اعلی تورانی؛ زهرا خطیبی
دوره 4، شماره 2 ، خرداد 1395، ، صفحه 51-64
چکیده
علم امام (ع) بارزترین صفتی است که از دیرباز در امامشناسی مورد توجه عالمان و متفکران اسلامی بوده است. اندیشمندان شیعی این ویژگی را از شروط بنیادین امامت دانسته و در رویارویی با دیگر گروههای اسلامی بر آن تأکید کردهاند. مطالعه دربارة این موضوع همواره با نگرشها و رویکردهای فکری مختلفی مواجه بوده و بروز اختلافاتی را در مقدار ...
بیشتر
علم امام (ع) بارزترین صفتی است که از دیرباز در امامشناسی مورد توجه عالمان و متفکران اسلامی بوده است. اندیشمندان شیعی این ویژگی را از شروط بنیادین امامت دانسته و در رویارویی با دیگر گروههای اسلامی بر آن تأکید کردهاند. مطالعه دربارة این موضوع همواره با نگرشها و رویکردهای فکری مختلفی مواجه بوده و بروز اختلافاتی را در مقدار و چگونگی علم امام (ع) موجب شده است. این تحقیق، با رویکردی تطبیقی و با بهرهگیری از روش توصیفی ـ تحلیلی، دیدگاه حکمت متعالیه را در این باره بررسی میکند. بر اساس نتایج این پژوهش، حکمت متعالیه بر تقیّد علم امام (ع) به ذاتی نبودن و افاضه از جانب خداوند متعال و نیز بر عدم احاطة علم ایشان نسبت به کنه ذات و صفات ذاتی خداوند متعال اذعان دارد. همچنین، هر آنچه حکمت متعالیه دربارة علم گستردة امام به همة موضوعات و حقایق بیان میدارد، به قوس نزولی و وجود نوری امام (ع) برگشت میکند نه به وجود عنصری و قوس صعودی ایشان.
فلسفه ملاصدرا
سردار دکامی؛ محمد سعیدی مهر؛ رضا اکبریان
چکیده
گاهی تصوّر یک مسئله فلسفی مهمتر و دشوارتر از تصدیق آن است، و مسئله اصالت وجود از جمله این مسائل است. در این مقاله به بررسی برخی از معانی تصوّری این مسئله پرداختهایم. همچنین به بررسی دو تحریر از محلّ نزاع، و نیز در پرتو ادلّه اصالت وجود به بررسی برخی معانی تصوّریِ دیگر پرداختهایم. تحریر محلّ نزاع که مسئله مهمی در این زمینه است، ...
بیشتر
گاهی تصوّر یک مسئله فلسفی مهمتر و دشوارتر از تصدیق آن است، و مسئله اصالت وجود از جمله این مسائل است. در این مقاله به بررسی برخی از معانی تصوّری این مسئله پرداختهایم. همچنین به بررسی دو تحریر از محلّ نزاع، و نیز در پرتو ادلّه اصالت وجود به بررسی برخی معانی تصوّریِ دیگر پرداختهایم. تحریر محلّ نزاع که مسئله مهمی در این زمینه است، در کتب ملّاصدرا ذکری از آن به میان نیامده است، اما کسانی مانند سبزواری و طباطبایی و.... به آن پرداختهاند. در این میان مدرّس زنوزی تحریر جامع و دقیقی از محلّ نزاع این مسئله به دست داده است. برخی بر این نحوه تحریر انتقاداتی وارد کردهاند و ما به آنها پاسخ داده-ایم. در این مقاله به معانی ماهیّت، وجود، اصالت، حدّ در محلّ نزاع پرداخته شده است. نیز به مسائلی از قبیل اینکه پدیدههای شخصی یا نوعی در این مسئله مورد نظر است پرداخته شده است.
فلسفه ملاصدرا
سیما ترابی دشتبیاض؛ سید مرتضی حسینی شاهرودی؛ علیرضا کهنسال
چکیده
سنخ قضایای اخلاقی از منظر علامه طباطبایی و اعتباری بودن «حسن و قبح» که مبنای آنهاست، حکایت از آن دارد که نمیتوان به ارزیابی و استنتاج قضایای اخلاقی با استفاده از منطق دوارزشی کلاسیک یا حتّی منطق چندارزشی ریاضی پرداخت. فیلسوف متبحّر در فقه و اصول به اطلاق در مفاهیم و نسبیت در مصادیق اخلاقی قائل است. ...
بیشتر
سنخ قضایای اخلاقی از منظر علامه طباطبایی و اعتباری بودن «حسن و قبح» که مبنای آنهاست، حکایت از آن دارد که نمیتوان به ارزیابی و استنتاج قضایای اخلاقی با استفاده از منطق دوارزشی کلاسیک یا حتّی منطق چندارزشی ریاضی پرداخت. فیلسوف متبحّر در فقه و اصول به اطلاق در مفاهیم و نسبیت در مصادیق اخلاقی قائل است. قضایای اخلاقی اعتباری و تابع متغیّر پیوستۀ مصالح و مفاسد عام هستند. «منطق فـازی» یا «منطق ابهـام» الگویی از استدلالهای توأم با تقریب در ارزیابیهای انسانی به دست میدهد و میتواند با جایگزین کردنِ متغیّرهای زبانی با متغیّرهای عددی، مفاهیم، متغیّرها و سیستمهای نادقیق و مبهم بسیاری را به زبان ریاضی شبیهسازی نماید. «درستی» یک متغیر زبانی است؛ زیرا با عبارات «درست» و «خیلی درست» و «نسبتاً درست» و «نه خیلی درست» و «نادرست» و «نه خیلی درست و نه خیلی نادرست» و نظایر این ارزشگذاری میشود. در این نوشتار براساس بازنمایی مؤلفهای ارزشهای «درستـی» به عنوان یک متغیر زبانی اثبات میشود که تاکنون، منطـق فازی کاملترین مرجع شناختهشدۀ ارزشگذاری در قضایای اخلاقی، بهمنظور نیل به ارزیابیهای دقیق در تصمیمگیریهای پیچیدۀ انسانی است.
