علمی- پژوهشی
فلسفه ملاصدرا
محمد اسماعیل عبداللهی؛ حسن رمضانی
چکیده
به منظور فهم، استنباط و ابلاغ پیامهای باطنی و عرفانی اسلام در مقیاس تمدنی، ضروری است تا نگرش سیستمی در ساحت باطنی اسلام و نظام عرفانی دین تحقق پیدا کند تا در فضای مطالعه، مقایسه و رقابت، کارآمدی و اثربخشی عرفان اسلامی در صحنه مدیریت زندگی اجتماعی بشر به شایستگی جلوه نماید. این تحقیق از نوع پژوهشهای توسعهای و با بهرهگیری ...
بیشتر
به منظور فهم، استنباط و ابلاغ پیامهای باطنی و عرفانی اسلام در مقیاس تمدنی، ضروری است تا نگرش سیستمی در ساحت باطنی اسلام و نظام عرفانی دین تحقق پیدا کند تا در فضای مطالعه، مقایسه و رقابت، کارآمدی و اثربخشی عرفان اسلامی در صحنه مدیریت زندگی اجتماعی بشر به شایستگی جلوه نماید. این تحقیق از نوع پژوهشهای توسعهای و با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی، به اثبات فرضیه «وجودِ سیستمِ کاربردی عرفان اجتماعی اسلام» پرداخته است تا از این طریق کارآمدی عرفان را در میدان رقابتهای عمومی و در حیات اجتماعیِ بشر ثابت کند. عرفان اجتماعی، شاخهای از عرفان کاربردی است که معنویت سلوکی را از حوزه زندگی فردی به حوزه مدیریت زندگی جمعی بسط داده و سلوک عمومی در صحنه اجتماعی را متبلور ساخته است. منشأ و خاستگاه اولیه عرفان اجتماعی، اسلام و آموزههای اسلامی است و موضوع عرفان اجتماعی، وجود حق تعالی است به لحاظ ظهور و تجلیات اسماء کلیه الهیّه در هستی به قدر طاقت بشری. هدف نهایی عرفان اجتماعی، زمینهسازی شهود خداوند است که از رهگذر فنای مطلق انسان و باقی ماندن به بقاء الله حاصل میشود و هدف اولیه و میانی عرفان، زمینهسازی شهود ارتباطات شبکه هستی و رسیدن به اسرار عالم و دستگیری از دیگران و رساندن به حقیقت مطلق هستی است.
علمی- پژوهشی
فلسفه ملاصدرا
حسین خالقی پور؛ علی الله بداشتی
چکیده
حشر حیوانات از جمله مباحثی است که همواره میان حکما، متکلمان و بزرگان دین مورد اختلاف بوده است. برخی از آنان معتقدند که نفوس حیوانات پس از مرگ، هیچگونه بقایی ندارد و برخی دیگر که معتقد به تجرد نفس حیوانات هستند، قائل به وجود حشر برای آنان میباشند. در این مقاله، ضمن پذیرش حشر نفوس حیوانات بر اساس آیات و روایات، به بررسی نحوۀ حیات ...
