فلسفه ملاصدرا
مالک عبدیان کردکندی؛ غلامحسین خدری؛ جلال پیکانی؛ علیرضا پارسا
چکیده
برهان امکان و وجوب را نخستینبار ابن سینا تقریر کرده و آن را برهان صدیقین نامیده است. توماس آکویناس نیز تحت تأثیر حکمای اسلامی، تقریری از این برهان ارائه داده و آن را سومین راه خداشناسی خود قرار داده است. ملاصدرا پس از تقریر برهان امکان سینوی و وارد کردن انتقاداتی بر آن، با تکیه بر مبانی اصیل حکمت متعالیه، تقریری تازه از برهان صدیقین ...
بیشتر
برهان امکان و وجوب را نخستینبار ابن سینا تقریر کرده و آن را برهان صدیقین نامیده است. توماس آکویناس نیز تحت تأثیر حکمای اسلامی، تقریری از این برهان ارائه داده و آن را سومین راه خداشناسی خود قرار داده است. ملاصدرا پس از تقریر برهان امکان سینوی و وارد کردن انتقاداتی بر آن، با تکیه بر مبانی اصیل حکمت متعالیه، تقریری تازه از برهان صدیقین طرحریزی کرده و آن را طریقة انبیاء، عرفا و حکمای الهی دانسته است. نوشتار حاضر، ضمن ارائه تحلیلی از این سه تقریر و بررسی وجوه اشتراک و امتیاز آنها نشان میدهد که اولاً، هیچکدام از این تقریرها عاری از خطا نیستند. ثانیاً، برهان ابنسینا شریفتر از برهان توماس و برهان ملاصدرا نیز شریفتر از هردوی آنهاست. استدلال از ذات بر ذات و صفات، تبیین و توجیه نظاممند علیت و اثبات ارتباطی یکپارچه میان خدا با عالم بر مبنای امکان فقری، اصالت و تشکیک عینی وجود و عدم نیاز به ابطال دور و تسلسل از مهمترین وجوه امتیاز و تفوق برهان صدیقین صدرایی بهشمار میروند.
علیرضا پارسا؛ مرتضی عسگری؛ محمدحسین مهدوینژاد؛ رجب اکبرزاده
چکیده
مسئلۀ شر قدمتی به بلندای طول تاریخ تفکر فلسفی دارد و یکی از مهمترین و چالشبرانگیزترین موضوعها در میان فیلسوفان و الهیدانان است که در بدبینانهترین حالت، عامل انکار خداوند و در خوشبینانهترین حالت، عامل نقض برخی صفات ثبوتی خداوند شده است. برای مثال، شر و بهویژه شر گزاف، قدرت مطلق و خیرخواهی محض خداوند را نقض میکند. ...
بیشتر
مسئلۀ شر قدمتی به بلندای طول تاریخ تفکر فلسفی دارد و یکی از مهمترین و چالشبرانگیزترین موضوعها در میان فیلسوفان و الهیدانان است که در بدبینانهترین حالت، عامل انکار خداوند و در خوشبینانهترین حالت، عامل نقض برخی صفات ثبوتی خداوند شده است. برای مثال، شر و بهویژه شر گزاف، قدرت مطلق و خیرخواهی محض خداوند را نقض میکند. هدف از تدوین این نوشتار، بررسی مسئلۀ منطقی شر و حلّ آن از نگاه دو متفکر اسلامی و غربی، استاد مطهری و جان هیک است. شهید مطهری بر اساس نظام منسجم «عدل الهی» اعتقاد دارد که حکمت و مصلحت خداوند بر نظام هستی حاکم است و شر، امری «نسبی و عدمی» است. او در انتها نتیجه میگیرد که شرور مبتنی و منتهی به خیر میشود و ایندو، امری «غیر قابل تفکیک» از هم هستند؛ حتی مزایایی نیز برای شر برمیشمارد. جان هیک نیز به خالق قادر و عالم اعتقاد دارد که بهترین جهان ممکن را خلق کرده است. او نگاهی ایرنائوسی به شر دارد و نظریۀ «پرورش روح» را بسط داده و هدف خداوند از خلق شرور را تعالی بخشیدن به انسان و رشد معنوی او معرفی میکند و آن را عامل کمال و تکامل میداند. اما هیک از مشکلی لاینحل و «گرهی ناگشوده» بهنام شر گزاف سخن میگوید و در انتها حکمت وجود شرور را «رازآلود» و به عبارت دیگر، غیر قابل شناخت و ورایِ درک میداند.
فلسفه ملاصدرا
روح اله نادعلی؛ ناصر محمدی؛ محمدحسین مهدوی نژاد؛ علیرضا پارسا
دوره 4، شماره 2 ، خرداد 1395، ، صفحه 145-154
چکیده
تقریرهای مختلفی که تاکنون از نظریۀ اصالت وجود ملاصدرا ارائه شده است عموماً به خاستگاه و فرآیند تاریخی شکلگیری این دیدگاه به شکل مسئلهمحور نظر نداشته است. این نوشتار تبیینکنندۀ این است که سرآغاز شکلگیری مبنای اصالت وجود چه نقطهای از تاریخ فلسفه اسلامی بوده و ملاصدرا برای رساندن آن به پختگی چه گامهایی را پیموده است. بازتقریر ...
بیشتر
تقریرهای مختلفی که تاکنون از نظریۀ اصالت وجود ملاصدرا ارائه شده است عموماً به خاستگاه و فرآیند تاریخی شکلگیری این دیدگاه به شکل مسئلهمحور نظر نداشته است. این نوشتار تبیینکنندۀ این است که سرآغاز شکلگیری مبنای اصالت وجود چه نقطهای از تاریخ فلسفه اسلامی بوده و ملاصدرا برای رساندن آن به پختگی چه گامهایی را پیموده است. بازتقریر تاریخی این نظریه نشان میدهد که آنچه امروزه به عنوان کلیدیترین مبنای وجودشناختی صدرالمتألهین مطرح است، در ابتدا تنها مسائلی بوده است که ابنسینا، شیخ اشراق و میرداماد، هر یک به نوعی با آن مواجه بودهاند. اما مواجهة مسئلهمحور ملاصدرا با این مباحث، که با پیمودن شش گام به پختگی رسیده، دیدگاه او را از جایگاه پاسخهایی ساده به چند پرسش، به یک مبنای کلیدی در نظام فکریاش مبدل ساخته است. مبنایی که زیربنای بسیاری از نوآوریهای فلسفی او به شمار میرود. این پژوهش با هدف نشان دادن تصویر دقیقتری از دیدگاه اصالت وجود و با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام پذیرفته است. نوآوری این نوشتار در بهرهگیری از رویکردی متفاوت در واکاوی و ارائة نظریة اصالت وجود است.