فلسفه ملاصدرا
سید مصطفی موسوی اعظم؛ حسن ابراهیمی؛ عبدالرسول کشفی
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1393، ، صفحه 107-121
چکیده
در رویکرد مشهور، علیّت مستلزم کثرت وجودی، اعم از تباینی و تشکیکی، میان علّت و معلول است؛ با این حال، خودِ فلاسفه در مواضعی که کثرت وجودی برقرار نیست، علیّت را متحقّق دانستهاند. صدرا این قسم علیّت را به تحلیل عقلانی میداند و آگاهانه ملازمهای بین «علیّت» و «کثرت وجودی» نمییابد. تئوری علیّت تحلیلی مستلزم توسعة معنای ...
بیشتر
در رویکرد مشهور، علیّت مستلزم کثرت وجودی، اعم از تباینی و تشکیکی، میان علّت و معلول است؛ با این حال، خودِ فلاسفه در مواضعی که کثرت وجودی برقرار نیست، علیّت را متحقّق دانستهاند. صدرا این قسم علیّت را به تحلیل عقلانی میداند و آگاهانه ملازمهای بین «علیّت» و «کثرت وجودی» نمییابد. تئوری علیّت تحلیلی مستلزم توسعة معنای علیّت است و میباید تعریفی ارائه کرد که انطباقپذیر بر هر یک از کثرات وجودی و تحلیلی باشد. بر اساس مبانی حکمت متعالیه، دو تعریف از علیّت بیان میشود که توأمان انطباقپذیر بر کثرت وجودی و تحلیلی است. نخست، رابطة توقّف میان دو موجود؛ دوم، رابطة توقّف میان دو مصداق. از آنجا که کثرت «موجود» و «مصداق» لزوماً «کثرت وجودی» را به دنبال ندارد، اگر دو «موجود» و دو «مصداق» در خارج به دو «وجود» تحقّق یابند، علیّت خارجی است و اگر به یک «وجود» موجودند، علیّت تحلیلی است. با پذیرش دو تعریف فوق علیّت مستلزم کثرت وجودی (خارجی) نیست، بلکه مستلزم مطلقِ کثرت است، اعم از آنکه کثرت وجودی باشد یا تحلیلی. میتوان کاربردهای فراوانی از علیّت تحلیلی به دست آورد که برخی قبل از حکمت متعالیه و برخی بعد از آن، رواج یافته است: علیّت ماهیّت برای لوازم خود، علیّت امکان برای احتیاج، علیّت در برهان اقترانی حملی، علیّت عرض برای عرض، علیّت جوهر برای عرض، علیّت صورت (فصل) برای ماده (جنس) و علیّت ماده و صورت برای ذات ماهیت