در بسیاری از آثار اندیشمندان مسلمان به حدیث قدسی «کنت کنزاً مخفیاً فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لکی أعرف» اشاره شده است. برخی با دیدة تردید یا انکار به سند و محتوای حدیث نگریستهاند، اما بسیاری آن را درخور اعتنا دیده و نتایج بسیار از آن استنباط کردهاند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نحوة نگرش بنیانگذار حکمت متعالیه ...
بیشتر
در بسیاری از آثار اندیشمندان مسلمان به حدیث قدسی «کنت کنزاً مخفیاً فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لکی أعرف» اشاره شده است. برخی با دیدة تردید یا انکار به سند و محتوای حدیث نگریستهاند، اما بسیاری آن را درخور اعتنا دیده و نتایج بسیار از آن استنباط کردهاند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نحوة نگرش بنیانگذار حکمت متعالیه و برخی از پیروان آن به این حدیث میپردازد. ملاصدرا غایت و مطلوببودن خداوند را، برای ذات خویش و دیگر موجودات، به ترتیب با اسامی الهی «اول» و «آخر» تطبیق میکند. او کنز مخفی را اشاره به مرتبة احدیت صرف میداند و برای تبیین نحوة احتجاب و ظهور در حدیث کنز حق تعالی چهار وجه ذکر میکند. ملاصدرا برخلاف جمهور متکلمان ارادة خداوند را منبعث از علم او به نظام خیر میداند که تابع علم او به ذات خویش است و بر همین اساس، حب ذاتی و عشق ازلی خداوند را سرچشمة ارادة او برای آفرینش معرفی میکند. همچنین، این حدیث را میتوان بهمنزلة تفسیر آیة «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» (ذاریات: 56) در نظر گرفت که بر اساس آن، عبادت معرفت است و انسان کامل، که جلوهگاه بروز همة صفات الهی است، غایت قصوای همة آفرینش خواهد بود.