مقایسه و ارزیابی رابطه جاودانگی و معنای زندگی در اندیشه تولستوی وملاصدرا

نوع مقاله : علمی- پژوهشی

نویسندگان

1 هیئت علمی

2 هیئت علمی دانشگاه پیام نور

3 مشاور

چکیده

مسئلة رابطه و تاثیر مرگ و جاودانگی بر معنای زندگی در آثار متفکرانی چون تولستوی و ملاصدرا به‌عنوان یکی از مسائل بنیادی مورد توجه بوده است. تولستوی که زمانی احساس پوچی می‌کرد، تصمیم گرفت راه حلی بیابد. او پس از سفرهای متعدد و مطالعة علوم مختلف و به‌ویژه کنکاش در زندگی و احوالات گروه‌های مختلفی از مردم، اعم از پوچ‌گرایان و کسانی که زندگی را معنادار می‌دانند، به این نتیجه رسید که لازمة معنادار بودن زندگی، جاودانه بودن انسان است وگرنه سعادت و بامعنا بودن زندگی توهم و خیالی بیش نخواهد بود. این نتیجه حاصل استقرا و مطالعه در زندگی مردم است نه حاصل یک نظام فلسفی نظام‌مند. در آن سو، ملاصدرا با توجه به نظام فلسفی خاص خود که بر اساس مبانی و اصول نظام‌مندی طراحی شده، اثبات می‌کند که انسان جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا است و نفس و بدن رابطة اتحادی دارند. نفس انسان به‌واسطة اتحاد با ادراکات و تأثیرپذیری از فضایل اخلاقی و انجام دستورات شریعت، سعه وجودی پیدا کرده و به‌تدریج به تجرد، روحانیت و جاودانگی می‌رسد. هدف نهایی و حقیقی از زندگی انسان رسیدن به مبدأ هستی است و چون مبدأ هستی نهایت ندارد، پس انسان در صورتی می‌تواند در مسیر هدف و معنای زندگی گام بردارد که جاودانه باشد. بنابراین، با اثبات عالم برزخ و قیامت سیر انسان را بی‌نهایت می‌داند. این تفسیر از زندگی و مرگ نه‌تنها ترسناک نیست و باعث پوچی نمی‌شود بلکه موجب پویایی، امید، آرامش و معناداری زندگی می‌گردد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Comparative Study of the Relation between Death and Dmmortality and the Meaning of Life in Tolstoy and Molla Sadra

نویسندگان [English]

  • sadi saffari 1
  • reza rasooli shrabyani 2
  • marziye akhlaghi 3
چکیده [English]

The problem of the relation between death and immortality on the meaning of life in the authorities of thinkers such as Tolstoy and Mulla Sadra has been considered as one of the fundamental issues. Once Tolstoy felt absurdity, decided to find a solution. After various trips and studying different Sciences, specially researching in lives of different groups of people, both nihilists and those who consider life meaningfully, came to a conclusion that immortality of human is essential to having meaningful life, otherwise happiness and meaningfulness of life would be hallucination, this conclusion is result of induction and study on people's lives not result of philosophical system.
However, Mulla Sadra, according to his particular philosophical system which designed based on regular participles, proved that human being is physical created and spiritual survival, and soul and body have union relation. Also, soul impressed with moral virtues and obeyed shariat's orders, achieve spirituality, abstraction and immortality.  Ultimate goal of human life is achieving the origin of being, and because the origin of being has no end, thus human’s immortality is required to traverse the road of life. Therefore, proving the world of grief   and resurrection, Mulla Sadra implies that human traverse is infinite: and this interprataion of life and death not only isn’t trouble and meaningless, but also results in a dynamic, hopefully, calm and meaningful life.

