فلسفه ملاصدرا
فاطمه صادق زاده
چکیده
هر یک از مکاتب تفسیری برای فهم متشابهات قرآنی شیوهای دارند. ملاصدرا پیش از طرح نظریه خود، روشهای متداول بین سایر اندیشمندان را به دقت بررسی و ارزیابی میکند. او در حرکتی سلبی، روش تشبیهی ظاهرگرایان را به جهت نادیده گرفتن احکام عقل و بیتوجهی به مقام قدس الهی نمیپذیرد و شیوه تنزیهی اهل اعتزال و فیلسوفان را که اینگونه ...
بیشتر
هر یک از مکاتب تفسیری برای فهم متشابهات قرآنی شیوهای دارند. ملاصدرا پیش از طرح نظریه خود، روشهای متداول بین سایر اندیشمندان را به دقت بررسی و ارزیابی میکند. او در حرکتی سلبی، روش تشبیهی ظاهرگرایان را به جهت نادیده گرفتن احکام عقل و بیتوجهی به مقام قدس الهی نمیپذیرد و شیوه تنزیهی اهل اعتزال و فیلسوفان را که اینگونه آیات را با کنار نهادن معنای ظاهری، به نحو بیضابطه تأویل میکنند، بیش از روش اهل ظاهر مورد انتقاد قرار میدهد. وی با متکلمان اشعری که در برخی آیات به تشبیه و در برخی دیگر به تنزیه گرایش دارند نیز مخالفت میکند. وی سپس در حرکتی ایجابی روش راسخان در علم را معرفی میکند. در این روش پس از حذف خصوصیات مربوط به مصادیق عرفی و مادی، جان معنا استنباط میشود. به این ترتیب، ارواح معانی اموری چون قلم، دست، صورت و کرسی در مورد امور معقول و الهیاتی نیز ملاحظه میشود. از اینرو اطلاق این نامها برای اوصاف و افعال الهی به نحو حقیقت است. ملاصدرا افزون بر ایدهپردازی، در عمل نیز با کمک نظریه خود توانسته است در موارد بسیاری بدون دستشستن از معنای ظاهری، تفسیری از آیات متشابه ارائه دهد. برای داوری درباره حرکت ملاصدرا در این مسیر، لازم است که نوع تأثیر اندیشههای عرفانی و فلسفی وی در تفسیر متشابهات، میزان توجه او به معنای ظاهری و نگاهداشت آن و مراجعه او به روایات مورد ارزیابی قرار گیرد. ملاحظه آثار صدرا نشان میدهد که وی برای فهم متشابهات، گاهی مطابق روش پیشنهادی خود عمل نکرده است.