فلسفه ملاصدرا
محمد حسین زاده
چکیده
اختیار یکی از مباحث فلسفی است که در علوم انسانی کارکردهای مهم و قابل توجهی دارد. تقریرهای مختلفی از اختیار ارائه شده است که هر یک آثار و کارکردهای ویژه و جداگانهای در علوم انسانی دارند؛ از جمله «بهکارگیری نظریههای حقوقی دربارۀ مجازات متخلفان». در این مقاله پس از معرفی اجمالی تقریرهای مختلف اختیار و دو نظریۀ عمدۀ حقوقی ...
بیشتر
اختیار یکی از مباحث فلسفی است که در علوم انسانی کارکردهای مهم و قابل توجهی دارد. تقریرهای مختلفی از اختیار ارائه شده است که هر یک آثار و کارکردهای ویژه و جداگانهای در علوم انسانی دارند؛ از جمله «بهکارگیری نظریههای حقوقی دربارۀ مجازات متخلفان». در این مقاله پس از معرفی اجمالی تقریرهای مختلف اختیار و دو نظریۀ عمدۀ حقوقی دربارۀ مجازات (مجازاتگرایی و فایدهگرایی)، نسبت تقریرهای مختلف اختیار با نظریههای حقوقی دربارۀ مجازات سنجیده شده و این نتیجه بهدست آمده است که نظریۀ حقوقی مجازاتگرایی، صرفاً بر پایۀ تقریر ناسازگارگرایانه از اختیار بنا میشود و تنها این تقریر از اختیار است که میتواند نظریۀ مجازاتگرایی را بهکار گیرد؛ برخلاف نظریۀ حقوقی فایدهگرایی که نسبت به اختیار لابشرط است و همۀ تقریرهای مختلف اختیار و حتی نگرش جبرگرایی میتوانند این نظریه را برای مجازات متخلفین بهکار گیرند. بر اساس این نتیجه، دیدگاه ملاصدرا دربارۀ مجازات استخراج شد. او ـ بهعنوان یک فیلسوف سازگارگرا ـ قابلیت مدح و ذم و استحقاق مجازات را انکار نمیکند اما در یک رویکرد فروکاهنده، از غلظت این مفاهیم در یک نظام فکری ناسازگارگرا میکاهد و آنها را به معنایی دیگر ـ که در نظام فکری سازگارگرایی قابل استفادهاند ـ تنزل میدهد. همین امر موجب شده رویکرد او از حیث کارکردهای عملی، به نظریههای فایدهگرا در مجازات بسیار شبیه باشد.