فلسفه ملاصدرا
ناصر محمدی
چکیده
نماز تدبیری است از سوی شرع برای از میان رفتن آلودگیهای حسی و بهمنزلۀ طهارت از حدثهای اصغر و اکبر نفسانی است. نماز قالب، نماز ظاهری جسمانی و نماز قلب، نماز باطنی حقیقی است. نماز قلب، عرفان و شناخت خدا و شناخت افعال و صفات او، و از سنخ حکمت و معرفت است. نماز قالب، تعبد جسم و خضوع بدن و تشبه به حقیقت انسانیت و جدایی از حیوانات و بهائم ...
بیشتر
نماز تدبیری است از سوی شرع برای از میان رفتن آلودگیهای حسی و بهمنزلۀ طهارت از حدثهای اصغر و اکبر نفسانی است. نماز قالب، نماز ظاهری جسمانی و نماز قلب، نماز باطنی حقیقی است. نماز قلب، عرفان و شناخت خدا و شناخت افعال و صفات او، و از سنخ حکمت و معرفت است. نماز قالب، تعبد جسم و خضوع بدن و تشبه به حقیقت انسانیت و جدایی از حیوانات و بهائم است. این دو گونه نماز، نشان از ارتباط غیب و شهادت و ملک و ملکوت و تبلور ارتباط نفس و بدن دارند. نماز جسمانی و قالبی در تنویر قلب مـؤثر است، همانطور که از سوی قلب انواری بهسوی ظاهـر انسان بالا میآید. امر شارع به نماز قالب، هماهنگی قلب و جسم یا صورت و باطن است تا مزاحمتی از جانب ظاهر برای عمل باطن نباشد و در نتیجۀ این همراهی، باطن از کار خویش باز نماند.
فلسفه ملاصدرا
موسی ملایری
چکیده
علمشناسی یا فلسفۀ علم حکیمان مسلمان، جوانب و زوایای مختلفی داشته است که یکی از مهمترین آنها مشکلِ «عوارضِ اخص» یا «عوارض بهواسطۀ اخص» است. این معضل اگرچه برای گذشتگان تنها یکی از مسائل علمشناختی بود، اما بهتدریج به مهمترین مسئله و برای برخی، به تنها مسئله تبدیل شد. ماحصل این مشکل آن است که بر اساس قواعد علمشناسی، ...
بیشتر
علمشناسی یا فلسفۀ علم حکیمان مسلمان، جوانب و زوایای مختلفی داشته است که یکی از مهمترین آنها مشکلِ «عوارضِ اخص» یا «عوارض بهواسطۀ اخص» است. این معضل اگرچه برای گذشتگان تنها یکی از مسائل علمشناختی بود، اما بهتدریج به مهمترین مسئله و برای برخی، به تنها مسئله تبدیل شد. ماحصل این مشکل آن است که بر اساس قواعد علمشناسی، جایز نیست در علوم از اوصاف و عـوارضی بحث کرد که با واسطه بـر موضوع علم حمل میشوند. اما میبینیم که در بسیاری از علوم این توصیه مراعات نمیشود و غالباً در علومِ مختلف از احوال و عوارض مختص به انواع و اقسام موضوعِ علم، که همه با واسطه هستند، گفتگو میشود. در اینباره و برای حل این مشکل، تا زمان ملاصدرا، چهار راه حل از سوی ابنسینا، قطب رازی، جرجانی و محقق دوانی عرضه شده است اما ملاصدرا اعتقاد دارد که هیچیک از پیشینیان از عهدۀ حل مشکل بر نیامده و همه در مقابل آن متحیر و سرگردان شدهاند. او معتقد است منشأ مشکل، خلط میان دو دسته عوارض، یعنی عوارضِ اخص و عوارضِ بهواسطۀ اخص، بوده است؛ لذا با تمایز نهادن میان آنها مشکل فیصله پیدا میکند. این نوشته، نخست راهحلهای پیشینیان برای حل این مشکل را گزارش کرده، سپس انتقادهای ملاصدرا به هر یک از آنها را بررسی میکند، آنگاه با گزارش نظریۀ ملاصدرا، به ارزیابی آن پرداخته و نشان میدهد که این راهحل نیز اگرچه برخی از زوایای مشکل را میگشاید اما مشکل همچنان در ناحیۀ دیگر حل نشده باقی مانده است. در نهایت روشن میشود که تقریرهای جدیدتر از نظریۀ جرجانی، که آن را «نظریۀ مواضعه» مینامیم، برای حل مشکل کارآمدترند.
فلسفه ملاصدرا
مهدی همازاده ابیانه
چکیده
مقاله حاضر به بررسی مقایسهای نظریۀ حکمت متعالیه دربارۀ حدوث و نحوۀ وجود نفس با یکی از نظریات فلسفۀ ذهن معاصر در اینباره میپردازد. ابتدا بهتفصیل نظریۀ مشهور به «نوظهورگرایی» واکاوی میشود و با تفکیک دو نسخۀ قوی و ضعیف این نظریه، دو چالش مهم تبیینی که فیلسوفان فیزیکالیست علیه این نظریه اقامه کردهاند را توضیح دادهایم. ...
بیشتر
مقاله حاضر به بررسی مقایسهای نظریۀ حکمت متعالیه دربارۀ حدوث و نحوۀ وجود نفس با یکی از نظریات فلسفۀ ذهن معاصر در اینباره میپردازد. ابتدا بهتفصیل نظریۀ مشهور به «نوظهورگرایی» واکاوی میشود و با تفکیک دو نسخۀ قوی و ضعیف این نظریه، دو چالش مهم تبیینی که فیلسوفان فیزیکالیست علیه این نظریه اقامه کردهاند را توضیح دادهایم. در ادامه، ضمن مروری اجمالی بر نظریۀ صدرالمتألهین دربارۀ حدوث و مراتب نفس، شباهت و تفاوت آن با نسخۀ قوی نوظهورگرایی بررسی شده است. سپس، ضمن تأکید بر جنبههای اساسی شباهت و برخی تفاوتهای این دو نظریه، نشان داده ایم که چالشهای پیش روی نوظهورگرایی که از سوی فیزیکالیستها مطرح شده نیز قابل بازسازی در برابر نظریۀ ملاصدرا است. نگارنده در انتها با اشاره به برخی توضیحات فیلسوفان صدرایی دربارۀ رابطۀ نفسـبدن، آن را در مواجهه با اشکالات و ابهامات فیزیکالیستهای معاصر کافی نمیبیند و فلسفۀ صدرا را در راستای چالش تبیینی مذکور نیازمند تکمیل میداند. بیان نقاط اشتراک و افتراق این دو دیدگاه و تشریح برخی کاستیها و ابهامات نظریۀ حکمت متعالیه برای مواجهه با اشکالات فیزیکالیستی معاصر، از نوآوریهای این مقاله است.
