فلسفه ملاصدرا
لیلا روستایی پاتپه؛ محمد محمد رضایی
چکیده
پژوهشهای معاصر در فلسفه دین عمیقا از مسائلی که آفریده ی کاربردهای متمایز زبان دینی می باشد متاثر گردیده است.لذا زبان مقوله ای بسیار مهم وتاثیر گذار در حوزه معرفت دینی است.چرا که امروزه در حوزه دین شناسی،پرسش های تازه بسیاری در باب امهات مسایل دینی ،معرفت دینی وزبان پیش روی ما قرار گرفته است.ازجمله اینکه دین چیست وغایت آن کدام است؟آیا ...
بیشتر
پژوهشهای معاصر در فلسفه دین عمیقا از مسائلی که آفریده ی کاربردهای متمایز زبان دینی می باشد متاثر گردیده است.لذا زبان مقوله ای بسیار مهم وتاثیر گذار در حوزه معرفت دینی است.چرا که امروزه در حوزه دین شناسی،پرسش های تازه بسیاری در باب امهات مسایل دینی ،معرفت دینی وزبان پیش روی ما قرار گرفته است.ازجمله اینکه دین چیست وغایت آن کدام است؟آیا کشف وفهم دین ممکن است ؟ودر این راستا چه قواعد وضوابطی باید در نظر گرفت ؟تفکیک سره از ناسره در معرفت دینی چگونه ممکن است؟مقاله حاضر در پی آن است که چگونگی شناخت گزاره های دینی ومیزان تاثیر پذیری این شناخت از مقوله «زبان»را از نگاه علامه محمد حسین طباطبایی وسن توماس آکوئیناس مورد بررسی قرار دهد.آنچه مد نظر است شناخت آن دسته از مبانی معرفت شناختی که محدوده برداشت های متعدد از متون دینی را مشخص میکند ودستیابی به پاسخهای منطقی ومستند در جهت چگونگی پاسخگویی وشیوه ی انطباق قرآن کریم بر نیازهای متنوع ومتغیر انسانها در عصرهای گوناگون،می باشد.همچنین است بررسی نظریه «تمثیل»بعنوان تفکر مبنایی توماس آکوئیناس که این مبحث با توجه به نظریه خلقت در نزد آکوئیناس معنا می یابد.
میثم اکبرزاده؛ صفورا چگینی
چکیده
استاد مطهری، اسلامشناس و متأله معاصر، از جمله متفکران و محققانی است که با رویکرد «گزینشی» به مسئله «علم» و «دین»، ازجمله نظریه تبدّل انواع، پرداخته و در تلاش است با رویکردی متفاوت و متعادل، با روش عقلانی ـ فلسفی و با وضوح بخشیدن به مسائل و موضوعات دینی، به داوری و بررسی ارتباط این دو بپردازد. او معتقد بود مشکلات ...
بیشتر
استاد مطهری، اسلامشناس و متأله معاصر، از جمله متفکران و محققانی است که با رویکرد «گزینشی» به مسئله «علم» و «دین»، ازجمله نظریه تبدّل انواع، پرداخته و در تلاش است با رویکردی متفاوت و متعادل، با روش عقلانی ـ فلسفی و با وضوح بخشیدن به مسائل و موضوعات دینی، به داوری و بررسی ارتباط این دو بپردازد. او معتقد بود مشکلات جامعه بشری نو میشود و مشکلات نو به راه حل نو نیاز دارد. مقصود شهید مطهری از دین، «دین اسلام» و از علم، «علوم تجربی» است. او علاوه بر اعتقاد به هماهنگی و همگرا بودن علم و دین، و در برخی موارد بر مکمل و متمم بودن آنها تأکید مینماید. مطهری تعارض علم و دین را «توهم تضاد میان اصل خلقت با ترانسفوریسم» از منظر جهانبینی میداند و معتقد است اصلتوحید و اصل تکامل، مؤید و مکمل یکدیگرند. او برای رفع این تعارض ظاهری، ضمن قائل شدن به نمادین بودن زبان وحی در داستان آدم، معتقد به تفکیک علم و دین از حیث زبانشناسی شده است.