علیرضا جلالی
چکیده
در نوشتار حاضر، نخست به تأثیر شگفتآور ابن عربی بر صدرالمتألهین اشاره شده که در موضوعات حکمی و عرفانی ابداعی خود به سخن او استشهاد شده است. بررسی آثار عمدۀ صدرالمتألهین، مانند اسفار، مفاتیح الغیب، الشواهد الربوبیة و نیز نگاهی به فتوحات مکیة و فصوص الحکم ابن عربی نشان میدهد که هر دو در حل مسائل پیچیده، از کشف و شهود سخن گفته و مندرجات ...
بیشتر
در نوشتار حاضر، نخست به تأثیر شگفتآور ابن عربی بر صدرالمتألهین اشاره شده که در موضوعات حکمی و عرفانی ابداعی خود به سخن او استشهاد شده است. بررسی آثار عمدۀ صدرالمتألهین، مانند اسفار، مفاتیح الغیب، الشواهد الربوبیة و نیز نگاهی به فتوحات مکیة و فصوص الحکم ابن عربی نشان میدهد که هر دو در حل مسائل پیچیده، از کشف و شهود سخن گفته و مندرجات آثار خود را الهام غیبی و خود را مأمور اظهار آنها برشمردهاند. ابن عربی در اغلب آثار خود، از یکسو مطابق با معیارها و میزانهای منطقی متداول میاندیشد، اما از سوی دیگر، کشف و شهود را اصیلترین معیار و محک آگاهی و شناخت میشمارد. صدرالمتألهین نیز بر این باور است که برای دریافت الهامات غیبی، فرد میبایست افزون بر سلامت فطرت، شرح صدر، تیزهوشی و سرعت فهم همراه ذوق کشفی، مشمول عنایت الهی قرار گیرد و نوری از جانب خداوند تابیده شود تا او را همچون چراغی، فروزان سازد.
فلسفه ملاصدرا
مجید تمیمی؛ احد فرامرز قراملکی
چکیده
تصور روشن و متمایز از «خودشناسی» به لحاظ روشی، به دیگر مباحث پیشی دارد، زیرا پیش از تحلیل مسائل خودشناسی و داوری در بود و نبود احکام، اوصاف، پیامدها و متغیرهای وابسته، باید دانست خودشناسی چیست و چه چیزی نیست؟ تحلیل چیستی خودشناسی ما را به دو مسئله مقدماتی میرساند: مراد از معرفت در خودشناسی چیست؟ مراد از خود در اینجا چیست؟ صدرالمتالّهین ...
بیشتر
تصور روشن و متمایز از «خودشناسی» به لحاظ روشی، به دیگر مباحث پیشی دارد، زیرا پیش از تحلیل مسائل خودشناسی و داوری در بود و نبود احکام، اوصاف، پیامدها و متغیرهای وابسته، باید دانست خودشناسی چیست و چه چیزی نیست؟ تحلیل چیستی خودشناسی ما را به دو مسئله مقدماتی میرساند: مراد از معرفت در خودشناسی چیست؟ مراد از خود در اینجا چیست؟ صدرالمتالّهین معرفت را همان حضور و از سنخِ وجود می داند. وی در بابِ حقیقتِ نفس نیز معتقد است، نفس از سنخِ وجودِ سیّال است که سیّالیّت عینِ حقیقتِ آن است و در حرکتِ جوهری خویش از پایین مرتبه هستی به سمتِ تکامل حرکت می کند. با توجّه به اینکه صدرا معرفت نفس را عینِ حضورِ نفس برای خود می داند و حضورِ نفس تابع وجودِ آن است، براساسِ وحدت تشکیکیِ وجود، خود شناسی در دستگاه حکمتِ متعالیه امری بی نهایت مرتبه ای است و تابِعِ وجودِ نفس است. وجودِ نفس در هر مرتبه ای باشد به همان اندازه برای خود حاضِر است. این مراتِب بی شمار در غالِب چهار عنوان کلّی حسّی، خیالی، عقلی و ماورای عقلی قابل دسته بندی است.
فلسفه ملاصدرا
محمد حسین زاده
دوره 3، شماره 1 ، آذر 1393، ، صفحه 55-68
چکیده
دیدگاه ملاصدرا دربارة اعتباریبودن ماهیت به گونههای متفاوت و بلکه متضاد تفسیر شده است. دیدگاه علامه طباطبایی و فیاضی در تبیین اعتباریبودن ماهیت از مهمترین تفسیرهای نظریة صدرالمتألهیناند. علامه طباطبایی هر گونه موجودیت خارجی ماهیت را نفی کرده و آن را سراب ذهنی واقعیت معرفی کرده است. در حالی که، فیاضی در عین اعتباریبودن ماهیت ...
بیشتر
دیدگاه ملاصدرا دربارة اعتباریبودن ماهیت به گونههای متفاوت و بلکه متضاد تفسیر شده است. دیدگاه علامه طباطبایی و فیاضی در تبیین اعتباریبودن ماهیت از مهمترین تفسیرهای نظریة صدرالمتألهیناند. علامه طباطبایی هر گونه موجودیت خارجی ماهیت را نفی کرده و آن را سراب ذهنی واقعیت معرفی کرده است. در حالی که، فیاضی در عین اعتباریبودن ماهیت آن را در خارج موجود میداند. از نظر فیاضی، اسناد وجود به ماهیت موجود شده «اسناد الی ما هو له» است. از نظر نگارنده، هیچیک از تفسیرهای فوق به نحو صحیح نظریة ملاصدرا را منعکس نکرده است. آنچه از عبارات صدرالمتألهین برمیآید این است که ماهیت در خارج معدوم نیست و یک نحوه موجودیتی در مقابل عدم دارد، اما موجودیتی متفاوت با موجودیت وجود. او به دلایلی خاص اطلاق واژة موجود بر موجودیت ماهیت را صحیح نمیداند و از این نحو موجودیت به شیئیت ثبوتی تعبیر کرده است. در این مقاله، پس از بیان تفسیر علامه طباطبایی و فیاضی از دیدگاه صدرالمتألهین، تفسیر مختار را تبیین میکنیم و در پایان برخی از نتاج آن را در فلسفة صدرالمتألهین برمیشمریم.
نفیسه ترابی؛ محسن جوادی
دوره 3، شماره 2 ، خرداد 1394، ، صفحه 55-69
چکیده
واهمه در میان قوای نفس قوهای مهم است که علاوه بر جایگاه مهمی که در نفسشناسی دارد در سایر حوزههای پژوهشی مانند معرفتشناسی، اخلاق و عرفان نیز نقشآفرینی میکند. واهمه در نسبت با عقل دو جنبة مطیع و سرکش دارد. از یک سو در درک معانی جزئی به عقل خدمت میکند و از سوی دیگر، سبب خطای ذهن در امور کلی میشود. بنا بر نظر ملاصدرا، وهم قوهای ...
