فلسفه ملاصدرا
اعظم اسلامی نشلجی؛ محمد سعیدی مهر
دوره 5، شماره 1 ، آذر 1395، ، صفحه 23-32
چکیده
در معرفتشناسی معاصر، در باب ماهیت ادراک حسی و واقعنمایی آن، نظریات متعددی مطرح شده است. از آن میان، «واقعگرایی معرفتشناختی» بر این عقیده است که معرفت نسبت به جهان خارج ممکن بوده، عالم خارج مستقل از معرفت بشری وجود دارد و معرفت ما توصیفی از آن است. واقعگرایی معرفتشناختی به دو قسم «مستقیم» و «غیر مستقیم» تقسیم ...
بیشتر
در معرفتشناسی معاصر، در باب ماهیت ادراک حسی و واقعنمایی آن، نظریات متعددی مطرح شده است. از آن میان، «واقعگرایی معرفتشناختی» بر این عقیده است که معرفت نسبت به جهان خارج ممکن بوده، عالم خارج مستقل از معرفت بشری وجود دارد و معرفت ما توصیفی از آن است. واقعگرایی معرفتشناختی به دو قسم «مستقیم» و «غیر مستقیم» تقسیم میشود. در بدو امر به نظر میرسد نظریة ملاصدرا در باب ادراک حسی، با هر یک از واقعگرایی مستقیم و غیرمستقیم وجوه مشترکی دارد اما با اندکی تأمل تفاوتهای نظر ملاصدرا با هر یک، بهلحاظ دیدگاه خاص وی در باب هستیشناسی، آشکار و پیدایش نوعی «واقعگرایی غیر مستقیم صدرایی» ناگزیر خواهد شد؛ که در این مقاله به بیان آن پرداختهایم. آموزة «اتحاد عالم و معلوم»، واقعیت مجرد و مثالی علم را بهمثابه واسطه میان عالم و معلوم خارجی معرفی کرده و «تطابق وجودات طولی ماهیت» واقعنمایی ادراک حسی را تبیین میکند. اما به نظر میرسد ادراک یک شیء مادی که بهواسطه و در پرتو ادراک یک وجود مجرد مثالی در عالمی غیر از عالم طبیعت بهوقوع پیوسته، علیرغم سازگاری درونی که با دیگر آموزههای صدرایی دارد، از فهم متعارف از ادراک حسی بهدور بوده و خود محل بحث است.