فلسفه ملاصدرا
محمدعلی وطن دوست حقیقی مرند؛ سید مرتضی حسینی شاهرودی
چکیده
حقیقت علم و ادراک و چگونگى حصول آن برای نفس ناطقه، در حکمت متعالیۀ صدرایى از مرحلۀ معرفتشناسى فراتر رفته و وارد مباحث هستىشناسى شده است. صدرالمتألهین در دو حوزۀ ادراکات جزئی خیالی و ادراکات کلی عقلی، نوآورىهایی دارد که در فلسفههاى پیش از او سابقه نداشته اما دیدگاه او دربارۀ مصدر بودن نفس در حصول ادراکات جزئی خیالی، از سوی ...
بیشتر
حقیقت علم و ادراک و چگونگى حصول آن برای نفس ناطقه، در حکمت متعالیۀ صدرایى از مرحلۀ معرفتشناسى فراتر رفته و وارد مباحث هستىشناسى شده است. صدرالمتألهین در دو حوزۀ ادراکات جزئی خیالی و ادراکات کلی عقلی، نوآورىهایی دارد که در فلسفههاى پیش از او سابقه نداشته اما دیدگاه او دربارۀ مصدر بودن نفس در حصول ادراکات جزئی خیالی، از سوی برخی شارحان فلسفۀ او پذیرفته نشده است. در نوشتار حاضر، تلاش شده مظهریت نفس در ادراکات خیالی جزئى اثبات شود و نقدهای متأخران بر دیدگاه ملاصدرا مورد ارزیابی قرار گیرد. بر اساس دیدگاه مظهریت نفس نسبت به ادراکات جزئی خیالی، این نتیجه بهدست میآید که همۀ انسانها در ادراک امور مادى و محسوس، در عالم مثال منفصل سیر کرده و ارتباط دائمى با این عالم برقرار مىکنند، بدون اینکه خود توجه تفصیلی به این ارتباط داشته باشند.
فلسفه ملاصدرا
علی محمد برنا؛ حسین اسا
چکیده
یکی از مسائلی که در میان فلاسفه و عرفا مطرح میشود، علم و شعور موجودات مادی است. همۀ فیلسوفان معتقدند انسان موجودی مدرِک است، اما در اینکه مادیات نیز از چنین ادراکی برخوردار باشند، اتفاق نظر وجود ندارد. برخی از فلاسفه معتقدند اجسام بهخاطر مادی بودنشان، از یکدیگر غایبند و این غیبت بهمعنای نداشتن علم و ادراک به خود و به دیگران است. ...
بیشتر
یکی از مسائلی که در میان فلاسفه و عرفا مطرح میشود، علم و شعور موجودات مادی است. همۀ فیلسوفان معتقدند انسان موجودی مدرِک است، اما در اینکه مادیات نیز از چنین ادراکی برخوردار باشند، اتفاق نظر وجود ندارد. برخی از فلاسفه معتقدند اجسام بهخاطر مادی بودنشان، از یکدیگر غایبند و این غیبت بهمعنای نداشتن علم و ادراک به خود و به دیگران است. اما برخی دیگر، همچون ملاصدرا، معتقدند همۀ موجودات صاحب شعورند. عمده دلیل این گروه این است که چون علم و وجود مساوق یکدیگرند، پس هر موجودی از آن جهت که موجود است، عالم و شاعر است. در این نوشتار تلاش شده تفاوت فلسفۀ ملاصدرا با فیلسوفان پیش از او در اینباره روشن شود. مهمترین تفاوت این است که در اندیشۀ ملاصدرا وجود اصیل است و اصالت وجود هر گونه تفاوت ماهوی بین موجودات را رد میکند. او برخلاف فیلسوفان پیشین، موجودات را به بسیط و مرکب، مادی و مجرد، زنده و غیر زنده، مجرد و مادی، حضوری و حصولی، بسیط و مرکب و... تقسیم نمیکند، لذا تفاوت ماهوی بین موجودات وجود ندارد، بلکه آنچه ترسیمکنندۀ اختلاف بین موجودات است، اختلاف تشکیکی آنها در وجود است. نتیجه اینکه، وجود و صفات وجودی مساوقند و وجودات مادی نیز بهواسطۀ برخورداری از وجود، مرتبهای از علم را در خود دارند.
فلسفه ملاصدرا
محمدرضا بلانیان؛ مرتضی حاج حسینی
چکیده
این مقاله در صدد است نشان دهد که چگونه استخراج نتایج اساسیترین اصل حکمت متعالیه، یعنی اصالت وجود، در حوزۀ انسانشناسی تصویری جدید از انسان و هویت وجودی او به نمایش میگذارد. در این راستا نویسنده از طریق تحلیل و تبیین نکتهنظرهای ویژهای که صدرالمتألهین را نسبت به پیشینیان وی، در موقعیتی متفاوت قرار میدهد، بر این مطلب تأکید دارد ...
بیشتر
این مقاله در صدد است نشان دهد که چگونه استخراج نتایج اساسیترین اصل حکمت متعالیه، یعنی اصالت وجود، در حوزۀ انسانشناسی تصویری جدید از انسان و هویت وجودی او به نمایش میگذارد. در این راستا نویسنده از طریق تحلیل و تبیین نکتهنظرهای ویژهای که صدرالمتألهین را نسبت به پیشینیان وی، در موقعیتی متفاوت قرار میدهد، بر این مطلب تأکید دارد که تمام جذابیت و خردپذیری آراء انسانشناسانه وی مدیون توجه به نقش اصالت وجود در این حوزه است و قرائت اصالت ماهیتی از انسانشناسی صدرایی، نه جذاب بهنظر میرسد، نه خردپذیر است و نه مشتمل بر نکتهای جدید و متفاوت از آراء پیشینیان. نتیجۀ این رهیافت، معرفی انسان بهعنوان موجودی برخوردار از هویتی یگانه و تشکیکی است که دو نوع پویایی تاریخی و جوهری دارد و هویت وجودیاش برساخته از تحول تاریخی نوع انسان و تحول جوهری برآمده از کنشهای نظری و عملی خود او است.
فلسفه ملاصدرا
مرتضی حسین زاده؛ طاهره کمالی زاده
چکیده
تشکیک وجود یکی از اصول مهم حکمت متعالیه است. سازگاری یا عدم سازگاری این اصل با وحدت شخصی وجود، مناقشات زیادی را میان شارحان حکمت متعالیه در پی داشته است. بنا بر تشکیک وجود، تشکیک در مراتب وجود است اما وحدت شخصی وجود با تشکیک در مراتب میانهای ندارد، چون موجود حقیقی یک وجود بیشتر نیست و بقیه مظاهر و شئون آن وجود حقیقی هستند. ملاصدرا با ...