بیشتر
واهمه در میان قوای نفس قوهای مهم است که علاوه بر جایگاه مهمی که در نفسشناسی دارد در سایر حوزههای پژوهشی مانند معرفتشناسی، اخلاق و عرفان نیز نقشآفرینی میکند. واهمه در نسبت با عقل دو جنبة مطیع و سرکش دارد. از یک سو در درک معانی جزئی به عقل خدمت میکند و از سوی دیگر، سبب خطای ذهن در امور کلی میشود. بنا بر نظر ملاصدرا، وهم قوهای غیرمستقل و دارای مرتبهای از تجرد و بهمنزلة عقل نازل است. قوة واهمه از این حیث که سبب به خطا افکندن ذهن میشود، بیش از جنبة دیگر آن مورد توجه فلاسفه است. به گونهای که ملاصدرا آن را شیطان درون و راه نفوذ شیطان به نفس آدمی میداند. طبق دیدگاه او جنبة گمراهکنندة واهمه به مدد خواطر شیطانی، علاوه بر آنکه منشأ بروز برخی رفتارهای انسان است، در مسیر سلوک نیز موانعی برای سالک راه حق ایجاد میکند. در این مقاله ضمن بررسی چیستی وهم و نسبت آن با عقل نزد ملاصدرا، نقش آن را در اخلاق و عرفان بررسی میکنیم.
فلسفه ملاصدرا
فاطمه سلگی
دوره 4، شماره 1 ، آذر 1394، ، صفحه 55-68
چکیده
نظریۀ ادراکات اعتباری علامه طباطبایی (ره) که یکی از اندیشههای کانونی و محوری ایشان است همواره بهمنزلۀ نظریهای معرفتشناختی تحلیل و بررسی شده است، اما نگاهی جامع به آثار علامه طباطبایی (ره) جهت واکاوی موارد استفاده و بهرهبرداری از این نظریه از سوی ایشان، نشان میدهد که علامه به این نظریه نگاه وجودشناختی نیز داشته ...
بیشتر
نظریۀ ادراکات اعتباری علامه طباطبایی (ره) که یکی از اندیشههای کانونی و محوری ایشان است همواره بهمنزلۀ نظریهای معرفتشناختی تحلیل و بررسی شده است، اما نگاهی جامع به آثار علامه طباطبایی (ره) جهت واکاوی موارد استفاده و بهرهبرداری از این نظریه از سوی ایشان، نشان میدهد که علامه به این نظریه نگاه وجودشناختی نیز داشته است. از این زاویه، نشئۀ دنیا، نشئۀ اعتباریات است که مابین دو نشئۀ بدء و عود (قوس نزول و قوس صعود) قرار گرفته است و همچنانکه نسبت زندگی دنیا به عوالم قبل و بعد از آن، نسبت ظاهر به باطن است؛ به همین ترتیب نسبت اعتباریات به حقایق هم، نسبت ظاهر به باطن خواهد بود. از نظر علامه طباطبایی (ره) محصور و محدودشدن انسان به معانی وهمی و پنداریِ ظاهر حیات دنیا همان گرفتارشدن وی در خدعۀ اعتباریات و غفلت از حقیقت باطنیِ واقعی آنها خواهد بود.
فلسفه ملاصدرا
حبیب الله دانش شهرکی؛ مهدی آزادپرور
چکیده
شناخت خداوند متعال و نحوه رسیدن به موجود نامتناهی همواره از دغدغههای فیلسوفان، بهویژه فیلسوفان دینمدار بوده است. در این میان، ملاصدرا معتقد است ادراک ذات الهی برای بشر مقدور نبوده اما برهانآوری برای خداوند بهصورت برهان شبیه به لم ممکن است. در براهین اثبات خدا تنها چیزی که ثابت میشود این است که این مفهوم دارای مصداق است ...
بیشتر
شناخت خداوند متعال و نحوه رسیدن به موجود نامتناهی همواره از دغدغههای فیلسوفان، بهویژه فیلسوفان دینمدار بوده است. در این میان، ملاصدرا معتقد است ادراک ذات الهی برای بشر مقدور نبوده اما برهانآوری برای خداوند بهصورت برهان شبیه به لم ممکن است. در براهین اثبات خدا تنها چیزی که ثابت میشود این است که این مفهوم دارای مصداق است اما شناختی به مصداق برای ما حاصل نمیشود. مقصود ملاصدرا از برهان صدقین، شناخت ذات خداوند متعال از روی آثار و مخلوقات است و هر کس بهاندازه درجه وجودی خود با مشاهده مخلوقات الهی به ادراک حضوری خداوند متعال از ورای حجاب نائل میشود. این تببین منجر به الهیات سلبی نمیشود بلکه در عین تأکید بر عدم مشابهت بین خالق و مخلوق از نظر شدت وجودی و تفاوت آنان از جهت تناهی و عدم تناهی، بر عینیت مابهالاشتراک و مابهالاختلاف نیز تاکید دارد.
فلسفه ملاصدرا
سید احمدرضا شاهرخی
دوره 5، شماره 2 ، خرداد 1396، ، صفحه 63-78
چکیده
نفس ناطقة انسانی از اسرارآمیزترین موجودات جهان هستی است که کانون توجه بسیاری از اندیشمندان، از جمله فیلسوفان مسلمان بوده است. فلاسفة اسلامی تلاش کردهاند پرده از معمای رازگونة هستی و چیستی آن بردارند. پژوهش حاضر میکوشد با روش تحلیلی همراه با نقد و بررسی، به این پرسشها پاسخ گوید که آیا نفوس ناطقة انسانی قبل از تعلق به بدن در عالم ...