بیشتر
حشر حیوانات از جمله مباحثی است که همواره میان حکما، متکلمان و بزرگان دین مورد اختلاف بوده است. برخی از آنان معتقدند که نفوس حیوانات پس از مرگ، هیچگونه بقایی ندارد و برخی دیگر که معتقد به تجرد نفس حیوانات هستند، قائل به وجود حشر برای آنان میباشند. در این مقاله، ضمن پذیرش حشر نفوس حیوانات بر اساس آیات و روایات، به بررسی نحوۀ حیات برزخی و اخروی حیوانات از منظر دو فیلسوف حکمت متعالیه، ملاصدرا و امام خمینی پرداخته و بررسی میشود که تفاوت حشر نفوس حیوانات و نفوس انسانها در چیست و آیا این حشر، میان همه حیوانات مشترک است یا نحوه حشر حیوانات نیز با یکدیگر تفاوت دارد و سرانجامِ این نفوس، چگونه خواهد بود و آیا سعادت و شقاوتی برای حیوانات در عالم قیامت متصور است؟ در این مقاله، ضمن پاسخ به سؤالات فوق، به بررسی یکی از مباحث مهم حشر نفوس، یعنی وجود یا عدم وجود قوه خیال در حیوانات پرداخته میشود. اثبات قوه خیال در حیوانات، یکی از دلائل اثبات تجرد نفس آنان است. سپس با بیان دلائل دیگر تجرد نفوس حیوانات و براساس نظرات ملاصدرا و امـام خمینی، در نهایت این جمعبندی حاصل میشود که حیواناتی که دارای قوه خیال هستند، با اتصال به ربالنوع خود، تجرد برزخی داشته و در قیامت، حشر شخصی جزئی داشته و دیگر حیوانات، دارای وجود رابط بوده و با مرگشان با ربالنوع خود اتحاد برقرار کرده و تعین خود را از دست میدهند.
علمی- پژوهشی
فلسفه ملاصدرا
محمد مهدی کمالی
چکیده
فیلسوفان اسلامی به تبع ارسطو جسم را حقیقتی مرکب از دو جوهر مجزا به نام ماده اولی و صورت جسمیه دانستهاند. آنچه فیلسوفان را واداشته بساطت جسم را کنار بگذارند، توضیح پدیدههایی در طبیعت است که تنها از رهگذر ترکیب جسم از ماده و صورت، قابل توضیح است. ثنویت بین ماده و صورت همانطور که فیلسوفان را در تحلیل طبیعت و احکام آن یاری نموده، ...
بیشتر
فیلسوفان اسلامی به تبع ارسطو جسم را حقیقتی مرکب از دو جوهر مجزا به نام ماده اولی و صورت جسمیه دانستهاند. آنچه فیلسوفان را واداشته بساطت جسم را کنار بگذارند، توضیح پدیدههایی در طبیعت است که تنها از رهگذر ترکیب جسم از ماده و صورت، قابل توضیح است. ثنویت بین ماده و صورت همانطور که فیلسوفان را در تحلیل طبیعت و احکام آن یاری نموده، موجب پیدایش چالشهایی شده و آنهـا را به دردسرهای فراوانی گرفتار کرده است. یکی از مهمترین چالشها، چگونگی موجودیت امری فاقد هر گونه فعلیت و همینطور تبیین چگونگی تلازم و ترکیبی است که بین این دو جوهر برقرار است. در این مقاله ضمن اشاره به بعضی از این چالشها، در نهایت با استفاده از ظرفیت فلسفه صدرایی، تبیینی نو از ماده و صورت بر مبنای کنار نهادن ثنویت خارجی بین آن دو ارائه شده است. در این تبیین، ماده نه به عنوان جوهری مجزا از صورت که فاقد هرگونه فعلیت است، بلکه به عنوان وجهی از وجوه وجود سیال که لابشرط از هرگونه فعلیت و تعین است، معرفی شده است. این تبیین علاوه بر رفع چالشهای نظریه ماده و صورت، مقاصد فیلسـوفان از طرح این نظریه را بدون کم و کاست تأمین میکند.
علمی- پژوهشی
فلسفه ملاصدرا
رضا درگاهی فر؛ داود حسینی
چکیده
صدرالدین دشتکی، مبدع نظریۀ ترکیب اتحادی و به تبع او، صدرالمتألهین شیرازی معتقدند که هر ترکیب حقیقی اتحادی است، اما آیا نظریۀ ترکیب اتحادی ملاصدرا با نظریۀ ترکیب اتحادی دشتکی متفاوت است؟ در این مقاله نشان دادهایم که ملاصدرا در این بحث کاملاً همراه با دشتکی و ناظر به کلمات وی حرکت کرده و در مواضعی دیدگاه دشتکی را نقد کرده و از او فاصله ...