بیشتر
تشکیک وجود یکی از اصول مهم حکمت متعالیه است. سازگاری یا عدم سازگاری این اصل با وحدت شخصی وجود، مناقشات زیادی را میان شارحان حکمت متعالیه در پی داشته است. بنا بر تشکیک وجود، تشکیک در مراتب وجود است اما وحدت شخصی وجود با تشکیک در مراتب میانهای ندارد، چون موجود حقیقی یک وجود بیشتر نیست و بقیه مظاهر و شئون آن وجود حقیقی هستند. ملاصدرا با پذیرش تشکیک در وجود، در ادامه به اثبات وحدت شخصی وجود نیز پرداخته است. بنابراین، ظاهراً بین این دو اصل ناسازگاری وجود دارد و نمیتوان هر دو را با هم پذیرفت. این مقاله با نشان دادن دو نوع تشکیک مطرحشده توسط ملاصدرا، دو معنا برای وحدت وجود را قابل طرح میداند؛ وحدت سنخی وجود که با تشکیک خاصی اثبات میشود و وحدت شخصی وجود که از تشکیک خاصالخاصی نتیجه میشود. بر این اساس میتوان گفت: ملاصدرا با توجه به دو نوع تشکیک، به دو نوع وحدت قائل است. وحدت شخصی وجود با تشکیک خاصی قابل جمع نیست، اما تشکیک خاصالخاصی همسو و سازگار با وحدت شخصی وجود است.
فلسفه ملاصدرا
سید رضا حسینی لواسانی؛ محمد سعیدی مهر؛ رضا اکبریان؛ کاوس روحی برندق
چکیده
بهدلیل میل به جاودانگی داشتن انسان، مسئلۀ مرگ همواره برایش اهمیت داشته است. ملاصدرا، پایهگذار حکمت متعالیه، با ذکر تعریف فیلسوفان قبلی، مرگ را جدا شدن روح از بدن مادی میداند و آن را به مرگ طبیعی و اخترامی تقسیم میکند. این مقاله بر آن است تا چیستی مرگ، انواع مرگ و علت هر کدام را از نظر ملاصدرا بررسی کند و با توجه به اهمیت جایگاه ...
بیشتر
بهدلیل میل به جاودانگی داشتن انسان، مسئلۀ مرگ همواره برایش اهمیت داشته است. ملاصدرا، پایهگذار حکمت متعالیه، با ذکر تعریف فیلسوفان قبلی، مرگ را جدا شدن روح از بدن مادی میداند و آن را به مرگ طبیعی و اخترامی تقسیم میکند. این مقاله بر آن است تا چیستی مرگ، انواع مرگ و علت هر کدام را از نظر ملاصدرا بررسی کند و با توجه به اهمیت جایگاه آموزههای اسلامی و قرآنی در فلسفۀ اسلامی، ریشههای قرآنی برخی از این موضوعات را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. همچنین نقدهایی بر تقسیم ملاصدرا از مرگ به اخترامی و طبیعی ارائه شده که از میان آنها میتوان به عدم ارائۀ ملاکی فلسفی برای وجود مرگ اخترامی و عدم وجود مرزی مشخص میان مرگ طبیعی و مرگ اخترامی اشاره کرد.
فلسفه ملاصدرا
سید علیرضا دانا؛ محسن جوادی
چکیده
حقیقت وجود مهمترین مسئلۀ محوری در حوزۀ فلسفه و عرفان اسلامی بهشمار میرود و اندیشمندان این دو حوزه، دیدگاههای متفاوتی دربارۀ وحدت یا کثرت وجود ارائه نمودهاند. گرچه خاستگاه وحدت وجود را باید عرفان دانست لکن بهدلیل تناسب با موضوع فلسفه، این مسئله به قلمرو حکمت نیز وارد شده و بر فضای تفکر فلسفی تأثیر گذاشته است. صدرالمتألهین ...
بیشتر
حقیقت وجود مهمترین مسئلۀ محوری در حوزۀ فلسفه و عرفان اسلامی بهشمار میرود و اندیشمندان این دو حوزه، دیدگاههای متفاوتی دربارۀ وحدت یا کثرت وجود ارائه نمودهاند. گرچه خاستگاه وحدت وجود را باید عرفان دانست لکن بهدلیل تناسب با موضوع فلسفه، این مسئله به قلمرو حکمت نیز وارد شده و بر فضای تفکر فلسفی تأثیر گذاشته است. صدرالمتألهین یکی از حکیمانی است که تلاش گستردهای در جهت برهانی نمودن مدعای عارفان کرده است. او با رد کثرت تباینی وجود، ابتدا متناسب با اصول و مبانی حکمت متعالیه، در مسیر توجیه و تبیین وحدت تشکیکی وجود گام برداشته و در ادامه، از نظریۀ وحدت شخصی وجود دفاع و آن را بهعنوان نظر نهایی خود برگزیده است. پژوهش حاضر، مهمترین دیدگاههای مطرح در عرصۀ حقیقت وجود را ارائه و سپس سیر مسئلۀ وحدت وجود در اندیشۀ ملاصدرا و نظر مختار او را بررسی و ارزیابی کرده است.
فلسفه ملاصدرا
رضا رسولی شربیانی؛ مریم صمدیه
چکیده
حل تعارض کلامی میان دو فرقۀ مشبهه و منزهه، از دستاوردهای وجود مطلق دانستن خداوند از سوی ملاصدرا و در بحث از صفات خداوند است. مشبهه معتقد است خداوند همانند انسانها دارای اعضا و جوارح است درحالیکه منزهه واجبتعالی را بری و منزه از چنین صفاتی میداند. ملاصدرا تعارض این دو دیدگاه را با توسل به «نفس» و «وجود مطلق» دانستن ...
بیشتر
حل تعارض کلامی میان دو فرقۀ مشبهه و منزهه، از دستاوردهای وجود مطلق دانستن خداوند از سوی ملاصدرا و در بحث از صفات خداوند است. مشبهه معتقد است خداوند همانند انسانها دارای اعضا و جوارح است درحالیکه منزهه واجبتعالی را بری و منزه از چنین صفاتی میداند. ملاصدرا تعارض این دو دیدگاه را با توسل به «نفس» و «وجود مطلق» دانستن خداوند حل کرده است. بر اساس دیدگاه وی، خداوند وجود مطلقی است که در عین بساطت، چنان در تمامی مراتب و درجات وجود جاری و ساری است که خللی به بساطت و وجود صرف بودنش وارد نمیسازد. او نفس را مثال خداوند میداند که در عین همنشینی با ماده، از خواص آن منزه است. در این مقاله، پس از بیان دیدگاههای دو فرقۀ مشبهه و منزهه، به دیدگاه ملاصدرا بهعنوان راه برونرفت از تعارض میان دیدگاه این دو فرقه پرداخته شده است.
فلسفه ملاصدرا
بتول طاهریان دهکردی؛ محمود شیخ الاسلامی؛ رجب اکبرزاده
چکیده
مباحث مربوط به مسئولیت اخلاقی گرچه مبحثی مشخصی در آثار ملاصدرا ندارد اما در لابهلای آثارش قابل مشاهده است. او با ابتکاراتی در زمینۀ اصالت وجود، تشکیک وجود، شئونات نفس و علت غایی، مسئولیت اخلاقی را دارای لوازمی میداند که عمل، عامل و اتحاد عمل، عامل و معمول را شامل میشود. عامل هم باید دارای شرایط ایجابی باشد، از جمله اختیار، قدرت ...