بیشتر
نفس ناطقة انسانی از اسرارآمیزترین موجودات جهان هستی است که کانون توجه بسیاری از اندیشمندان، از جمله فیلسوفان مسلمان بوده است. فلاسفة اسلامی تلاش کردهاند پرده از معمای رازگونة هستی و چیستی آن بردارند. پژوهش حاضر میکوشد با روش تحلیلی همراه با نقد و بررسی، به این پرسشها پاسخ گوید که آیا نفوس ناطقة انسانی قبل از تعلق به بدن در عالم یا عوالمی موجود بودهاند؟ و چگونه به عالم طبیعت نازل شدهاند؟ افلاطون، ارسطو، ابنسینا و سهروردی پاسخهای متفاوتی به این پرسش دادهاند اما نظر صدرالمتألهین منحصر به فرد است. او در سیر نزول هستی از واجب تعالی، از عالم عقول، عالم مثال و عالم طبیعت نام میبرد. به نظر وی نفوس ناطقة انسانی دارای مراتب وجودی مختلفی هستند؛ ابتدا در عالم عقول، به وجود واحد مجرد جمعی عقلی، در مرتبة علتشان موجودند و کثرتی در آنها نیست. وقتی بدن مستعدی پیدا شد، در سیر نزولی از تجرد نفس کاسته میشود و به عالم مثال که برخی از احکام ماده را دارد تنزل مییابد. این فرو کاستن از تجرد تا آنجا ادامه مییابد که به عالم طبیعت میآید؛ این در حالی است که وجود عقلی نفس در عالم عقول و وجود مثالی نفس در عالم مثال همچنان باقی است. این دیدگاه صدرالمتألهین با اشکالاتی مواجه است، از جمله قول به واحد مجرد جمعی عقلی علاوه بر اینکه خارج از محل نزاع است، به یک معنا پذیرش قدم نفوس است که خود ملاصدرا نیز منکر آن است.
فلسفه ملاصدرا
باقر حسین لو؛ حامد ناجی اصفهانی
دوره 6، شماره 2 ، خرداد 1397، ، صفحه 63-85
چکیده
اندیشههای فلسفی صدرالمتألهین شیرازی بهعنوان یکی از فیلسوفان صاحب مکتب در حوزههای هستیشناسی، در طول زمان فراز و نشیبهای فراوانی داشته است؛ بهطوری که بیشتر تفکرات و اندیشههای فلسفیاش بهتدریج بر اثر تکامل، دستخوش تغییر گشته و او با گذر و کنار گذاشتن نظریهها و دیدگاههای پیشین خود، تئوریها و نظریههای نوینی را ...
بیشتر
اندیشههای فلسفی صدرالمتألهین شیرازی بهعنوان یکی از فیلسوفان صاحب مکتب در حوزههای هستیشناسی، در طول زمان فراز و نشیبهای فراوانی داشته است؛ بهطوری که بیشتر تفکرات و اندیشههای فلسفیاش بهتدریج بر اثر تکامل، دستخوش تغییر گشته و او با گذر و کنار گذاشتن نظریهها و دیدگاههای پیشین خود، تئوریها و نظریههای نوینی را جایگزین کرده است. بدین طریق، او فلسفه را به وادی و عرصههای جدید و تازهای وارد نمود. این مقاله در صدد است با رصد سیر اندیشههای او در باب یکی از مهمترین مسائل فلسفی، یعنی ماهیت و کیفیت اعتباری بودن آن، آخرین دیدگاه او را در اینباره تبیین کند. چالش و مشکل بسیار جدیای که صدرا در این مورد با آن مواجه بوده، آن است که بالاخره تکلیف ماهیت چیست؟ آیا ماهیت در جهان خارج تحقق دارد یا نه؟ او در پاسخ به این مسئله، اعتباری بودن ماهیت را مطرح میکند و با گزارههای «ماهیت، بالعرض است»، «ماهیت، حدِ وجود است»، «ماهیت امری مجازی است» و «ماهیت امری تبعی و بالتبع است» به تبیین آن میپردازد. آنچه وی درصدد است در قالب این گزارهها بهعنوان نظر نهایی خود ابراز کند، این است: ماهیت به هیچ وجه تحقق خارجی ندارد و اینکه آن را امری اعتباری دانسته و با عبارات بالعرض، بالتبع، حد وجود یا المجاز بودن ماهیت در صدد تبیین آن است، تنها به دلیل ضیق واژه بوده وگرنه برای ماهیت تحقق خارجی قائل نیست.
فلسفه ملاصدرا
جبار امینی؛ محمد سعیدی مهر؛ علی افضلی
دوره 8، شماره 2 ، شهریور 1399، ، صفحه 65-74
چکیده
ملارجبعلی تبریزی، فیلسوف عصر صفوی اصفهان، از جمله فیلسوفانی است که در بسیاری از اصول و مبانی حکمت متعالیه، ازجمله مسئله اشتراک معنوی وجود، با ملاصدرا مخالفت نموده است. تبریزی به شدت با اشتراک معنوی وجود مخالفت کرده و به اشتراک لفظی آن میان واجب و ممکن قائل است. تبریزی سه گونه دلیل بر مدعای خود آورده است؛ عقلی، استناد به کلام حکما و ...
بیشتر
ملارجبعلی تبریزی، فیلسوف عصر صفوی اصفهان، از جمله فیلسوفانی است که در بسیاری از اصول و مبانی حکمت متعالیه، ازجمله مسئله اشتراک معنوی وجود، با ملاصدرا مخالفت نموده است. تبریزی به شدت با اشتراک معنوی وجود مخالفت کرده و به اشتراک لفظی آن میان واجب و ممکن قائل است. تبریزی سه گونه دلیل بر مدعای خود آورده است؛ عقلی، استناد به کلام حکما و عرفا و دلیل روایی. نوشتار حاضر ضمن ارائه دیدگاه وی در اینباره، سعی کرده با بیان ادله غیر روایی او، ضعف و کاستی آنها را نشان دهد. ازجمله ادله تبریزی بر مدعای خود، سخنان حکمای نامآوری چون معلم اول و ثانی است اما ما با بررسی اندیشههای آن بزرگان، نشان دادهایم که چگونه تبریزی عملاً دچار جزءنگری شده و صدر و ذیل آن سخنان یا دیگر سخنان آن بزرگان را نادیده گرفته است.
محمّد ذبیحی؛ محمود صیدی
دوره 2، شماره 1 ، آذر 1392، ، صفحه 43-56
چکیده
شیخ اشراق و صدرالمتألهین، از یک سو به عالم مثال منفصل قائل بوده؛ و از سوی دیگر، به اثبات نظریة مثل افلاطونی و ارباب انواع پرداخته، و آنها را علّت عالم ماده و افراد مادی هر نوع دانستهاند. پژوهش حاضر ضمن بررسی و نقد براهین شیخ اشراق و ملاصدرا در باب اثبات علّیت ارباب انواع نسبت به افراد مادی، از طریق سنخیّت علّت و معلول؛ نظریة ملاصدرا ...
