فلسفه ملاصدرا
طاهره کمالی زاده
چکیده
از ویژگیهای دور دوم تاریخ فلسفۀ اسلامی که با ظهور حکمت اشراق سهروردی آغاز و با حکمت متعالیۀ ملاصدرا استمرار یافت، ادغام فلسفه اسلامی با عرفان وحدت شهود ایرانی و عرفان وحدت وجود ابن عربی است. سهروردی به قصد تجدید حیات حکمت حقیقی و با انتقاد از حکمت مشاء نشان داد که واژۀ فلسفه مترادف با فلسفۀ مشائی مرسوم و منحصر به اندیشههای ارسطویی ...
بیشتر
از ویژگیهای دور دوم تاریخ فلسفۀ اسلامی که با ظهور حکمت اشراق سهروردی آغاز و با حکمت متعالیۀ ملاصدرا استمرار یافت، ادغام فلسفه اسلامی با عرفان وحدت شهود ایرانی و عرفان وحدت وجود ابن عربی است. سهروردی به قصد تجدید حیات حکمت حقیقی و با انتقاد از حکمت مشاء نشان داد که واژۀ فلسفه مترادف با فلسفۀ مشائی مرسوم و منحصر به اندیشههای ارسطویی نیست، بلکه حکمت راستین را سرچشمۀ دیگری است که با سرچشمۀ وحی و الهام انبیاء و اولیاء منطبق است. بنابراین، اصل معنای «حکمت»، به معنای«حکمت الهیه» مورد توجه و تأکید سهروردی و حکمای متأخر چون ملاصدرا بوده است. مسئله این پژوهش، بررسی روش، رویکرد و مبنای سیر تغییر و تطور معنای «حکمت» در نزد سهروردی و ملاصدرا است. چگونه حکمت در این مسیر تدریجاً به دین اسلام و تشیع تقرب یافته است؟ یافتهها: تغییر روش، توسع در معنای عقل و توسع در روش عقلی با کشف و شهود و قرآن و احادیث و مبنای نظریه انوار در سهروردی و نظریه اسماء و صفات در ملاصدرا است. بر این اساس سهروردی با قصد احیای حکمت نوری ایرانی، مسیر بومیسازی را شدت بخشید و ملاصدرا با پیوند با عرفان ابن عربی و نظریه ولایت آن هدف را به کمال رساند.
غلامعلی هاشمی فر؛ مهدی عظیمی
چکیده
تلاش صدرالمتألهین برای ایجاد آشتی میان فلسفه و عرفان، وی را با دشواریهایی مواجه کرده است که برخی از آنها توسط خود وی مورد توجه قرار گرفته و برخی را میتوان با توجه به مذاق و مبانی وی کنکاش کرد. یکی از این دشواریها عبارت است از انطباق تجربه عارفانه وحدت وجود با قاعده تناقض. این ادراک حضوری که یگانگی مخلوقات با خالق و در عین حال دوئیت ...
بیشتر
تلاش صدرالمتألهین برای ایجاد آشتی میان فلسفه و عرفان، وی را با دشواریهایی مواجه کرده است که برخی از آنها توسط خود وی مورد توجه قرار گرفته و برخی را میتوان با توجه به مذاق و مبانی وی کنکاش کرد. یکی از این دشواریها عبارت است از انطباق تجربه عارفانه وحدت وجود با قاعده تناقض. این ادراک حضوری که یگانگی مخلوقات با خالق و در عین حال دوئیت آنها را مدعی است، قاعده منطقی- فلسفی امتناع تناقض را به چالش میکشد. هدف این نوشتار پاسخ به این پرسش است که صدرالمتألهین چه راهکاری برای این اشکال داشته است؟ هرچند وی در آثار متأخر خود به وحدت شخصی وجود قائل شده، اما به نظر میرسد نظریه وحدت تشکیکی وجود - علیرغم عدم تصریح خود ملاصدرا - راهحلی از جانب وی برای خروج از این اشکال بوده است. با اینحال، روش توصیفی و تحلیل انتقادی نگارندگان حاکی از عدم کفایت این نظریه برای حل این تناقضنما است. منطق باور نیز نمیتواند برای خروج از این اشکال راهگشا باشد. نگارندگان نشان دادهاند که براساس مبنای صدرالمتألهین در مسئله وجود ذهنی، قاعده امتناع اجتماع متناقضین در عوالم غیرمادی مضیق شده و امکان جمع برخی امور متقابل در آن فراهم میباشد و از این رهگذر میتوان در حل تناقضنمای وحدت وجود نیز بهره جست. در مجموع، روشن است که ملاصدرا نه میخواسته و نه - با توجه به مبانی فکری خود- میتوانسته تناقضباوری و نقض قاعده تناقض را پذیرا باشد.
