نوع مقاله : علمی- پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناسی ارشد فلسفه، دانشگاه بین المللی امام خمینی، قزوین، ایران.

2 دانشیار گروه فلسفه دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره)، قزوین، ایران.

چکیده

هر اثر نمایشی با عناصر ویژه‌ای که در بر دارد در صدد آن است که بهترین نوع ارتباط را با مخاطب خویش برقرار نموده و وجوه مختلف انسانی او را درگستره‌ای از تار و پود فهم و تجربه در حوزه تماشا به چالش بکشد! پرسش اینجاست که این نوع مواجهه چگونه می‌تواند این‌گونه بر روح و جان آدمی مؤثر واقع گردیده و لااقل فراتر از آنچه در آغاز، درام تصور می‌شده عمل نماید؟ کاتارسیس مفهومی است که برای اولین بار به صورت امری انضمامی توسط ارسطو در تراژدی ‌و به تبع آن درآثار دراماتیک، به‌ صورت‌ جدی‌ مطرح‌ شده، وارد مفاهیم‌کلان فلسفه غرب شده و متفکرین، ازگذشته تا به امروز مباحث و رویکردهای مختلفی را برای تبیین آن ارائه داده‌اند. بر همین اساس یکی از رویکردهایی‌که می‌تواند در این زمینه مورد بحث و توجه قرارگیرد، اصل حرکت جوهری ملاصدرا است. از نظر او حدوث تدریجی حقیقتِ جوهر است و این امر به صورت حرکت تدریجی شیء از قوه به فعل صورت می‌پذیرد. او حرکت ‌جوهری را فرایندی مبتنی بر وحدت اتصالی می‌داند؛ به این معنا که از نظر ملاصدرا جهان با تمام اجزایش، در سیلان و جریان دائمی به سر می‌برد. موضوع محوری نوشتار حاضر از این قرار است که آیا کاتارسیس می‌تواند با تأثیر بر جوهر آدمی، باعث حرکت او به سوی تعالی شده و شأن وجودی‌اش را در سیری تطوری که در مدار زمان و مکان در صیرورت است ارتقاء بخشد؟

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Research about the Effect of Catharsis on the Audience of Tragedy, in Relation to Mulla Sandra’s Theory of Substantial Motion

نویسندگان [English]

  • Mohammadmahdi Bahrami 1
  • Mohammad Raayat Jahromi 2

1 M. A. in Philosophy, Imam Khomeini International University, Qazvin, Iran.

2 Associated Professor in Philosophy, Imam Khomeini International University, Qazvin, Iran.

چکیده [English]

Every performance, despite the special elements it contains, aims to establish the best kind of communication with its audience and to challenge its different human aspects in a wide range of understanding and experience in the field of watching! The question is, how can this kind of encounter affect the human soul and act beyond what was imagined at the beginning of the drama? Catharsis is a concept that has been of interest in Western philosophy for a long time, a concept that was seriously proposed for the first time as a concrete matter by Aristotle in tragedy and subsequently in his dramatic works, entered the macro concepts of Western philosophy, and thinkers; From the past until today, they have presented various topics and approaches to explain it. Accordingly, one of the approaches that can be discussed and paid attention to this context is the substantial motion principle that is assigned to Mulla Sadra. According to him, the truth of the essence is the gradual occurrence, and this happens in the form of the gradual movement of the object from power to action. He considers the substantial motion to be a process based on unity of connection; In this sense, according to Mulla Sadra, the world with all its parts is in constant flux. But the main topic of the current article is whether catharsis can affect the essence of a person, cause him to move towards transcendence and enhance his dignity in the course of evolution that is taking place in time and space?

کلیدواژه‌ها [English]

  • Aristotle
  • Catharsis
  • Tragedy
  • Substantial Motion
  1. ارسطو (1337). بوطیقا. فتح­اله مجتبائی. تهران: بنگاه نشر اندیشه.

    الرحمن، فضل (1390).  فلسفه ملاصدرا. مهدی دهباشی.  تهران: نشر ریسمان.

    برن، ژان (1363). ارسطو و حکمت مشاء. ابوالقاسم پورحسینی. تهران: انتشارات امیرکبیر.

    تاونزند، دبنی (1393).  فرهنگنامه تاریخ زیبائی­شناسی. فریبرز مجیدی. تهران: انتشارات متن (فرهنگستان هنر).

    حسن­زاده آملی، حسن (1380). ادله ای بر حرکت جوهری. قم: انتشارات الف.لام. میم.

    داگلاس الام، کر (1394). نشانه­شناسی تئاتر و درام. فرزان سجودی. تهران: نشر قطره.

    ریکور، پل (1398). زمان و حکایت «کتاب اول». مهشید نونهالی. تهران: نشر نی.

    ـــــــــــــ (1398). زمان و حکایت «کتاب دوم». مهشید نونهالی. تهران: نشر نی.

    ـــــــــــــ (1398). زمان و حکایت «کتاب سوم». مهشید نونهالی. تهران: نشر نی.