بیشتر
شیخ اشراق و صدرالمتألهین، از یک سو به عالم مثال منفصل قائل بوده؛ و از سوی دیگر، به اثبات نظریة مثل افلاطونی و ارباب انواع پرداخته، و آنها را علّت عالم ماده و افراد مادی هر نوع دانستهاند. پژوهش حاضر ضمن بررسی و نقد براهین شیخ اشراق و ملاصدرا در باب اثبات علّیت ارباب انواع نسبت به افراد مادی، از طریق سنخیّت علّت و معلول؛ نظریة ملاصدرا در علوم حسّی و خیالی (نظریة ابصار) و نیز امتناع طفره در نظام آفرینش، به اثبات علّیت عالم مثال نسبت به عالم ماده پرداخته است. از این رو، بر خلاف دیدگاه شیخ اشراق و ملاصدرا، عالم مثال علّت عالم ماده است، نه عقول متکافئه. در نتیجه، علاوه بر مثل افلاطونی موجود در عالم عقل، ارباب انواع در عالم مثال نیز موجود هستند. این موجودات مثالی علّت عالم ماده میباشند و خود، معلول ارباب انواع موجود در عالم عقل هستند.
دوره 1، شماره 1 ، آذر 1391، ، صفحه 47-60
چکیده
ملاصدرا با بحث حرکت جوهری، بحث حرکت در فلسفه را به ساحت مابعداطبیعه میکشاند. از نظر وی تمام موجودات به سمت کمال در حرکتند و از این طریق است که تجرد نفس را اثبات میکند. هگل نیز کل تاریخ فلسفه را فرآیند روح مطلق میبیند که از طریق ذهنهای کرانمند به خود میاندیشد تا به کمال، یعنی آزادی برسد. هدف از این مقاله بررسی مسئله حرکت ...
بیشتر
ملاصدرا با بحث حرکت جوهری، بحث حرکت در فلسفه را به ساحت مابعداطبیعه میکشاند. از نظر وی تمام موجودات به سمت کمال در حرکتند و از این طریق است که تجرد نفس را اثبات میکند. هگل نیز کل تاریخ فلسفه را فرآیند روح مطلق میبیند که از طریق ذهنهای کرانمند به خود میاندیشد تا به کمال، یعنی آزادی برسد. هدف از این مقاله بررسی مسئله حرکت در این دو فیلسوف و مقایسه آن دو با یکدیگر است.
مهدی زمانی
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1393، ، صفحه 47-61
چکیده
در بسیاری از آثار اندیشمندان مسلمان به حدیث قدسی «کنت کنزاً مخفیاً فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لکی أعرف» اشاره شده است. برخی با دیدة تردید یا انکار به سند و محتوای حدیث نگریستهاند، اما بسیاری آن را درخور اعتنا دیده و نتایج بسیار از آن استنباط کردهاند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نحوة نگرش بنیانگذار حکمت متعالیه ...
بیشتر
در بسیاری از آثار اندیشمندان مسلمان به حدیث قدسی «کنت کنزاً مخفیاً فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لکی أعرف» اشاره شده است. برخی با دیدة تردید یا انکار به سند و محتوای حدیث نگریستهاند، اما بسیاری آن را درخور اعتنا دیده و نتایج بسیار از آن استنباط کردهاند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نحوة نگرش بنیانگذار حکمت متعالیه و برخی از پیروان آن به این حدیث میپردازد. ملاصدرا غایت و مطلوببودن خداوند را، برای ذات خویش و دیگر موجودات، به ترتیب با اسامی الهی «اول» و «آخر» تطبیق میکند. او کنز مخفی را اشاره به مرتبة احدیت صرف میداند و برای تبیین نحوة احتجاب و ظهور در حدیث کنز حق تعالی چهار وجه ذکر میکند. ملاصدرا برخلاف جمهور متکلمان ارادة خداوند را منبعث از علم او به نظام خیر میداند که تابع علم او به ذات خویش است و بر همین اساس، حب ذاتی و عشق ازلی خداوند را سرچشمة ارادة او برای آفرینش معرفی میکند. همچنین، این حدیث را میتوان بهمنزلة تفسیر آیة «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» (ذاریات: 56) در نظر گرفت که بر اساس آن، عبادت معرفت است و انسان کامل، که جلوهگاه بروز همة صفات الهی است، غایت قصوای همة آفرینش خواهد بود.
ابراهیم خانی؛ حسین هوشنگی
دوره 1، شماره 2 ، خرداد 1392، ، صفحه 53-62
چکیده
در مکتب فلسفی صدرا، از سویی میتوان شواهدی یافت که بر برتری وجود ذهنی یک ماهیّت نسبت به وجود خارجی آن دلالت دارند؛ و از سوی دیگر نیز شواهدی یافت میشود که برتری وجود خارجی یک ماهیت نسبت به وجود ذهنی آن را تأیید میکنند. در این میان، شواهدی که بر برتری وجود ذهنی دلالت دارند، این مزیّت را دارند که میتوان بر اساس آن، مطابقت ذهن و ...
بیشتر
در مکتب فلسفی صدرا، از سویی میتوان شواهدی یافت که بر برتری وجود ذهنی یک ماهیّت نسبت به وجود خارجی آن دلالت دارند؛ و از سوی دیگر نیز شواهدی یافت میشود که برتری وجود خارجی یک ماهیت نسبت به وجود ذهنی آن را تأیید میکنند. در این میان، شواهدی که بر برتری وجود ذهنی دلالت دارند، این مزیّت را دارند که میتوان بر اساس آن، مطابقت ذهن و خارج را از منظر وجودی تبیین کرد؛ اما بر اساس آن نمیتوان شواهد برتری وجود خارجی را به نحو کامل ردّ یا توجیه کرد. به نظر میرسد توجه ویژه به ابعاد هستی شناختی و معرفت شناختی نظریة «ادراک از دور»، این قابلیت را دارد که همزمان، شواهد برتری وجود ذهنی و نیز شواهد برتری وجود خارجی را به نحوی جامع و منسجم، تفسیر و توجیه نماید و مشکل تعارض میان آنها را حل کند.