بیشتر
مباحث مربوط به مسئولیت اخلاقی گرچه مبحثی مشخصی در آثار ملاصدرا ندارد اما در لابهلای آثارش قابل مشاهده است. او با ابتکاراتی در زمینۀ اصالت وجود، تشکیک وجود، شئونات نفس و علت غایی، مسئولیت اخلاقی را دارای لوازمی میداند که عمل، عامل و اتحاد عمل، عامل و معمول را شامل میشود. عامل هم باید دارای شرایط ایجابی باشد، از جمله اختیار، قدرت و علم، و هم شرایط سلبی که عبارتند از جهل، کدورت معاصی، خبث نفس و تقلید. ملاصدرا عمل طبق مسئولیت اخلاقی را بر اساس علت غایی و علت فاعلی بیان کرده و همۀ افعال آدمی را اشتدادی دانسته که بهسوی غایت رهنمون است. انسان کَون جامعی است که شامل تجرد عقلی مثالی و مراتب جسمانی و پرتو تجلی ذات الهی است. در این نوشتار با روشی تحلیلیـتوصیفی، دیدگاه ملاصدرا را در مورد انسان و مسئولیتهای او در برابر خود، خدا و دیگران و نیز چگونگی ایجاد حس مسئولیت در انسان و عمل طبق آن بیان شده است. ملاصدرا معتقد است انسان حتی با علم حداقلی هم میتواند قوۀ شوقیه را تحریک کند، قوۀ شوقیه، احساس مسئولیت را در انسان ایجاد کرده و توسط اراده که تحت تسخیر عقل عملی است به مرتبۀ خلیفهاللهی دست مییابد. در نظام وحدت وجود، فاعلیت حقیقی به واجبالوجود اختصاص دارد و وجود هستی و حتی افعال بندگان، از جانب واجبالوجود افاضه شده و نسبت دادن فعل به ممکنات با توجه به قابلیت و مراتب آنان، با نسبت دادن همۀ موجودات به خدا منافات ندارد، پس انسان برای رسیدن به کمال مطلوب، از نظر اخلاقی مسئول است.
فلسفه ملاصدرا
محمدصالح طیب نیا
چکیده
ملاصدرا با ارائۀ نظریۀ جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن نفس، تحولی شگرف در مباحث نفس پدید آورد. بر اساس این نظریه، مبدأ تکون نفس مادۀ جسمانی است که بر اثر حرکت جوهری به موجودی غیرمادی تبدیل میشود. اما این نظریۀ ملاصدرا با چالش بزرگی روبهرو است و آن مسئلۀ خلقت ارواح قبل از پیدایش ابدان است، که ظاهر برخی از روایات آن را تأیید ...
بیشتر
ملاصدرا با ارائۀ نظریۀ جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن نفس، تحولی شگرف در مباحث نفس پدید آورد. بر اساس این نظریه، مبدأ تکون نفس مادۀ جسمانی است که بر اثر حرکت جوهری به موجودی غیرمادی تبدیل میشود. اما این نظریۀ ملاصدرا با چالش بزرگی روبهرو است و آن مسئلۀ خلقت ارواح قبل از پیدایش ابدان است، که ظاهر برخی از روایات آن را تأیید میکند. ملاصدرا با استناد به دلایل عقلی، تقدم نفوس بر ابدان را بهصورت متکثر مردود دانسته و روایاتی را که دلالت بر خلقت ارواح پیش از ابدان دارد را تأویل میکند، در صورتی که نیاز به تأویل روایات نیست. در این مقاله تلاش شده با استفاده از روش توصیفیـتحلیلی، به تبیین مفهوم روح و نفس و تفاوتهای میان آندو در قرآن و روایات پرداخته شود و به این نتیجه میرسد که روح امری مجرد و مربوط به عالم امر است که میتواند قبل از پیدایش بدن موجود باشد، در صورتی که نفس نمود روح در عالم خلق بوده و با پیدایش بدن پدید میآید. بدین ترتیب تعارض بین نظریۀ ملاصدرا مبنی بر جسمانیة الحدوث بودن نفس و روایاتی که وجود ارواح را قبل از پیدایش ابدان میداند حل میشود، بدون آنکه نیازی به تأویل روایات باشد.
فلسفه ملاصدرا
محمد فاروق؛ غلامرضا اعوانی
چکیده
هدف مقالۀ حاضر بررسی مقایسۀ نگرش کلی هیدگرو ملاصدرا دربارۀ «معنای متافیزیک» است که جایگاهی اساسی در هر دو فلسفۀ مورد نظر دارد. در سیر تحلیل این مقاله دریافتیم که این معنا و منظور نزد این دو فیلسوف، در دو جهان متفاوت قرار میگیرد، چرا که هم جهتیابی و هم جهانبینی صدرا و هیدگر در دو زمینۀ خاص شکل گرفته است. یافتۀ هیدگر این است ...
بیشتر
هدف مقالۀ حاضر بررسی مقایسۀ نگرش کلی هیدگرو ملاصدرا دربارۀ «معنای متافیزیک» است که جایگاهی اساسی در هر دو فلسفۀ مورد نظر دارد. در سیر تحلیل این مقاله دریافتیم که این معنا و منظور نزد این دو فیلسوف، در دو جهان متفاوت قرار میگیرد، چرا که هم جهتیابی و هم جهانبینی صدرا و هیدگر در دو زمینۀ خاص شکل گرفته است. یافتۀ هیدگر این است که هستی انسان (بعد از آنکه دازین را یافته باشیم و معنای آن را درک کردیم)، متناهی است و پس از مرگ دیگر امری باقی نمیماند. یعنی در این سیستم خاص که به وضعیت وجودی انسان مربوط است، جایی فراتر از هستی حاضر او وجود ندارد. وقتی انسان در «درون» خود مینگرد آنجا فقط دازین را میبیند نه عرش الرحمن و نه ملک خدا را. از سوی دیگر، مفاهیمی مانند استکمال نفس (مربوط به بحث مبدأ و معاد)، تشبه به خدا، تهذیب نفس، مراتب وجود و لانهایت، برای صدرا کلیدی و حقیقتی جدی است. با این حال، لازمۀ این بحث این نیست که بگوییم بین این دو فیلسوف وجوه اشتراکی وجود ندارد. حق آن است که با وجود تفاوت اساسی در مورد معنای متافیزیک، شباهت بسیاری دربارۀ «نکات جزیی» درون فلسفۀ آنها میتوان یافت. اما بر اساس تحلیل حاضر، نتیجۀ بحث این میشود که «نگرش کلی» صدرا تقریباً ضد هیدگر است.