    زندیه، مهدی (1390). حرکت جوهری و ثبات معرفت. دانشگاه باقرالعلوم. تهران: انتشارات بوستان کتاب.

    سجادی، سیدجعفر (1379). فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا. تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

    شیرازی، محمد بن ابراهیم صدرالدین (ملاصدرا ((1375). مجموعه رسائل فلسفی. حامد ناجی‌اصفهانی. تهران: انتشارات حکمت.

    ـــــــــــــ (1391). عرشیه. محمد خواجوی. تهران: انتشارات مولی.

    کوکلمانس، یوزف (1388). هیدگر و هنر. محمد جواد صافیان. آبادان: نشر پرسش.

    گات، بریس. مک‌آیورلوپس، دومینیک (1395). دانشنامه زیبائی­شناسی. منوچهر صانعی دره­بیدی، امیرعلی نجومیان، شیده احمدزاده، بابک محقق، مسعود قاسمیان، فرهاد ساسانی. تهران: انتشارات متن (فرهنگستان هنر).

    گادآمر، هانس گئورگ (1387). آغاز فلسفه. عزت اله فولادوند، تهران: نشر هرمس.

    گروندن، ژان (1391). درآمدی به علم هرمنوتیک فلسفی. محمد سعید حنایی کاشانی. تهران: انتشارات مینوی خرد.

    محرمیان معلم، حمید (1390). مجموعه مقالات تراژدی. تهران: انتشارات سروش.

    واینسهایمر، جوئل (1381). هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی. مسعود علیا. تهران: نشر ققنوس.

    ووگلر،کریستوفر (1387). سفر نویسنده. محمد گذرآبادی. تهران: انتشارات مینوی خرد.

    هالیوال، استیون (1392). پژوهشی درباره فن شعر ارسطو. مهدی نصراله­زاده. تهران: انتشارات مینوی خرد.

    هایدگر، مارتین (1389). هستی و زمان. عبدالکریم رشیدیان. تهران: نشر نی.

    اکبریان، رضا (1379). «حرکت جوهری و نتایج فلسفی آن». خردنامه صدرا، شماره 19.

    رضائی، ابراهیم؛ شانظری، جعفر (1396). «بررسی و تحلیل نسبت انسان با طبیعت در فلسفه ملاصدرا». پژوهش­های فلسفی کلام، سال نوزدهم، شماره سوم، شماره پیاپی 73، صص 5- 24.

    کریمی، بیژن (1378). «حرکت جوهری و زمان». خردنامه صدرا، شماره 17.

     واعظی، اصغر؛ فاضلی، فائزه (1389). «دیالوک، دیالکتیک، امتزاج افق­ها». دوفصلنامه فلسفی شناخت، شماره 1/62.

    1. Parker and E .Kosofsky Sedgwick .(1995). from Performativity and Performance. Papers from the English Institute. edd. Routledge.

    Alweiss, Lilian (2002). History of the Human Sciences. Vol.15. No.3. London: Thousand Oaks, CA and New Delhi.

    Björk, Mårten; Svenungsson, Jayne (2017). Heidegger’s Black Notebooks and the Future of Theology. The registered company address is: Gewerbestrasse 11, 6330 Cham, Switzerland.

    Deretić, Irina (2017). Why is Tragedy Good for the Soul? Aristotle on the Tragic Emotions and catharsis. UDK 159.942:1 Aristoteles Faculty of Philosophy 821.14’02.09-21. University of Belgrade.

    Gadamer, Hans - Georg (1986). Wahrheit und Methode. Erganzungen, Register.

    Gadamer, Hans - Georg (1989). Truth and method. New York : Crossroad.

    Heidegger, M. (1992). The Concept of Time. trans. W. McNeill. Oxford: Basil Blackwell.

    Heidegger, M. Tr. J. Macquarrie, & E. Robinson, Basil (1988). Being and
    Time
    . This translation copyright© Blackwell Publishers Ltd 1962 First English edition 1962 Reprinted 1967, 1973, 1978, 1980, 1983, 1985, 1987, 1988, 1990, 1992, 1993, 1995 (twice),1996,1997,1998,1999, 2000. (twice),2001 Blackwell Publishers Ltd I 08 Cowley Road Oxford OX4 IJF, UK.

    Huskey, Rebecca, K.; Hans H. Rudnick (2009). Paul Ricoeur on Hope Expecting the Good. General Editor. (Phenomenology and literature; v. 6) © 2009 Peter Lang Publishing, Inc., New York.

    Poetics 6.1449b 24-28. References to the Poetics are by chapter and marginal Bekker numbers of the edition by R. Kassel, Aristotelis De Arte Poetica (Oxford: Clarendon Press, 1965, rept. with corrections 1966).

    Ricoeur, Paul (1992). Oneself as Another. trans. Kathleen Blamey (Chicago: University of Chicago Press), hereafter abbreviated OA.