فلسفه ملاصدرا
زیبا هاشمی حاجی بهزاد؛ مرتضی شجاری؛ مهدی محمدزاده
چکیده
ملاصدرا بهعنوان فیلسوفی جامعالاطراف، در تدوین نظام فلسفی خویش از نگرش نمادپردازنه غفلت نکرده است. در این مقاله ابتدا به تبیین مفهوم نماد و نیز ریشهشناسی آن پرداختهایم، سپس جایگاه نماد در نظام فکری ملاصدرا، تأثیرپذیری وی از ابن عربی، نگاه نمادپردازانة او به دین و تأکید وی بر زبان نمادین دین مورد بررسی قرار گرفته است و نهایتاً ...
بیشتر
ملاصدرا بهعنوان فیلسوفی جامعالاطراف، در تدوین نظام فلسفی خویش از نگرش نمادپردازنه غفلت نکرده است. در این مقاله ابتدا به تبیین مفهوم نماد و نیز ریشهشناسی آن پرداختهایم، سپس جایگاه نماد در نظام فکری ملاصدرا، تأثیرپذیری وی از ابن عربی، نگاه نمادپردازانة او به دین و تأکید وی بر زبان نمادین دین مورد بررسی قرار گرفته است و نهایتاً نشان داده شده که اساساً پیوند چنین نظام فکری بهرهمند از منابع فکری مختلف (اعم از دین، فلسفه، عرفان و کلام) جز با زنجیری بهنام نمادپردازی مقدور نیست، هر چند عناصر دیگری نیز در این پیوند دخیلند. بیش از همه بر این دو نکته، بهمثابه یافتۀ این پژوهش، تأکید شده است: نخست، نظریۀ اصالت وجود و فقر ذاتی وجود نهایتاً با بیانی نمادین تبیین میشود. دوم، توجیه برخی از برداشتهای عرفانی از دین و تفاسیر باطنی از ظاهر نص نیز نهایتاً تفسیری نمادین است.
فلسفه ملاصدرا
زهیر انصاریان؛ رضا اکبریان؛ لطف الله نبوی
دوره 3، شماره 2 ، خرداد 1394، ، صفحه 37-53
چکیده
دیدگاه صدرالمتألهین دربارة پیوند دین و فلسفه در دو مقام پدیداری و فهم قابل رهگیری است. نسبت دین و فلسفه در مقام تنزیل و پدیداری از حیثیات مختلفی نظیر حیث منشأ، فاعلشناسا، روش، مسائل، زبان و زمان بررسی میشود. در این نظریه، دین و فلسفه در اصل روش و مسائل متحدند، اما از جهت مرتبه نسبت به یکدیگر تفاضل دارند. نتیجة این تفاضل در نسبت زبانی ...
بیشتر
دیدگاه صدرالمتألهین دربارة پیوند دین و فلسفه در دو مقام پدیداری و فهم قابل رهگیری است. نسبت دین و فلسفه در مقام تنزیل و پدیداری از حیثیات مختلفی نظیر حیث منشأ، فاعلشناسا، روش، مسائل، زبان و زمان بررسی میشود. در این نظریه، دین و فلسفه در اصل روش و مسائل متحدند، اما از جهت مرتبه نسبت به یکدیگر تفاضل دارند. نتیجة این تفاضل در نسبت زبانی و زمانی دین و فلسفه نمایان میشود؛ به طوری که، زبان دین علاوه بر اشتمال زبان حکمی از زبانی تنزیلی بهره میبرد که رقیقهای از زبان حکمت محسوب میشود؛ همچنین، با عنایت به تفاضل معرفتی دین نسبت به فلسفه، فیلسوفان برای نیل به حقیقت باید از آموزههای انبیا اقتباس کنند و بنابراین، فلسفة زمانی از دین متأخر است. مناسبات دین و فلسفه در مقام فهم نیز عبارت است از روشهایی زبانی و باطنی برای نیل به معنای معتبری که الفاظ متون دینی از آنها حکایت میکنند. بهرهگیری از این روشها فلسفه را در جایگاهی قرار میدهد که با اقتباسی روشمند از آموزههای دینی، در عین حفظ گوهر تفلسف، میتوان آن را به دینیبودن متصف کرد.