فلسفه ملاصدرا
حمیدرضا میرزایی؛ ابراهیم سعدی
چکیده
حیوانات، در فلسفۀ اسلامی، صاحب علم و ادراکاند. این مطالعه به منظور بررسی مبحث علم و ادراک در حیوانات مبتنی بر فلسفهی حکمت متعالیه انجام گردید. حکمت متعالیه فلسفهای وجودشناختی است. این سامانۀ فکری، اصالت را در هستی به «وجود» میدهد. بر پایۀ این نگرش، آنچه پهنۀ هستی را از خود آکنده، «وجود» است و ماهیات، حقایقی اعتباریاند. ...
بیشتر
حیوانات، در فلسفۀ اسلامی، صاحب علم و ادراکاند. این مطالعه به منظور بررسی مبحث علم و ادراک در حیوانات مبتنی بر فلسفهی حکمت متعالیه انجام گردید. حکمت متعالیه فلسفهای وجودشناختی است. این سامانۀ فکری، اصالت را در هستی به «وجود» میدهد. بر پایۀ این نگرش، آنچه پهنۀ هستی را از خود آکنده، «وجود» است و ماهیات، حقایقی اعتباریاند. هستی، تحقق فعل خداوند است. هستی، مشکک است. هر مرتبهای، جملگی کمالات مادون خود را دارا و از محدودیتهای وجود مادون، مبراست. همین مرتبه نیز محاط مرتبۀ بالاتر از خود است. کمال و وجود، حقیقتی واحدند؛ چنانکه هر چه وجود شدیدتر باشد، کمالات نیز آشکارترند. جمادات، نباتات، حیوانات و انسان دارای کمال وجود مرتبۀ خود هستند. یکی از این کمالات، علم است؛ چرا که بر «وجود بما هو وجود» حمل میشود. بنابراین، حیوان بهقدر مرتبۀ وجودیِ خود، صاحب کمال است. تشکیک وجود در هر مرتبهای جریان دارد، بنابراین کمالات در هر مرتبه از وجود مشکک هستند، پس علم نیز در حیوانات تشکیکی است. حیوانات میتوانند در معرض تعلیم واقع شوند. علم حیوانات، حسی و خیالی است. حیوانات قادرند با روش حسی و خیالی، در مسیر آموزش قرار بگیرند و مرتبۀ علم خود را شدت بخشند. مقالۀ حاضر بهمنظور بررسی مبحث علم و ادراک در حیوانات، مبتنی بر حکمت متعالیه، صورتبندی شده است.
فلسفه ملاصدرا
زیبا هاشمی حاجی بهزاد؛ مرتضی شجاری؛ مهدی محمدزاده
چکیده
ملاصدرا بهعنوان فیلسوفی جامعالاطراف، در تدوین نظام فلسفی خویش از نگرش نمادپردازنه غفلت نکرده است. در این مقاله ابتدا به تبیین مفهوم نماد و نیز ریشهشناسی آن پرداختهایم، سپس جایگاه نماد در نظام فکری ملاصدرا، تأثیرپذیری وی از ابن عربی، نگاه نمادپردازانة او به دین و تأکید وی بر زبان نمادین دین مورد بررسی قرار گرفته است و نهایتاً ...
بیشتر
ملاصدرا بهعنوان فیلسوفی جامعالاطراف، در تدوین نظام فلسفی خویش از نگرش نمادپردازنه غفلت نکرده است. در این مقاله ابتدا به تبیین مفهوم نماد و نیز ریشهشناسی آن پرداختهایم، سپس جایگاه نماد در نظام فکری ملاصدرا، تأثیرپذیری وی از ابن عربی، نگاه نمادپردازانة او به دین و تأکید وی بر زبان نمادین دین مورد بررسی قرار گرفته است و نهایتاً نشان داده شده که اساساً پیوند چنین نظام فکری بهرهمند از منابع فکری مختلف (اعم از دین، فلسفه، عرفان و کلام) جز با زنجیری بهنام نمادپردازی مقدور نیست، هر چند عناصر دیگری نیز در این پیوند دخیلند. بیش از همه بر این دو نکته، بهمثابه یافتۀ این پژوهش، تأکید شده است: نخست، نظریۀ اصالت وجود و فقر ذاتی وجود نهایتاً با بیانی نمادین تبیین میشود. دوم، توجیه برخی از برداشتهای عرفانی از دین و تفاسیر باطنی از ظاهر نص نیز نهایتاً تفسیری نمادین است.
فلسفه ملاصدرا
محمدجعفر جامه بزرگی؛ محمد سعیدی مهر؛ رضا اکبری
دوره 6، شماره 2 ، خرداد 1397، ، صفحه 11-24
چکیده
براساس نظریۀ نوخاستهگرایی، ذهن بهطور بدیع و پیشبینیناپذیری از بدن فیزیکی ظهور میکند و وابسته به آن است، در عین حال غیرقابل تقلیل به مغز یا هر گونه سیستم فیزیکی برآمده از آن است. یکی از قرائتهای مهم نوخاستهگرایی، نوخاستهگرایی جوهری است که در بسیاری از شاخصهها با نظریۀ حدوث جسمانی نفس قرابت دارد. از اینرو به نظر میرسد ...
بیشتر
براساس نظریۀ نوخاستهگرایی، ذهن بهطور بدیع و پیشبینیناپذیری از بدن فیزیکی ظهور میکند و وابسته به آن است، در عین حال غیرقابل تقلیل به مغز یا هر گونه سیستم فیزیکی برآمده از آن است. یکی از قرائتهای مهم نوخاستهگرایی، نوخاستهگرایی جوهری است که در بسیاری از شاخصهها با نظریۀ حدوث جسمانی نفس قرابت دارد. از اینرو به نظر میرسد این نظریه در فضای فلسفۀ ذهن معاصر قابل بازخوانی و صورتبندی است و میتوان از نظریۀ نوخاستهگرایی صدرایی سخن گفت. در نظریۀ نوخاستهگرایی صدرایی، ذهن، در مرحلهای از تکامل سیستم پیچیدۀ مغزی و انداموارههای زیستی، بهصورت بدیع، پیشبینیناپذیر و با وابستگی پایهای به بدن مادی ظهور میکند و از سوی دیگر غیرقابل تقلیل به بدن است. بر اساس اتحاد خارجی ذهنـبدن مسئلۀ علیت ذهنی و رابطۀ ایندو چهرۀ دیگری به خود میگیرد که در اندیشۀ فیلسوفان پیش از ملاصدرا بیسابقه است.
فلسفه ملاصدرا
میکائیل جمال پور؛ مهدی آقاپور بیشک
دوره 6، شماره 2 ، خرداد 1397، ، صفحه 25-46
چکیده
نظریۀ ادراکات اعتباری طی چند دهۀ گذشته از سوی برخی شارحان، منتقدان و محققان از زوایای مختلف، مورد مطالعه قرار گرفته و البته باز هم جای پژوهشهای دیگر در اینباره خالی است. نوشتار حاضر بهدنبال طرح این مسئله و یافتن جواب آن است که علامه طباطبایی بر اساس تعریفی که از اعتباریات ارائه داده؛ بر دخالت و تأثیر قوۀ واهمه در شکلگیری اعتباریات ...