فلسفه ملاصدرا
مهدی خادمی
دوره 5، شماره 1 ، آذر 1395، ، صفحه 55-66
چکیده
قرآن کریم دو دیدگاه متفاوت و در عین حال سازگار با هم نسبت به انسان دارد؛ نگاهی آرمان گرایانه در مقام تشریع و تکلیف و در عین حال دیدگاهی واقع گرایانه در مقام امتثال اوامر الهی. در نگاه نخست – که نگاه قرآن به انسان در مقام تشریع است- قرآن کریم معتقد است که تمامی انسان ها این قابلیت و توانایی را دارند که به کمال نهایی خویش دست یابند و این ...
بیشتر
قرآن کریم دو دیدگاه متفاوت و در عین حال سازگار با هم نسبت به انسان دارد؛ نگاهی آرمان گرایانه در مقام تشریع و تکلیف و در عین حال دیدگاهی واقع گرایانه در مقام امتثال اوامر الهی. در نگاه نخست – که نگاه قرآن به انسان در مقام تشریع است- قرآن کریم معتقد است که تمامی انسان ها این قابلیت و توانایی را دارند که به کمال نهایی خویش دست یابند و این توقع از تمامی انسان ها، توقعی به جاست. اما از منظر دیگر- که دیدگاه قرآن به انسان در مقام امتثال است- معتقد است که اکثر انسان ها در واقعیت نخواهند توانست به این مهم نائل آیند. از منظر ملاصدرا با اصولی مانند اصالت وجود، حرکت جوهری نفس، اتحاد عاقل و معقول و دیگر اصول حکمت متعالیه می توان گفت که نفس انسان با حرکت جوهری خویش و با انتخاب معقولات متناسب و در مجموع با تربیت صحیح عقل نظری و عقل عملی این توانایی و قابلیت را دارد که خود را به مرحله تجرد تام برساند. اما در عین حال اکثر انسان ها از این امر مهم غافل شده و لذا در عمل راه دیگری را در حیات خویش اتخاذ می کنند.
فلسفه ملاصدرا
سید علیرضا دانا؛ محسن جوادی
چکیده
حقیقت وجود مهمترین مسئلۀ محوری در حوزۀ فلسفه و عرفان اسلامی بهشمار میرود و اندیشمندان این دو حوزه، دیدگاههای متفاوتی دربارۀ وحدت یا کثرت وجود ارائه نمودهاند. گرچه خاستگاه وحدت وجود را باید عرفان دانست لکن بهدلیل تناسب با موضوع فلسفه، این مسئله به قلمرو حکمت نیز وارد شده و بر فضای تفکر فلسفی تأثیر گذاشته است. صدرالمتألهین ...
بیشتر
حقیقت وجود مهمترین مسئلۀ محوری در حوزۀ فلسفه و عرفان اسلامی بهشمار میرود و اندیشمندان این دو حوزه، دیدگاههای متفاوتی دربارۀ وحدت یا کثرت وجود ارائه نمودهاند. گرچه خاستگاه وحدت وجود را باید عرفان دانست لکن بهدلیل تناسب با موضوع فلسفه، این مسئله به قلمرو حکمت نیز وارد شده و بر فضای تفکر فلسفی تأثیر گذاشته است. صدرالمتألهین یکی از حکیمانی است که تلاش گستردهای در جهت برهانی نمودن مدعای عارفان کرده است. او با رد کثرت تباینی وجود، ابتدا متناسب با اصول و مبانی حکمت متعالیه، در مسیر توجیه و تبیین وحدت تشکیکی وجود گام برداشته و در ادامه، از نظریۀ وحدت شخصی وجود دفاع و آن را بهعنوان نظر نهایی خود برگزیده است. پژوهش حاضر، مهمترین دیدگاههای مطرح در عرصۀ حقیقت وجود را ارائه و سپس سیر مسئلۀ وحدت وجود در اندیشۀ ملاصدرا و نظر مختار او را بررسی و ارزیابی کرده است.
فلسفه ملاصدرا
جواد پارسایی؛ حسین غفاری
چکیده
بحثهای هستیشناختی علم و ادراک یکی از مسائل مهمی است که فلاسفه و دانشمندان دربارۀ آن اظهار نظر کردهاند. در بین فلاسفۀ اسلامی، ابنسینا و ملاصدرا بهتفصیل به مسئلۀ علم و ادراک پرداختهاند. از نظر این دو حکیم، علم حصولی به حسی، خیالی، وهمی و عقلی تقسیم میشود. ابنسینا و ملاصدرا، ادراکات عقلی را مجرد از ماده میدانند اما در مورد ...
بیشتر
بحثهای هستیشناختی علم و ادراک یکی از مسائل مهمی است که فلاسفه و دانشمندان دربارۀ آن اظهار نظر کردهاند. در بین فلاسفۀ اسلامی، ابنسینا و ملاصدرا بهتفصیل به مسئلۀ علم و ادراک پرداختهاند. از نظر این دو حکیم، علم حصولی به حسی، خیالی، وهمی و عقلی تقسیم میشود. ابنسینا و ملاصدرا، ادراکات عقلی را مجرد از ماده میدانند اما در مورد مجرد یا مادی بودن ادراکات جزئی (حسی، خیالی و وهمی) اختلاف نظر دارند. ابنسینا ادراکات جزئی را منطبع در مغز و ماده میداند اما ملاصدرا قائل به تجرد همۀ ادراکات است. در این نوشتار ابتدا توضیحاتی در مورد تعریف علم و مراتب ادراک داده شده است، سپس ادلۀ ابنسینا در مورد مادی بودن ادراکات جزئی مورد نقد و بررسی قرار گرفته و مشخص شده که این ادله سینا قابل مناقشهاند و دیدگاه ابنسینا در مورد مادی بودن ادراکات جزئی قابل پذیرش نیست. در ادامه به بررسی ادلۀ ملاصدرا بر تجرد ادراکات جزئی پرداخته شده است.
فلسفه ملاصدرا
حسین خالقی پور؛ ناصر مؤمنی؛ مهدی زمانی
چکیده
از نظر صدرالمتألهین، نفس انسان همچنانکه در طول حیات مادی از رهگذر حرکت جوهری رو به کمال میرود، پس از مرگ نیز به سیر تکاملی خود ادامه داده و به مراتب بالاتر میرسد. این تکامل برای هر یک از افراد بشر، بهفراخور سعه وجودی آنها رخ میدهد و تا عالم آخرت ادامه مییابد. در این مقاله پس از بررسی و تبیین چگونگی تکامل مورد نظر با روش توصیفی ...