کلیدواژه‌ها [English]

  • the meaning of life
  • immortality
  • death
  • Tolstoy
  • molla sadra
قرآن کریم.##آزاده، محمد (1390). فلسفه و معنای زندگی. تهران: نگاه معاصر.##ابن‌سینا (1388). مجموعه رسائل ابن‌سینا. تصحیح محمود طاهری. قم: آیت اشراق.##ابن‌عربی، محی‌الدین (1370). فصوص الحکم. تهران: الزهراء.##بکر، لارنس سی. (378 ). تاریخ فلسفهٔ اخلاق غرب. ترجمة گروهی از مترجمان. قم: مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی.##پاپکین، ریچارد هنری (1385). کلیات فلسفه. ترجمة سید جلال‌الدین مجتبوی. تهران: حکمت.##تولستوی، لئو (1375). خداوند حقیقت را می‌بیند اما صبر می‌کند. ترجمة پریسا خسروی سامانی. تهران: فرهنگ اسلامی.##ــــــ (1377). آنا کارنینا. ترجمة قازار سیمونیان. تهران: سیمرغ.##ــــــ (1388). رستاخیز. ترجمة مرتضی اصغری. تهران: اشجع.##ــــــ (1391). چه باید کرد؟ ترجمة مهدی سمسار، تهران: چشمه.##ــــــ (1393). اعتراف من. ترجمة سعید فیروزآبادی. تهران: جامی.##ــــــ (1394). مرگ ایوان ایلیچ. ترجمة سروش حبیبی. تهران: چشمه. ##ــــــ (2537). فلسفهٔ زندگی. ترجمة جلال دادگری. تهران: اشرفی.##راسل، برتراند (1372). تاریخ فلسفهٔ غرب. ترجمة نجف دریابندری. تهران: کتاب پرواز.##علیزمانی، امیرعباس (1386). «معنای معنای زندگی». پژوهشنامهٔ فلسفهٔ دین. شمارة 9، صفحة 90ـ59.##غزالی، محمد (1376). میزان العمل. ترجمة علی‌اکبر کسمایی. تهران: سروش.##فارابی، ابونصر (1421ق). آراء اهل المدینة الفاضلة و مضاداتها. تحقیق دکتر علی بوملحم. بیروت: مکتبة الهلال.##فروغی، محمدعلی (1381). سیر حکمت در اروپا. تهران: زوار. ##فری، لوک (1383). انسان و خدا یا معنای زندگی. ترجمة عرفان ثابتی. تهران: ققنوس.##کاپلستون، فردریک (1388). تاریخ فلسفه، ج1. ترجمة سید جلال‌الدین مجتبوی. تهران: علمی و فرهنگی.##کندی، یعقوب ابن اسحاق (1369ق). رسائل الکندی الفلسفیة. تحقیق محمد ابوریده. قاهره: دار الفکر العربی.##متز، تدئوس (1392). «آیا جاودانگی شرط لازم معنای زندگی است؟». ترجمة سید مصطفی موسوی اعظم. کتاب ماه فلسفه. شمارة 72.##
مجلسی، محمدباقر (1404ق). بحار الانوار. بیروت: مؤسسة الوفاء.##مک‌کواری، جان (1377). فلسفهٔ وجودی. ترجمة محمدسعید حنایی کاشانی. تهران: هرمس.##ملاصدرا (1354). المبدأ و المعاد. تصحیح سید جلال‌الدین آشتیانی. تهران: انجمن حکمت و فلسفة ایران.##ــــــ (1361). عرشیه. ترجمه و تصحیح غلامحسین آهنی. تهران: مولی.##ــــــ (1363الف). رسالة الحشر. ترجمه و تصحیح محمد خواجوی. تهران: مولی.##ــــــ (1363ب). المشاعر. تصحیح محمد خواجوی. تهران: مولی.##ــــــ (1363ج). مفاتیح الغیب. تصحیح محمد خواجوی. تهران: مؤسسة مطالعات و تحقیقات فرهنگی.##ــــــ (1386). رسالهٔ اتحاد عاقل و معقول. ترجمة علی بابایی. تهران: مولی.##ــــــ (1391). الشواهد الربوبیة. ترجمة جواد مصلح. تهران: سروش.##ــــــ (1981). الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة العقلیة. بیروت: دار احیاء التراث العربی.##نصری، عبدالله (1378). فلسفهٔ آفرینش. تهران: فرهنگ و اندیشة اسلامی.##ولف، سوزان (1382). «معنای زندگی». ترجمة محمد عبدالهی. نقد و نظر. شمارة 30ـ29.##یانوش، گوستاو (1386). گفتگو با کافکا. ترجمة فرامرز بهزاد. تهران: خوارزمی.##