بیشتر
نظریۀ ادراکات اعتباری طی چند دهۀ گذشته از سوی برخی شارحان، منتقدان و محققان از زوایای مختلف، مورد مطالعه قرار گرفته و البته باز هم جای پژوهشهای دیگر در اینباره خالی است. نوشتار حاضر بهدنبال طرح این مسئله و یافتن جواب آن است که علامه طباطبایی بر اساس تعریفی که از اعتباریات ارائه داده؛ بر دخالت و تأثیر قوۀ واهمه در شکلگیری اعتباریات تأکید داشته و همچنین در رسالهها و کتابهای خویش به نقش قوۀ خیال در عمل اعتبارسازی تصریح کرده است. این پژوهش بر اساس کتب و آراء اندیشمندان مختلف، بهویژه علامه طباطبایی، بهدنبال تبیین جایگاه هستیشناسانه و معرفتشناسانۀ این دو نیرو و همچنین تعیین نقش آنها یا یکی از آندو در اعطای حکم یک شیء به شیء دیگر است. یافتههای تحقیق را بدینصورت میتوان بیان نمود: ۱. تکلیف جایگاه و کارکرد دو نیروی واهمه و خیال بهصورت روشن در آثار علامه مشخص نشده است. ۲. اگر به سیر اعتبارسازی ذهن انسان توجه شود، علاوه بر نقش قوای دیگر، نقش پیشین عقل در این زمینه غیرقابلانکار است. ۳. اگرچه اموری مانند استعاره و مجاز، اهم منابع الهامبخش علامه طباطبایی در طرح نظریۀ اعتباریات است، ولی این موضوعات در عین مشابهت با اعتباریات، با آنها تفاوت جوهری دارند. ۴. از مجموع این مطالب میتوان تعریفی از اندیشههای اعتباری ارائه کرد که به نظر نگارندگان کاملتر از تعاریف موجود در آثار علامه و سایر محققان است.
فلسفه ملاصدرا
عباس حاجیها؛ محمدرضا ضمیری؛ یدالله دادجو؛ محمد الهی
دوره 6، شماره 2 ، خرداد 1397، ، صفحه 47-61
چکیده
این مقاله با روش تلفیقی (عقلی ـ نقلی) و با استفاده از منابع اسنادی و کتابخانهای، بررسی تطبیقی علم پیشین الهی در حکمت صدرایی و ابن سینا و تطبیق آن با آیات و روایات را به کاوش نشسته و در صدد تبیین و تطبیق دیدگاه دو فیلسوف نامدار شیخالرئیس ابن سینا و حکیم صدرالمتألهین دربارۀ علم پیشین الهی است. یافتهها حاکی از آن است که علم در ...
بیشتر
این مقاله با روش تلفیقی (عقلی ـ نقلی) و با استفاده از منابع اسنادی و کتابخانهای، بررسی تطبیقی علم پیشین الهی در حکمت صدرایی و ابن سینا و تطبیق آن با آیات و روایات را به کاوش نشسته و در صدد تبیین و تطبیق دیدگاه دو فیلسوف نامدار شیخالرئیس ابن سینا و حکیم صدرالمتألهین دربارۀ علم پیشین الهی است. یافتهها حاکی از آن است که علم در حکمت صدرایی، امری وجودی و دارای مراتب و در نظام مشایی، کیف نفسانی است. در حکمت متعالیه علم خداوند به ذات و علم به موجودات قبل از ایجاد و بعد از ایجاد، علمی حضوری ولی در حکمت مشاء علم ذات به ذات و علم به صور متقرره در ذات، حضوری و علم به موجودات خارجی، قبل و بعد از ایجاد، حصولی است. بنا بر تصویری که ابن سینا از علم پیشین حق تعالی ارائه میدهد، حق تعالی قبل از خلق صور علمیه به موجودات علم نداشته و این راه یافتن جهل در ذات حق تعالی شمرده میشود. اما در آیات و روایات، علم حضرت حق عین ذات او دانسته شده که در هر حالی که ذات برقرار باشد، آن علم نیز موجود است، خواه آن صور علمیه موجود باشند، خواه موجود نباشند. نظریۀ صدرالمتألهین برخلاف نظریۀ ارتسام ابن سینا هماهنگی کاملی با آیات و روایات دارد و مورد تأیید نویسندگان مقاله حاضر است.
فلسفه ملاصدرا
باقر حسین لو؛ حامد ناجی اصفهانی
دوره 6، شماره 2 ، خرداد 1397، ، صفحه 63-85
چکیده
اندیشههای فلسفی صدرالمتألهین شیرازی بهعنوان یکی از فیلسوفان صاحب مکتب در حوزههای هستیشناسی، در طول زمان فراز و نشیبهای فراوانی داشته است؛ بهطوری که بیشتر تفکرات و اندیشههای فلسفیاش بهتدریج بر اثر تکامل، دستخوش تغییر گشته و او با گذر و کنار گذاشتن نظریهها و دیدگاههای پیشین خود، تئوریها و نظریههای نوینی را ...
بیشتر
اندیشههای فلسفی صدرالمتألهین شیرازی بهعنوان یکی از فیلسوفان صاحب مکتب در حوزههای هستیشناسی، در طول زمان فراز و نشیبهای فراوانی داشته است؛ بهطوری که بیشتر تفکرات و اندیشههای فلسفیاش بهتدریج بر اثر تکامل، دستخوش تغییر گشته و او با گذر و کنار گذاشتن نظریهها و دیدگاههای پیشین خود، تئوریها و نظریههای نوینی را جایگزین کرده است. بدین طریق، او فلسفه را به وادی و عرصههای جدید و تازهای وارد نمود. این مقاله در صدد است با رصد سیر اندیشههای او در باب یکی از مهمترین مسائل فلسفی، یعنی ماهیت و کیفیت اعتباری بودن آن، آخرین دیدگاه او را در اینباره تبیین کند. چالش و مشکل بسیار جدیای که صدرا در این مورد با آن مواجه بوده، آن است که بالاخره تکلیف ماهیت چیست؟ آیا ماهیت در جهان خارج تحقق دارد یا نه؟ او در پاسخ به این مسئله، اعتباری بودن ماهیت را مطرح میکند و با گزارههای «ماهیت، بالعرض است»، «ماهیت، حدِ وجود است»، «ماهیت امری مجازی است» و «ماهیت امری تبعی و بالتبع است» به تبیین آن میپردازد. آنچه وی درصدد است در قالب این گزارهها بهعنوان نظر نهایی خود ابراز کند، این است: ماهیت به هیچ وجه تحقق خارجی ندارد و اینکه آن را امری اعتباری دانسته و با عبارات بالعرض، بالتبع، حد وجود یا المجاز بودن ماهیت در صدد تبیین آن است، تنها به دلیل ضیق واژه بوده وگرنه برای ماهیت تحقق خارجی قائل نیست.