بیشتر
از نظر صدرالمتألهین، نفس انسان همچنانکه در طول حیات مادی از رهگذر حرکت جوهری رو به کمال میرود، پس از مرگ نیز به سیر تکاملی خود ادامه داده و به مراتب بالاتر میرسد. این تکامل برای هر یک از افراد بشر، بهفراخور سعه وجودی آنها رخ میدهد و تا عالم آخرت ادامه مییابد. در این مقاله پس از بررسی و تبیین چگونگی تکامل مورد نظر با روش توصیفی و تحلیلی، این مسئله که پس از مفارقت روح از بدن و ورود به مرتبه تجرد از قوه و استعداد، تکامل چگونه میتواند موجّه باشد؟ مورد توجه ویژه قرار گرفته است. بنابراین برخی از دیدگاهها در اینباره مطرح شد که در این میان، تبیین ملاصدرا هرچند برای تکامل مراتب بالاتر نفوس معقولتر مینماید ولی میتواند مورد مناقشه باشد. با وجود این، شاید بتوان با توجه به برخی دیدگاههای دیگر ملاصدرا و در پرتو نوعی نگرش غایتگرایانه، تبیین مناسبتری از این راهکار ارائه داد. این رهیافت بر این فرض استوار است که با تضعیف تعلقات و علایق نفسانی و شوق نفوس به عالم عقول، شرایط سیر تکاملی نفوس انسانی، بدون نیاز به وجود ماده و استعداد فراهم میگردد.
فلسفه ملاصدرا
محمد صادق زاهدی؛ محمد جواد شمس؛ علی صداقت
دوره 4، شماره 2 ، خرداد 1395، ، صفحه 65-86
چکیده
نظریة نجات صدرالدین شیرازی را میتوان بدیلی در کنار نظریات سهگانة نجات، یعنی انحصارگرایی، شمولگرایی و کثرتگرایی به شمار آورد. ملاصدرا به نجات همة افراد بشر حتی کسانی که به تعبیر قرآن در دوزخ جاودانه خواهند بود معتقد است. او این نظریه را با تکیه بر اصول حکمت متعالیه، مانند اصالت وجود و تشکیک آن و مساوقت وجود و خیر، ارائه کرده است. ...
بیشتر
نظریة نجات صدرالدین شیرازی را میتوان بدیلی در کنار نظریات سهگانة نجات، یعنی انحصارگرایی، شمولگرایی و کثرتگرایی به شمار آورد. ملاصدرا به نجات همة افراد بشر حتی کسانی که به تعبیر قرآن در دوزخ جاودانه خواهند بود معتقد است. او این نظریه را با تکیه بر اصول حکمت متعالیه، مانند اصالت وجود و تشکیک آن و مساوقت وجود و خیر، ارائه کرده است. این نظریه با شباهت زیاد در آثار ابنعربی مشاهده میشود و خود ملاصدرا نیز در موارد متعدد دیدگاه خود را در این زمینه برگرفته از اندیشههای وی میداند. با مراجعه به آثار ابنعربی نیز میتوان شباهت دیدگاه او و ملاصدرا را دریافت؛ هر چند گاهی اختلافاتی میان این دو اندیشمند مشاهده میشود. در این مقاله، پس از تبیین دیدگاه ملاصدرا دربارة نجات اخروی که شمولگرایی فراگیر نامیده شده، با مراجعه به آثار ملاصدرا و ابنعربی، نحوة تأثیرپذیری ملاصدرا از ابنعربی نشان داده شده است.
فلسفه ملاصدرا
محمد حسین زاده
دوره 6، شماره 1 ، آذر 1396، ، صفحه 65-74
چکیده
یکی از مباحث منطقی که با پذیرش اصالت وجود دستخوش تحول جدی میشود مسئلۀ «حمل» یا «هوهویت» است. ملاصدرا در این مسئله با بهرهگیری از اصالت وجود و فروع برآمده از آن، نظریۀ جمهور حکما را اصلاح و متناسب با مبانی وجودی خود بازسازی کرده است. در فلسفۀ ملاصدرا بر خلاف دیدگاه جمهور حکما، حقیقت هر حملی نوعی اتحاد در وجود است، همچنین ...
بیشتر
یکی از مباحث منطقی که با پذیرش اصالت وجود دستخوش تحول جدی میشود مسئلۀ «حمل» یا «هوهویت» است. ملاصدرا در این مسئله با بهرهگیری از اصالت وجود و فروع برآمده از آن، نظریۀ جمهور حکما را اصلاح و متناسب با مبانی وجودی خود بازسازی کرده است. در فلسفۀ ملاصدرا بر خلاف دیدگاه جمهور حکما، حقیقت هر حملی نوعی اتحاد در وجود است، همچنین علاوه بر وحدت و کثرت، رکن سومی در تحقق حمل دخالت دارد و آن رجوع وحدت به کثرت است. ملاصدرا در آثار خود حمل اولی را به سطحی بالا ارتقا داده که مختص به فلسفۀ او است و تنها بر مبنای اصالت و تشکیک وجود میتواند به کار گرفته شود؛ در این سطح، حمل اولی، اتحاد در وجود اجمالی و حمل شایع، اتحاد در وجود تفصیلی است. همچنین او حمل حقیقت و رقیقت را به عنوان قسمی مستقل به اقسام حمل افزوده است.
فلسفه ملاصدرا
محمدجعفر جامه بزرگی
چکیده
مفهوم جوهر در فلسفه اسلامی با طرح نسبت وجود و ماهیت در تفکر فارابی و ابن سینا تفاوت شگرفی با فلسفه ارسطویی پیدا میکند. در واقع فارابی و به دنبال او ابن سینا با تحول در نظام فلسفه اسلامی و قرار دادن مفهوم جوهر در ذیل تقسیمات ماهیت، جایگاه آن را در فلسفه اسلامی دگرگون میکنند. این دگرگونی در نسبت میان جوهر و اعراض نیز گسترده شده است. ...