بیشتر
صدرالدین دشتکی، مبدع نظریۀ ترکیب اتحادی و به تبع او، صدرالمتألهین شیرازی معتقدند که هر ترکیب حقیقی اتحادی است، اما آیا نظریۀ ترکیب اتحادی ملاصدرا با نظریۀ ترکیب اتحادی دشتکی متفاوت است؟ در این مقاله نشان دادهایم که ملاصدرا در این بحث کاملاً همراه با دشتکی و ناظر به کلمات وی حرکت کرده و در مواضعی دیدگاه دشتکی را نقد کرده و از او فاصله گرفته است. ملاصدرا معتقد است دشتکی از عهدۀ تبیین دقیق ترکیب اتحادی بر نیامده و وجود خارجی اجزای مرکب را انکار کرده است، اما نشان دادهایم که نقد ملاصدرا بر دشتکی وارد نیست و دیدگاه این دو دربارۀ ترکیب اتحادی تفاوتی ندارد، مگر در برخی مقدمات و جزئیات و تبیینهای فلسفی مبتنی بر نظریۀ وجود، و اگر تفاوتی جدی در کار است، به اختلاف نظریۀ وجود این دو فیلسوف باز میگردد. نگاه خاص وجودی ملاصدرا البته موجب میشود که تبیین وی از این نظریه متفاوت و ویژه باشد.
علمی- پژوهشی
فلسفه ملاصدرا
آسیه بیستونی؛ محمد اکوان
چکیده
جاودانگی نفس یکی از مهمترین مسائل فلسفی است که با انسان و سرنوشت او ارتباط تنگاتنگ دارد. روشن شدن چگونگی تحقق جاودانگی، بر مسیر و روش زندگی انسان تأثیر ژرف و مستقیم دارد. فیلسوفان و دیگر اندیشمندان که در خصوص انسان و شناخت او، سرشت و سرنوشت او اندیشیدهاند، مسئلۀ جاودانگی همواره ذهن و ضمیر آنان را به خود مشغول ساخته است. در این نوشتار ...
بیشتر
جاودانگی نفس یکی از مهمترین مسائل فلسفی است که با انسان و سرنوشت او ارتباط تنگاتنگ دارد. روشن شدن چگونگی تحقق جاودانگی، بر مسیر و روش زندگی انسان تأثیر ژرف و مستقیم دارد. فیلسوفان و دیگر اندیشمندان که در خصوص انسان و شناخت او، سرشت و سرنوشت او اندیشیدهاند، مسئلۀ جاودانگی همواره ذهن و ضمیر آنان را به خود مشغول ساخته است. در این نوشتار تلاش شده است تا نگرش دو فیلسوف برجسته، یعنی صدرالمتألهین و اسپینوزا که دربارۀ نفس و جاودانگی و سرنوشت انسان اندیشیدهاند و دیدگاه بدیع و متفاوتی عرضه کردهاند، با یکدیگر مقایسه و نکتهسنجیهای آنان واکاوی شود. صدرالمتألهین با توجه به روش خاصی که در فلسفه دارد؛ یعنی استفاده از برهان، وحی و شهود به تبیین نفس و جاودانگی پرداخته و در نهایت پاسخی عقلانی بر پایه براهین منطقی ارائه میکند که به نظریۀ «حدوث جسمانی و بقاء روحانی» نفس انجامیده است. اسپینوزا نیز بهعنوان فیلسوفی عقلگرا در خصوص نفس و جاودانگی دیدگاه بدیع و منحصربهفردی دارد که با نگرش دیگر فیلسوفان متفاوت و متمایز است. او در بسیاری از آثار خویش به بررسی مسئله نفس و ماهیت آن و چگونگی تبیین جاودانگی پرداخته است. وی با تکیه بر «تصورات تام» جاودانگی نفس را بهگونهای دیگر توجیه و تبیین میکند. در این پژوهش با نگاهی تحلیلی- تطبیقی به دیدگاه اسپینوزا و ملاصدرا دربارۀ مسئله نفس و جاودانگی آن پرداخته شده است.