فلسفه ملاصدرا
عبدالله صلواتی؛ شهناز شایان فر
دوره 6، شماره 2 ، خرداد 1397، ، صفحه 107-120
چکیده
در باب حقوق بشر دو گفتمان فراقراردادی و قراردادی مطرح است و تساوی حقوق و نیز تساوی در برابر حقوق، مسبوق به تساوی مستحقان است؛ با این تفاوت که در گفتمان فراقراردادی، تساوی مستحقان امری عینی است و ریشه در حقیقت واحد و جامع دارد و در گفتمان قراردادی، تساوی مستحقان با فرض و اعتبار تأمین میشود. اما ظاهراً کثرت نوعی انسان صدرایی با طرح ...
بیشتر
در باب حقوق بشر دو گفتمان فراقراردادی و قراردادی مطرح است و تساوی حقوق و نیز تساوی در برابر حقوق، مسبوق به تساوی مستحقان است؛ با این تفاوت که در گفتمان فراقراردادی، تساوی مستحقان امری عینی است و ریشه در حقیقت واحد و جامع دارد و در گفتمان قراردادی، تساوی مستحقان با فرض و اعتبار تأمین میشود. اما ظاهراً کثرت نوعی انسان صدرایی با طرح انسانهای متباین نمیتواند با تساوی حقوق مستحقان سازگار باشد. پرسش محوری این جستار آن است که چگونه با پذیرش کثرت نوعی انسان صدرایی و جهانهای متفاوتی که انسانهای مختلف در آن زیست میکنند، میتوان از تساویِ حقوق اجتماعی انسانها و تساوی آنها در برابر قانون در گفتمان فراقراردادی سخن گفت؟ دستاورد این پژوهش این است که با توجه به امکانات درونی فلسفة ملاصدرا میتوان از دو مدل «برابری عینی بنفس امر متواطی» (= وحدت نوعی) و «برابری عینی در امر غیرمتواطی» در تبیین اصل برابری بهره برد و با توجه به عینی بودن این دو مدل در فلسفة صدرایی و ترجیح آن بر مدل ذهنی و قراردادی نیازی به طرح مدل ذهنی و قراردادی در فلسفة یادشده نیست. گفتنی است که مدل «برابری عینی در امر غیرمتواطی» در تفسیر اصل برابری از نوآوریهای این جستار است.
فلسفه ملاصدرا
محمود صیدی؛ هادی هاشمی
دوره 6، شماره 2 ، خرداد 1397، ، صفحه 121-131
چکیده
حادث یا قدیم بودن قرآن و صفت کلام الهی قدیمیترین بحث الهیاتی در عالم اسلام است که وجه تسمیۀ علم کلام نیز به همین جهت است. با توجه به اینکه اشاعره صفات خداوند را قدیم میدانستند، حادث بودن صفت کلام و قرآن را منکر گشتند. اشاعره استدلالهای متعددی در اثبات قدیم بودن قرآن از جهت کلام نفسی، دارا بودن همۀ صفات کمالی برای خداوند در ازل، ...
بیشتر
حادث یا قدیم بودن قرآن و صفت کلام الهی قدیمیترین بحث الهیاتی در عالم اسلام است که وجه تسمیۀ علم کلام نیز به همین جهت است. با توجه به اینکه اشاعره صفات خداوند را قدیم میدانستند، حادث بودن صفت کلام و قرآن را منکر گشتند. اشاعره استدلالهای متعددی در اثبات قدیم بودن قرآن از جهت کلام نفسی، دارا بودن همۀ صفات کمالی برای خداوند در ازل، خطابات قرآنی و سابق بودن کلام خداوند اقامه مینمایند. با وجود این، اثبات کلام نفسی منجر به تعدد قدما و حلول امور نفسانی در ذات خداوند میشود و لازمۀ حادث نبودن صفات خداوند، قدیم بودن آنها نیست بلکه صفات خداوند اتحاد مصداقی و اختلاف مفهومی دارند. در برخی از آیات قرآنی جبرئیل از جانب خداوند پیامبران را مورد خطاب قرار میدهد. لذا طرف خطاب هنگام وحی همیشه قدیم نیست. با توجه به تشکیکی بودن صفت کلام مانند صفات دیگر، کلام ذاتی مقدم بر فعلی و مجردات سابق بر مراتب مادی و لفظی کلام هستند.
فلسفه ملاصدرا
مصطفی مؤمنی؛ محمد نجاتی
دوره 6، شماره 2 ، خرداد 1397، ، صفحه 133-146
چکیده
مقالۀ «بررسی اصالت وجود صدرایی در تفکر سینوی» که در شمارۀ بهار و تابستان 95 مجلۀ حکمت صدرایی به چاپ رسیده است، اصالت وجود مطرح در حکمت متعالیه را در تفکر سینوی بررسی کرده است. هر چند نگارندگان با رویکرد نویسنده موافق بوده و ابن سینا را اصالت وجودی دانسته، ولی مواضعی چند از مقالۀ مذکور را قابل تأمل میدانند. نقد و بررسی آن مقاله ...
بیشتر
مقالۀ «بررسی اصالت وجود صدرایی در تفکر سینوی» که در شمارۀ بهار و تابستان 95 مجلۀ حکمت صدرایی به چاپ رسیده است، اصالت وجود مطرح در حکمت متعالیه را در تفکر سینوی بررسی کرده است. هر چند نگارندگان با رویکرد نویسنده موافق بوده و ابن سینا را اصالت وجودی دانسته، ولی مواضعی چند از مقالۀ مذکور را قابل تأمل میدانند. نقد و بررسی آن مقاله در دو محور روششناختی و محتوایی انجام شده است؛ دربارۀ مواضع محتوایی، افزون بر نارسایی مقاله در بیان دقیق موضع ملاصدرا در معنای اصالت وجود، آرایی که دربارۀ اندیشۀ ابن سینا اتخاذ کرده، بسیار قابل تأمل است. از جمله اینکه درحالیکه قرائت اصالت ماهیتی نیز از عبارات شیخ وجود دارد، بدون ارائۀ شواهدی محکم، اصالت وجودی بودن شیخ را مسلم دانسته است. «تباین وجودات» و «عروض خارجی وجود بر ماهیت» نیز از باورهای مسلم شیخ دانسته شده است. نگارندگان معتقدند که بر حسب نصوص و شواهد موجود در عبارات شیخ، «تباین وجودات» و «عروض خارجی وجود»، در تفکر ابن سینا از هیچ شاهدی برخوردار نیست و در این نوشتار خلل و ایرادات مقالۀ فوق را یادآور میشوند.
