فلسفه ملاصدرا
حسن عباسی حسین آبادی؛ مرضیه اخلاقی؛ ابراهیم نوری؛ زهرا صفاءی مقدم
چکیده
در حکمت متعالیه ملاصدرا، نظام آفرینش تجلی اسمای الهی است. اصول و حقایق صوری که در عوالم موجودند، در ذات حضرت الوهیت وجود دارند و این حقایق از مرتبۀ ذات به عالم اسماء و صفات و از آنجا به عوالم دیگر تنزل کردهاند. در میان موجودات، انسان چون مظهر اسم جامع »الله» است، اهمیت ویژهتری دارد. تأثیرات اسمایی در قوس نزول، جنبه آفرینشی ...
بیشتر
در حکمت متعالیه ملاصدرا، نظام آفرینش تجلی اسمای الهی است. اصول و حقایق صوری که در عوالم موجودند، در ذات حضرت الوهیت وجود دارند و این حقایق از مرتبۀ ذات به عالم اسماء و صفات و از آنجا به عوالم دیگر تنزل کردهاند. در میان موجودات، انسان چون مظهر اسم جامع »الله» است، اهمیت ویژهتری دارد. تأثیرات اسمایی در قوس نزول، جنبه آفرینشی دارد و در قوس صعود، اثرات معرفتشناسانه و عملکردی بر انسان دارد. از جمله تأثیرات معرفتی اسماء در قوس صعود: درک فقر ذاتی انسان، ارتقای درجات و کمالات وجودی و از جمله آثار رفتاری اسماء عبارت است از: اجابت نیازهای انسانی در حوزه هدایت فردی، خود را در محضر حق دیدن و اعتدال در رفتار، تصرف انسان در هستی و پاسخ به نیازهای انسانی در حوزه هدایت اجتماعی و سیاسی. روش توصیفی- تحلیلی به عنوان روش مختار نوشتار استفاده شده است.
فلسفه ملاصدرا
فریبرز احمدی نژاد؛ مرضیه اخلاقی؛ سید علی علم الهدی؛ افلاطون صادقی
دوره 4، شماره 1 ، آذر 1394، ، صفحه 7-23
چکیده
پیامبرشناسی در حکمت متعالیه متمایز از دیگر نظرها و مکاتب است. ملاصدرا اگرچه بسان سایر متفکران پیامبر را از نوع بشر میداند، اما از سوی دیگر، بر پایة حرکت جوهری استدلال میکند که پیامبر از جایگاهی برخوردار میشود که با انسانهای دیگر قیاسناپذیر است. در همین زمینه، سؤال اصلی نگارنده این است که شباهتها و تفاوتهای پیامبر ...
بیشتر
پیامبرشناسی در حکمت متعالیه متمایز از دیگر نظرها و مکاتب است. ملاصدرا اگرچه بسان سایر متفکران پیامبر را از نوع بشر میداند، اما از سوی دیگر، بر پایة حرکت جوهری استدلال میکند که پیامبر از جایگاهی برخوردار میشود که با انسانهای دیگر قیاسناپذیر است. در همین زمینه، سؤال اصلی نگارنده این است که شباهتها و تفاوتهای پیامبر اسلام (ص) با سایر ابنای بشر از جهت هستیشناختی و معرفتشناختی چگونه قابل تبیین است؟ ملاصدرا با استفاده از اصول فلسفی خود نظیر: اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری و اتحاد عاقل و معقول ثابت میکند که پیامبر از جهت وجودی در قوس نزول صادر اول است و در قوس صعود نیز همة مراتب هستی به او ختم میشود. هرچند او در تعین اولیه با سایر ابنای بشر در طبیعت انسانی مشترک است، اما با علم و عمل مراتب تکامل را یکی پس از دیگری طی میکند به طوری که با صعود به مرحلهای، آن مرحله جزء ذات او میشود و نهایتاً او در جمیع مراتب سهگانة عقلی و نفسی و حسی به کمال میرسد و مجمع انوار عقلیه و نفسیه و حسیه میشود و از جهت تعین ثانی با دیگر انسانها متخالف الحقیقه میشود؛ البته این تفاوت آنقدر زیاد است که گویی اساساً وجود بر انسان عادی و انسان کامل، که مصداق اتم آن نبی اسلام (ص) است، به اشتراک لفظ است.