فلسفه ملاصدرا
محمد مهدی کمالی
چکیده
فیلسوفان اسلامی به تبع ارسطو جسم را حقیقتی مرکب از دو جوهر مجزا به نام ماده اولی و صورت جسمیه دانستهاند. آنچه فیلسوفان را واداشته بساطت جسم را کنار بگذارند، توضیح پدیدههایی در طبیعت است که تنها از رهگذر ترکیب جسم از ماده و صورت، قابل توضیح است. ثنویت بین ماده و صورت همانطور که فیلسوفان را در تحلیل طبیعت و احکام آن یاری نموده، ...
بیشتر
فیلسوفان اسلامی به تبع ارسطو جسم را حقیقتی مرکب از دو جوهر مجزا به نام ماده اولی و صورت جسمیه دانستهاند. آنچه فیلسوفان را واداشته بساطت جسم را کنار بگذارند، توضیح پدیدههایی در طبیعت است که تنها از رهگذر ترکیب جسم از ماده و صورت، قابل توضیح است. ثنویت بین ماده و صورت همانطور که فیلسوفان را در تحلیل طبیعت و احکام آن یاری نموده، موجب پیدایش چالشهایی شده و آنهـا را به دردسرهای فراوانی گرفتار کرده است. یکی از مهمترین چالشها، چگونگی موجودیت امری فاقد هر گونه فعلیت و همینطور تبیین چگونگی تلازم و ترکیبی است که بین این دو جوهر برقرار است. در این مقاله ضمن اشاره به بعضی از این چالشها، در نهایت با استفاده از ظرفیت فلسفه صدرایی، تبیینی نو از ماده و صورت بر مبنای کنار نهادن ثنویت خارجی بین آن دو ارائه شده است. در این تبیین، ماده نه به عنوان جوهری مجزا از صورت که فاقد هرگونه فعلیت است، بلکه به عنوان وجهی از وجوه وجود سیال که لابشرط از هرگونه فعلیت و تعین است، معرفی شده است. این تبیین علاوه بر رفع چالشهای نظریه ماده و صورت، مقاصد فیلسـوفان از طرح این نظریه را بدون کم و کاست تأمین میکند.