش از تحلیل مسائل خودشناسی و داوری در بود و نبود احکام، اوصاف، پیامدها و متغیرهای وابسته، باید دانست خودشناسی چیست و چه چیزی نیست؟ تحلیل چیستی خودشناسی ما را به دو مسئله مقدماتی میرساند: مراد از معرفت در خودشناسی چیست؟ مراد از خود در اینجا چیست؟ صدرالمتالّهین معرفت را همان حضور و از سنخِ وجود می داند. وی در بابِ حقیقتِ نفس نیز معتقد است، نفس از سنخِ وجودِ سیّال است که سیّالیّت عینِ حقیقتِ آن است و در حرکتِ جوهری خویش از پایین مرتبه هستی به سمتِ تکامل حرکت می کند. با توجّه به اینکه صدرا معرفت نفس را عینِ حضورِ نفس برای خود می داند و حضورِ نفس تابع وجودِ آن است، براساسِ وحدت تشکیکیِ وجود، خود شناسی در دستگاه حکمتِ متعالیه امری بی نهایت مرتبه ای است و تابِعِ وجودِ نفس است. وجودِ نفس در هر مرتبه ای باشد به همان اندازه برای خود حاضِر است. این مراتِب بی شمار در غالِب چهار عنوان کلّی حسّی، خیالی، عقلی و ماورای عقلی قابل دسته بندی است.