مهدی صفایی اصل؛ صدرالدین طاهری موسوی
دوره 8، شماره 2 ، شهریور 1399، ، صفحه 131-143
چکیده
«تجسم اعمال» یا همان رابطه تکوینی اعمال و اعتقادات انسان با لذات و آلام اخروی، یکی از مهمترین و پیچیدهترین مسائل در باب معاد است. عرفا پیش از فلاسفه به این مسئله اشاره کرده و زوایای آن را بر اساس شهود و نقل، تبیین کردهاند. در این مقاله تلاش میشود مبانی وجودشناختی ابنعربی که در تجسم اعمال نقش مستقیم یا حتی غیرمستقیم دارند، ...
بیشتر
«تجسم اعمال» یا همان رابطه تکوینی اعمال و اعتقادات انسان با لذات و آلام اخروی، یکی از مهمترین و پیچیدهترین مسائل در باب معاد است. عرفا پیش از فلاسفه به این مسئله اشاره کرده و زوایای آن را بر اساس شهود و نقل، تبیین کردهاند. در این مقاله تلاش میشود مبانی وجودشناختی ابنعربی که در تجسم اعمال نقش مستقیم یا حتی غیرمستقیم دارند، بررسی و رابطه آنها با تجسم اعمال روشن گردد. مبانی بررسی شده در این مقاله عبارتند از: وحدت وجود، تجلی، تطابق عوالم هستی و تجدد امثال. در بین مبانی مذکور، تجدد امثال و تطابق عوالم هستی، تاثیر مستقیم و وحدت وجود و تجلی، تأثیر غیر مستقیم در شکلگیری ایده تجسم اعمال داشتهاند. بر اساس این مبانی، چیزی در عالم هستی معدوم نمیشود و با توجه به ظهور و بطون تجلیات، مرگ عبارت است از انتقال عالم ظهور به عالم بطون؛ تجسم اعمال نیز چیزی جز اظهار همان باطن نیست و اعمال انسان از بین نرفته و در عوالم دیگر عینیت و ظهور خواهند یافت.
فلسفه ملاصدرا
سید علیرضا دانا؛ محسن جوادی
چکیده
حقیقت وجود مهمترین مسئلۀ محوری در حوزۀ فلسفه و عرفان اسلامی بهشمار میرود و اندیشمندان این دو حوزه، دیدگاههای متفاوتی دربارۀ وحدت یا کثرت وجود ارائه نمودهاند. گرچه خاستگاه وحدت وجود را باید عرفان دانست لکن بهدلیل تناسب با موضوع فلسفه، این مسئله به قلمرو حکمت نیز وارد شده و بر فضای تفکر فلسفی تأثیر گذاشته است. صدرالمتألهین ...
