جعل بسیط ماهیت در اندیشه میرداماد

نوع مقاله : علمی- پژوهشی

نویسنده

دانشگاه شهید بهشتی

چکیده

دیدگاه میرداماد دربارة مجعول بالذّات، نظریة جعل بسیط ماهیت است. مطابق با توصیف وی، چون شیء ممکن (ماهیت) در حدّ ذات خود محتاج به علّت است، پس آنچه در فرآیند جعل، حقیقی و بالفعل می‌شود همانا خود و ذات ممکن الوجود است؛ نه اموری بیرون از ذات چون وجود یا اتّصاف. فهم منسجم و دقیق این دیدگاه، در گرو التفات به اصطلاح «وجود» و «ماهیت» و نیز دو ویژگی تقدیر و حقیقت ماهیت در اندیشة میرداماد است. به باور میرداماد، فرآیند جعل چیزی جز سیر ماهیت از مقام تقدیر به مقام حقیقت و تقرّر نیست؛ و در تحقّق ماهیت، هیچ چیزی بر آن افزوده نمی‌شود. پس از فعلیّت ماهیت، وجود به‌مثابة معنای انتزاعی محض از خود ماهیت متقرّر انتزاع می‌شود و اتّصاف ماهیت به موجودیّت، مفاد جعل ترکیبی است. از آن‌جا که میرداماد در مقدّمات استدلال خود بر جعل ماهیت، از عینیّت معنای سلبی امکان با ماهیت متقرّر بهره برده، جعل ماهیت در اندیشة وی ملازم با اصالت ماهیت مصطلح در حکمت متعالیه نیست.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Theory of “Simple Making of Quiddity” in Mir Damad’s Thought

چکیده [English]

Mir Damad’s idea of essentially made is the theory of simple making of Quiddity. According to his description, because of essential need of possible being to creative cause, its essence and quiddity is the thing that becomes real in the process of making, not the accidental such as existence or qualification. Detailed studies of his theory depend on recognizing the meaning of "existence" and “quiddity" in his works and understanding two main properties of quiddity: being hypothetical (taqdir) and being real. According to Mir Damad, the process of making and creation is the action of going out from being hypothetical to being real and nothing is added to quiddity. When quiddity became real, “existence”, as a mental nature, is perceived. Thus, the ascription of existence to quiddity is a composite making. Because Mir Damad has regarded in his argument for the simple making of quiddity, the negative aspect of essential possibility as the same thing with real quiddity, he does not believe in principality of quiddity in the sense in which it is negated in the transcendental philosophy.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Simple making
  • Hypothetical Quiddity
  • Real Quiddity
  • Existence
  • Essential Possibility
  • Mir Damad