علیّت تحلیلی و کاربردهای آن در حکمت متعالیه

نوع مقاله : علمی- پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تهران.

2 هیئت علمی گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تهران

چکیده

در رویکرد مشهور، علیّت مستلزم کثرت وجودی، اعم از تباینی و تشکیکی، میان علّت و معلول است؛ با این حال، خودِ فلاسفه در مواضعی که کثرت وجودی برقرار نیست، علیّت را متحقّق دانسته‌اند. صدرا این قسم علیّت را به تحلیل عقلانی می‌داند و آگاهانه ملازمه‌ای بین «علیّت» و «کثرت وجودی» نمی‌یابد. تئوری علیّت تحلیلی مستلزم توسعة معنای علیّت است و می‌باید تعریفی ارائه کرد که انطباق‌پذیر بر هر یک از کثرات وجودی و تحلیلی باشد. بر اساس مبانی حکمت متعالیه، دو تعریف از علیّت بیان می‌شود که توأمان انطباق‌پذیر بر کثرت وجودی و تحلیلی است. نخست، رابطة توقّف میان دو موجود؛ دوم، رابطة توقّف میان دو مصداق. از آن‌جا که کثرت «موجود» و «مصداق» لزوماً «کثرت وجودی» را به دنبال ندارد، اگر دو «موجود» و دو «مصداق» در خارج به دو «وجود» تحقّق یابند، علیّت خارجی است و اگر به یک «وجود» موجودند، علیّت تحلیلی است. با پذیرش دو تعریف فوق علیّت مستلزم کثرت وجودی (خارجی) نیست، بلکه مستلزم مطلقِ کثرت است، اعم از آن‌که کثرت وجودی باشد یا تحلیلی. می‌توان کاربردهای فراوانی از علیّت تحلیلی به دست آورد که برخی قبل از حکمت متعالیه و برخی بعد از آن، رواج یافته است: علیّت ماهیّت برای لوازم خود، علیّت امکان برای احتیاج، علیّت در برهان اقترانی حملی، علیّت عرض برای عرض، علیّت جوهر برای عرض، علیّت صورت (فصل) برای ماده (جنس) و علیّت ماده و صورت برای ذات ماهیت

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

From case-finding of Analytic causality at islamic philosophy To Analysis of Causality at Sadraian philosophy

چکیده [English]

Philosophers usually believe that causality entails the existential diversity of the cause and the effect. However, for the cases in which there is not any existential diversity, they assert that causality is actualized as well. According to Mullā Sadrā, this kind of causality has to be known by rational analysis. So, the causality does not imply existential diversity. The theory of analytic causality entails development of the meaning of causality and we have to propose a definition of causality which is consistent with both analytic and existential diversity. According to principles of Transcendent Philosophy, there are two definitions of causality which is consistent with both analytic and existential diversity. While the former is “the dependence between two being”, the latter is “the dependence between two referents”. Since the diversity of “being” and “referent” does not essentially entail “existential diversity”, if two “beings” and two “referents” are actualized by two “existence”, the causality is objective and if not, it is analytic. Based on these definitions, causality does not entail existential diversity. Rather, it entails mere diversity, either existential or analytic. There are a number of applications for analytic causality including causality of essence for its implications, causality of contingency for need, the causality in conjunctive-categorical argument, causality of accident for accident, causality of substance for accident, causality of form (genus) for matter (difference), and causality of the matter and the form for the essence.

کلیدواژه‌ها [English]

  • causality
  • diversity
  • Objective Causality
  • Analytic Diversity
  • Existential Diversity
  • Dependence

برای مشاهده اصل مقاله به صورت کامل، بر روی لینک "اصل مقاله" در بالای صفحه کلیک کنید