بیشتر
حقیقت وجود مهمترین مسئلۀ محوری در حوزۀ فلسفه و عرفان اسلامی بهشمار میرود و اندیشمندان این دو حوزه، دیدگاههای متفاوتی دربارۀ وحدت یا کثرت وجود ارائه نمودهاند. گرچه خاستگاه وحدت وجود را باید عرفان دانست لکن بهدلیل تناسب با موضوع فلسفه، این مسئله به قلمرو حکمت نیز وارد شده و بر فضای تفکر فلسفی تأثیر گذاشته است. صدرالمتألهین یکی از حکیمانی است که تلاش گستردهای در جهت برهانی نمودن مدعای عارفان کرده است. او با رد کثرت تباینی وجود، ابتدا متناسب با اصول و مبانی حکمت متعالیه، در مسیر توجیه و تبیین وحدت تشکیکی وجود گام برداشته و در ادامه، از نظریۀ وحدت شخصی وجود دفاع و آن را بهعنوان نظر نهایی خود برگزیده است. پژوهش حاضر، مهمترین دیدگاههای مطرح در عرصۀ حقیقت وجود را ارائه و سپس سیر مسئلۀ وحدت وجود در اندیشۀ ملاصدرا و نظر مختار او را بررسی و ارزیابی کرده است.
فلسفه ملاصدرا
مصطفی مومنی؛ مهدی افچنگی
دوره 5، شماره 2 ، خرداد 1396، ، صفحه 11-23
چکیده
فلسفه اسلامی، با صدر المتألهین شیرازی (ره) در نتیجه قول به اشتراک معنوی وجود، تشکیک و اصالت آن و تحت تأثیر اندیشه عرفا، با تفسیری از توحید آشنا شد که از آن به بعد نظر غالب حکما در این بحث گردید. این نظریه همان وحدت وجود است که صدرالمتألهین، با تبیین آن بر اساس مبانی فلسفه خویش، آن را به عنوان ناب-ترین نظریه توحید به فلسفه اسلامی عرضه ...
بیشتر
فلسفه اسلامی، با صدر المتألهین شیرازی (ره) در نتیجه قول به اشتراک معنوی وجود، تشکیک و اصالت آن و تحت تأثیر اندیشه عرفا، با تفسیری از توحید آشنا شد که از آن به بعد نظر غالب حکما در این بحث گردید. این نظریه همان وحدت وجود است که صدرالمتألهین، با تبیین آن بر اساس مبانی فلسفه خویش، آن را به عنوان ناب-ترین نظریه توحید به فلسفه اسلامی عرضه کرد. وحدت وجود آن قدر در فلسفه و اندیشه فلاسفه نفوذ پیدا کرد که از آن به توحید اخصّ الخواصی تعبیر گردیده، در حالیکه توحید مورد اعتقاد فلاسفة سابق، به توحید عوام تعبیر شده است. اما سیدعبدالأعلی سبزواری(ره) با ابتنای به قرآن و سنت و پیرو نفی سنخیّت بین واجب و ممکن، اشتراک لفظی و اصالت ماهیت، بیانی کاملاً متفاوت از توحید صدرایی ارائه می دهد. وی کاملترین و بهترین بیان توحید را در قرآن و سنت میداند؛ توحیدی که نه تنها وحدت وجود نیست بلکه مخالف و مقابل وحدت وجود است. بر مبنای ایشان وحدت وجود نه تنها توحید حقیقی نیست بلکه «لاتوحید» است. اگر چه سخن از توحید حقیقی مجالی فراختر میطلبد، اما مقاله حاضر سعی دارد با تبیین مبانی هر یک از این دو نظریه توجه مخاطب را به این نکته جلب کند که کدام یک از دو نظریه فوق، شایسته مقام جلال و جمال الهی است.
