فلسفه ملاصدرا
زهرا توکلی؛ مجید صادقی حسن آبادی؛ جعفر شانظری
چکیده
ایمان و اعتقاد به علم و عصمت پیامبران یکی از مهمترین آموزههای اعتقادی در تفکر کلامی شیعه است. از نگاه بسیاری از اندیشمندان، علم معصومین(ع) به حقایق هستی و پیامدهای زیانبار گناه، منشأ عصمت است، اما گاه از این مسئله غفلت میشود و گمان میکنند علم و عصمت با یکدیگر قابلجمع نیستند. اما اینکه ملاصدرا علم را مساوق وجود دانسته و در تعاریفی ...
بیشتر
ایمان و اعتقاد به علم و عصمت پیامبران یکی از مهمترین آموزههای اعتقادی در تفکر کلامی شیعه است. از نگاه بسیاری از اندیشمندان، علم معصومین(ع) به حقایق هستی و پیامدهای زیانبار گناه، منشأ عصمت است، اما گاه از این مسئله غفلت میشود و گمان میکنند علم و عصمت با یکدیگر قابلجمع نیستند. اما اینکه ملاصدرا علم را مساوق وجود دانسته و در تعاریفی که از عصمت ارائه میدهد بر نقش قوای نظری در تحقق گناه تأکید میکند، مؤید ارتباط مستقیم بین علم و عصمت در دیدگاه وی است. در تحقیق حاضر، افزون بر تحلیل نسبت علم و عصمت در نگاه صدرا، در دو گام با بررسی آن در مسئله وحی و زمان کودکی نبی، نشان داده شده که پرسشهای مطرح در باب این نسبت در مسئله وحی، ناشی از نادیده انگاشتن احکام وجود و مرتبه وجودی انسان کامل در نگاه صدرا است اما پرسشهای فراروی نسبت علم و عصمت در زمان کودکی نبی، امری تأملبرانگیز بوده که علت آن را باید در عدم امکان ارائه تبیین فلسفی از این نسبت، مطابق با مبانی ملاصدرا، دانست.
مهران رضایی؛ مجید صادقی حسن آبادی؛ احمد رستم پور
دوره 1، شماره 2 ، خرداد 1392، ، صفحه 63-76
چکیده
حوزة «ادراکات» و «فلسفه فعل»، از مباحث نو و حائز اهمیت در فلسفة اسلامی است. مسئلۀ خاصّ این پژوهش، تحلیل و تبیین منسجم جایگاه دو قوّه از قوای باطنی، یعنی خیال و وهم، در گسترة ادراکات و افعال انسانی است. از آنجا که خیال، محلّ نگهداری صور جزئی است، ملاصدرا عملکرد این قوّه در ادراکات و افعال را در رابطهای چند سویه ...
بیشتر
حوزة «ادراکات» و «فلسفه فعل»، از مباحث نو و حائز اهمیت در فلسفة اسلامی است. مسئلۀ خاصّ این پژوهش، تحلیل و تبیین منسجم جایگاه دو قوّه از قوای باطنی، یعنی خیال و وهم، در گسترة ادراکات و افعال انسانی است. از آنجا که خیال، محلّ نگهداری صور جزئی است، ملاصدرا عملکرد این قوّه در ادراکات و افعال را در رابطهای چند سویه با دیگر قوای باطنی تبیین نموده است. همچنین ملاصدرا خیال را به مثابه یکی از مبادی اساسی افعال، حلقة رابط بین عالم محسوسات و معقولات و مانند ملکهای در حفظ صور میداند. این قوّه، مبدأ أبعد در افعال عبث، گزاف، عادی، طبیعی و مزاجی است. وهم نیز از قوای مدرِکه ـ مدرک معانی جزئی ـ است. در تبیین حیطة عمل و تسلّط قوّة وهم با رویکردی توسعهای، میتوان جایگاه این قوّه را از «قوهای ادراکی در کنار سایر قوای ادراک باطنی» ارتقا داد و آن را «مسلّط بر تمام قوای حیوانی» و در نهایت، وهم را همان «نفس حیوانی» دانست. دیگر آنکه وهم، نقشی اساسی در خطاهای ادراکی و افعال تابع آن دارد.