بیشتر
مفهوم جوهر در فلسفه اسلامی با طرح نسبت وجود و ماهیت در تفکر فارابی و ابن سینا تفاوت شگرفی با فلسفه ارسطویی پیدا میکند. در واقع فارابی و به دنبال او ابن سینا با تحول در نظام فلسفه اسلامی و قرار دادن مفهوم جوهر در ذیل تقسیمات ماهیت، جایگاه آن را در فلسفه اسلامی دگرگون میکنند. این دگرگونی در نسبت میان جوهر و اعراض نیز گسترده شده است. در گرانیگاه تفکر صدرایی که همانا اصالت وجود است، بیشتر مسائل فلسفی با تصویر جدیدی رونمایی میشوند که مفهوم جوهر و نسبت آن با اعراض نیز از آن جمله است. ملاصدار اکثر مسائل فلسفی و از جمله مفهوم جوهر را در سه گام متحول کرده است. درگام نخست به همراهی با قوم به بیان دیدگاه پیشینیان در باب جوهر و رابطه آن با اعراض پرداخته است. در گام بعدی متناسب با مبانی حکمت صدرایی، تصویری جدید از مسئله ارائه میدهد. در این گام دو تفسیر از یک نگاه در رابطه اعراض و جوهر قابل رصد و رهگیری است. در تفسیر اول مطابق با این دیدگاه که ماهیت بالعرض وجود در خارج موجود است، جوهر و عرض همچنان دارای دو مرتبه وجودی هستند و اعراض به نظر ماهوی همچنان ماهیتی مستقل از جوهر دارد. اما مطابق با تفسیر دوم که ماهیت شأن معرفت شناختی دارد، جوهر و ویژگیهای آن را، موجود به یک وجود دانسته، اعراض را شئونات جوهر معرفی میکند. در این مقاله سعی برآن است که سیر تطور مسئله رابطه جوهر و عرض بررسی واز رهگذر آن، از تصویر نهایی ملاصدار تبیین دقیقتری ارائه شودتا برخی اشکالات وارده بر آن برطرف گردد.
فلسفه ملاصدرا
شمس الله سراج؛ امیر دل زنده نژاد؛ مجید ضیایی قهنویه
چکیده
چکیده:در مسئله اتحاد نفس با عقل فعال، اشکالات و ابهاماتی وجود دارد: از جمله ایجاد تعدد عقول با رسیدن و اتحاد نفس به عقل فعال، افاضه صور حسی مختلف از یک شیء واحد توسط عقل فعال، ابتنای بحث عقل فعال بر طبیعیات قدیم، تبیین لحظه اتحاد نفس با عقل فعال، تبیین خطاهای حسی و چگونگی افاضه صور حسی کاذبه و مجرد مثالی توسط عقل فعال که مجرد تام است. ...
بیشتر
چکیده:در مسئله اتحاد نفس با عقل فعال، اشکالات و ابهاماتی وجود دارد: از جمله ایجاد تعدد عقول با رسیدن و اتحاد نفس به عقل فعال، افاضه صور حسی مختلف از یک شیء واحد توسط عقل فعال، ابتنای بحث عقل فعال بر طبیعیات قدیم، تبیین لحظه اتحاد نفس با عقل فعال، تبیین خطاهای حسی و چگونگی افاضه صور حسی کاذبه و مجرد مثالی توسط عقل فعال که مجرد تام است. مبانی برخی از این نقدهای وارد شده بر ملاصدرا، مبتنی بر قرائتی خاص از مسئله "اصالت وجود و اعتباریت ماهیت " می باشد. ادعای ما در این پژوهش این است که تمام این اشکالات مبتنی بر غفلت از ابعاد وجود شناختی بحث عقل فعال است و اینکه با تفکر ماهوی و حمل های متعارف نمی توان به فهم مسئله نائل شد بلکه بایستی به سراغ حمل های وجودی (حقیقت و رقیقت) و قاعده بسیط الحقیقه برای تبیین درست این مسئله یعنی نقش دقیق عقل فعال در انواع ادراکات رفت، البته با پاسخ به این اشکالات ، در پایان ، به ابهامات موجود در این بحث اشاره کرده ایم که می تواند راهگشای پژوهشهای بعدی قرار گیرد.
فلسفه ملاصدرا
سید مرتضی حسینی شاهرودی؛ فاطمه استثنایی
دوره 3، شماره 1 ، آذر 1393، ، صفحه 69-83
چکیده
در نظر نهایی حکمت متعالیه ذات خدای متعال حقیقت لابشرط مقسمی و وجود و موجود منحصر در همان مصداق است. در این نگاه، علیت به معنای تجلی و تطور یک حقیقت در ذات خویش است و ثمره آن، ظهور تفصیلی کمالات بینهایت مبدأ است و کثرات جز جلوات و شئونات ذات حق نیستند. ملاصدرا برای ربط میان کثرت و وحدت، بحث فیض منبسط را مطرح میکند. از نظر وی ظهور کثرت ...
بیشتر
در نظر نهایی حکمت متعالیه ذات خدای متعال حقیقت لابشرط مقسمی و وجود و موجود منحصر در همان مصداق است. در این نگاه، علیت به معنای تجلی و تطور یک حقیقت در ذات خویش است و ثمره آن، ظهور تفصیلی کمالات بینهایت مبدأ است و کثرات جز جلوات و شئونات ذات حق نیستند. ملاصدرا برای ربط میان کثرت و وحدت، بحث فیض منبسط را مطرح میکند. از نظر وی ظهور کثرت از وحدت به گونه ظهور یک وجه واحد از حق تعالی است که وحدتش عین کثرت و کثرتش عین وحدت است و کثرات تشکیکی در واقع مراتب و تعینات آن فیض واحدند که با ویژگیهایی چون اطلاق، وحدت، بساطت و سریان موید تحقق کثرات است. جایگاه این فیض در حکمت متعالیه، هماهنگ با دیدگاه عرفای متقدم در باب فیض منبسط است. به عقیدة وی تمام مراتبی که به عنوان تجلی حق مطرح است، اعم از تعین اول (احدیت) و ثانی، در حیطه فراگیری نفس رحمانی قرار میگیرند. به عبارت دیگر، فیض منبسط ظهور واحدی است به صورت مندمج در تعین اول تحقق دارد و پس از آن، این ظهور مندمج مراتب دیگر نظام هستی تا عالم ماده را به اقتضائات هر مرحله شکل میدهد و در هر مرحله به حسب همان مرتبه ظهور مییابد.