فلسفه ملاصدرا
مریم آقامحمدرضا؛ سید مصطفی محقق داماد
دوره 5، شماره 1 ، آذر 1395، ، صفحه 113-128
چکیده
ملاصدرا نظریة وحدت شخصی وجود را بهعنوان راه حل نهایی خود در مسئلة ربط کثیر به واحد معرفی میکند. در این دیدگاه، تنها وجود حقیقی وجود حق تعالی است و باقی، ظهورات و نمودهای حق تعالی بهشمار میآیند. اینجاست که اصل علیت از بین رفته و اصل تشّأن جای آن را میگیرد. در این دیدگاه علت و معلول به وجود و ظهور تبدیل میشود و همة کثرات بهعنوان ...
بیشتر
ملاصدرا نظریة وحدت شخصی وجود را بهعنوان راه حل نهایی خود در مسئلة ربط کثیر به واحد معرفی میکند. در این دیدگاه، تنها وجود حقیقی وجود حق تعالی است و باقی، ظهورات و نمودهای حق تعالی بهشمار میآیند. اینجاست که اصل علیت از بین رفته و اصل تشّأن جای آن را میگیرد. در این دیدگاه علت و معلول به وجود و ظهور تبدیل میشود و همة کثرات بهعنوان نمود و ظهور وجود محض شناخته میشوند. این مقاله درصدد است نشان دهد که این نظریه علاوه بر نفی علیت و کثرت، بهعنوان دو اصل وجودشناختی در تفکر فلسفی، با برخی مشکلات فلسفی و کلامی دیگر نیز مواجه شده است؛ از جملة اعتقاد به خلق مدام و نفی علیت اعدادی و انکار علم و پذیرش جبر فاتالیستی. در نهایت میتوان نتیجه گرفت که جایگاه این بحث بهدلیل غیر عقلانی بودن آن در فلسفه نیست و لذا نمیتوان آن را بهعنوان راه حل عقلانی و فلسفی برای حل مسئله ربط کثیر به واحد لحاظ کرد. البته این در حالی است که ملاصدرا در ابتدای اسفار و شواهد بیان میکند که هنر من برهانی نمودن شهودات عرفانی است.
فلسفه ملاصدرا
مرتضی عرفانی
دوره 4، شماره 2 ، خرداد 1395، ، صفحه 115-127
چکیده
اصالت وجود صدرایی دو معنی دارد که هر دو قابل انتساب به صدراست. در معنای اول ماهیت برخلاف وجود در خارج هیچ تحققی ندارد و فقط اعتبار ذهن است، اما در معنای دوم بهتبع وجود در خارج تحقق دارد. اصالت وجود به معنای اول را به هیچ وجه نمیتوان به ابنسینا نسبت داد، زیرا وی معتقد به تحقق ماهیت است و آن را امری صرفاً ذهنی نمیداند. اصالت وجود ...
بیشتر
اصالت وجود صدرایی دو معنی دارد که هر دو قابل انتساب به صدراست. در معنای اول ماهیت برخلاف وجود در خارج هیچ تحققی ندارد و فقط اعتبار ذهن است، اما در معنای دوم بهتبع وجود در خارج تحقق دارد. اصالت وجود به معنای اول را به هیچ وجه نمیتوان به ابنسینا نسبت داد، زیرا وی معتقد به تحقق ماهیت است و آن را امری صرفاً ذهنی نمیداند. اصالت وجود به معنای دوم اگرچه رابطة نزدیکتری با حکمت سینوی دارد، اما آن را هم با تمام مبانی و نتایجش نمیتوان به شیخالرئیس نسبت داد، زیرا وی به جای اعتقاد به وحدت وجود، معتقد به کثرت و تباین وجودهاست و به جای قول به اتحاد وجود و ماهیت در خارج، قائل به عروض وجود است و در مورد نتایج و ثمرات بحث هم او به جای تأکید بر اینکه واجب تعالی حقیقت وجود است و این حقیقتْ واحد است، بر این باور اصرار میورزد که وجودها حقایق متکثریاند و واجب تعالی وجود بسیط و متباین با ممکنات است که نه همراه با ماهیت است و نه میتوان او را همچون ممکنات با جنس و فصل تعریف کرد.