فلسفه ملاصدرا
سید مهدی میرهادی؛ حسنعلی بختیار نصر آبادی؛ محمد نجفی
دوره 6، شماره 2 ، خرداد 1397، ، صفحه 147-161
چکیده
در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی تلاش شده تا طرحی از دیدگاه فلسفی ملاصدرا دربارۀ رابطۀ خیال و معرفت ارائه شود. هدف اصلی مقاله، ارائۀ تصویری از ماهیت رابطۀ خیال و معرفت، ابعاد رابطۀ خیال و معرفت و چگونگی مداخلات خیال در فرایند کسب معرفت است. خیال به مجموعه ظرفیتهای نفس برای مواجهه و کار با صور خیالی، اعم از ذخیره و نگهداری صور ...
بیشتر
در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی تلاش شده تا طرحی از دیدگاه فلسفی ملاصدرا دربارۀ رابطۀ خیال و معرفت ارائه شود. هدف اصلی مقاله، ارائۀ تصویری از ماهیت رابطۀ خیال و معرفت، ابعاد رابطۀ خیال و معرفت و چگونگی مداخلات خیال در فرایند کسب معرفت است. خیال به مجموعه ظرفیتهای نفس برای مواجهه و کار با صور خیالی، اعم از ذخیره و نگهداری صور (مصوره)، تصرف در صور (متصرفه)، صورتسازی برای معقولات (متخیله) و معقولسازی صور (متفکره) اطلاق میشود. صورت ذهنی، رونوشت نفس از واقعیت خارجی است. تهیه، نگهداری و گسترش صورتهای ذهنی، بهعنوان برداشتی از مفهوم و فرایند معرفت (حصولی) مد نظر واقع شده است. رابطۀ خیال و معرفت در چهار محور «خیال و تشکیل ذهن»، «خیال و امکان معرفت»، «خیال و بقای معرفت» و «خیال و گسترش معرفت» بررسی و تبیین شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که: 1. موجودیت ذهن با خیال و صور خیالی شکل میگیرد. 2. خیال، از طریق تبدیل معلوم بالعرض (واقعیت خارجی) به معلوم بالذات (صورت ذهنی واقعیت خارجی) و تبدیل صورت حسی به صورت خیالی، امکان شکلگیری معرفت را فراهم میآورد. 3. خیال از طریق ذخیرۀ صورتها و در دسترس نگه داشتن آنها، عامل بقای معرفت است. 4. از آنجا که معرفت از موجودیتی یکپارچه برخوردار است و اتصال صور علمی در ذهن از طریق خیال امکانپذیر میشود، خیال سنگ بنای هر معرفت جدید است. 5. خیال بخشی ضروری از ساختار ادراکات وهمی و عقلی انسان است.
فلسفه ملاصدرا
مهدیه علوی فر؛ عبدالحمید فلاح نژاد
دوره 6، شماره 2 ، خرداد 1397، ، صفحه 171-184
چکیده
بررسی حقیقت انسان و چگونگی تکامل او از جمله مسائل مهم در قرآن کریم و فلسفۀ اسلامی است. ملاصدرا با توجه به نظریۀ حرکت جوهری و با تکیه بر آیاتی که به رجوع تدریجی و صیرورت انسان به سوی الله اشاره دارد، به تبیین تکامل انسان پرداخته است. در آیات قرآن کریم و حکمت متعالیه تکامل انسان در دو بعد روح و جسم امکانپذیر است. کمال جسمانی انسان رسیدن ...
بیشتر
بررسی حقیقت انسان و چگونگی تکامل او از جمله مسائل مهم در قرآن کریم و فلسفۀ اسلامی است. ملاصدرا با توجه به نظریۀ حرکت جوهری و با تکیه بر آیاتی که به رجوع تدریجی و صیرورت انسان به سوی الله اشاره دارد، به تبیین تکامل انسان پرداخته است. در آیات قرآن کریم و حکمت متعالیه تکامل انسان در دو بعد روح و جسم امکانپذیر است. کمال جسمانی انسان رسیدن به مرحلة تسویه و نفخ روح است، اما تکامل روح انسان از منظر قرآن و حکمت متعالیه به اسبابی همچون کمال عقل نظری و عملی، افاضات ربانی، محبت و عشق، یاد خدا، الهام گرفتن از ملائکه و مدد انسان کامل وابسته است. مقالۀ حاضر به روش توصیفیـتحلیلی و با توجه به مبانی ملاصدرا، به تبیین اسباب و عوامل تکامل انسان پرداخته و در نهایت به این نتیجه میرسد که نهایت تکامل انسان در ورود به مقام عقل بالفعل و فنای فی الله از طریق حرکات ذاتی و تبدلات جوهری امکانپذیر است. مصداق بار یافتن به مراحل اعلای تکامل، امام و خلیفۀ الهی بر روی زمین است.
فلسفه ملاصدرا
محمدرضا ارشادینیا
دوره 6، شماره 1 ، آذر 1396، ، صفحه 11-24
چکیده
حکیم آقاعلی مدرس در بین حکمای متعالی از جهت برخورداری از حس نوآوری، جایگاهی ویژه دارد. او رویکرد نوآوری را در نظریه چالشبرانگیز معاد جسمانی، با الهام از روایتی پی میگیرد که همۀ فضای نظریهپردازی او را به خود اختصاص داده و قواعد عقلی نظام متعالی را برای شرح این روایت و بهرههای اثباتی معاد جسمانی بهکار میگیرد. همگرایی و همسازی ...
بیشتر
حکیم آقاعلی مدرس در بین حکمای متعالی از جهت برخورداری از حس نوآوری، جایگاهی ویژه دارد. او رویکرد نوآوری را در نظریه چالشبرانگیز معاد جسمانی، با الهام از روایتی پی میگیرد که همۀ فضای نظریهپردازی او را به خود اختصاص داده و قواعد عقلی نظام متعالی را برای شرح این روایت و بهرههای اثباتی معاد جسمانی بهکار میگیرد. همگرایی و همسازی مبانی عقلیـفلسفی با مفاد روایات، در حکمت متعالیه مطلبی رایج و پرکاربرد است. بهکارگیری این سبک را صدرالمتألهین خود به یادگار گذاشته و توانایی و مهارت فنی خود را در شرح و تفسیرنگاری بر متون روایی ـچه در آثار مفصل و مختصر فلسفی و چه در آثار تفسیریـ نشان داده است. حکیم آقاعلی مدرس با بهرهمندی از چنین میراثی، در بیان کیفیت معاد جسمانی، به روایتی خاص توجه أکید و اهتمام چشمگیر نشان داده است. سعی او در واکاوی متون وحی ارزش مستقل دارد و درسآموز برای پژوهندگان این راه دشوار است، چه رهیافتهایش منطبق بر مفاد صریح روایت مورد استناد باشد یا خیر. با عرضه برداشتهای او بر معیارهای عقلی و تحلیل نقدی میتوان ادامه مسیر را برای فهم متون دینی هموارتر نمود.