علمی- پژوهشی
فلسفه ملاصدرا
روح اله نادعلی؛ محمد رضا متقیان
چکیده
صدرالمتألهین نظام فلسفی خود را بر مبانی متعددی استوار ساخته است که پذیرش هر یک نتایج مهمی را به دنبال خواهد داشت. از مهمترین این مبانی «اصالت وجود» است که اعتقاد به آن منجر به پذیرش نظریۀ مشهور «وحدت وجود» خواهد شد؛ دیدگاهی که بر نفی تباین وجودها استوار است. از سوی دیگر، مبنای «تشکیک در وجود» نیز از ارکان نظام حکمت ...
بیشتر
صدرالمتألهین نظام فلسفی خود را بر مبانی متعددی استوار ساخته است که پذیرش هر یک نتایج مهمی را به دنبال خواهد داشت. از مهمترین این مبانی «اصالت وجود» است که اعتقاد به آن منجر به پذیرش نظریۀ مشهور «وحدت وجود» خواهد شد؛ دیدگاهی که بر نفی تباین وجودها استوار است. از سوی دیگر، مبنای «تشکیک در وجود» نیز از ارکان نظام حکمت صدرایی است که به او این امکان را داده است که کثرت ممکنات را به رسمیت بشناسد. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال محوری است که صدرا چه تبیینی از کثرت موجود ارائه میکند که در عین به رسمیت شناختن آن، به نفی وحدت گرفتار نیاید. فرضیۀ پژوهش این بوده است که آرای وجودشناختی صدرالمتألهین در باب تشکیک تفاضلی، او را بدون عدول از دو مبنای اصالت وجود و وجود رابط معلول، به اثبات کثرت موجود موفق ساخته است.
علمی- پژوهشی
احمد ربانی خواه؛ سید محمد حسینی نژاد
چکیده
موضوع حدوث و قدم نفس از مباحث پربسامد اندیشه فلسفی است که بیشینه فیلسوفان مسلمان بدان پرداختهاند. اندیشهوران اسلامی به رسم دیرین و با باور به درستی گزارههای دینی منقول در سنت روایی پیشوایان، در مواردی پرشمار، «استشهاد نقلی» را به عنوان دلیل یا شاهد مدعای فلسفی خویش برگرفتهاند. ملاصدرا در نگاه به مباحث فلسفی از زاویه ...
بیشتر
موضوع حدوث و قدم نفس از مباحث پربسامد اندیشه فلسفی است که بیشینه فیلسوفان مسلمان بدان پرداختهاند. اندیشهوران اسلامی به رسم دیرین و با باور به درستی گزارههای دینی منقول در سنت روایی پیشوایان، در مواردی پرشمار، «استشهاد نقلی» را به عنوان دلیل یا شاهد مدعای فلسفی خویش برگرفتهاند. ملاصدرا در نگاه به مباحث فلسفی از زاویه دید حکمت متعالیه میکوشد با توجه ویژه به روایات منقول، موازنهای میان استدلال عقلی و شواهد نقلی برقرار نماید. این نوشتار با تمرکز بر نگاه روایی ملاصدرا در موضوع «حدوث و قدم نفس» در کتاب النفس اسفار اربعه بر آن است تا با بررسی اعتبار سندی روایات این موضوع و تحلیل مضمونی آنها در آن کتاب، تصویری روشن از نگاه روایی این حکیم متأله ارائه دهد و با تحلیل موارد قوت و ضعف استدلالهای روایی وی در حدوث و قدم نفس به داوری علمی در این باره بنشیند.
علمی- پژوهشی
فلسفه ملاصدرا
جمال سروش؛ امین صیدی
چکیده
عقل به مثابه منبعی از منابع معرفت به دو قسم نظری و عملی منقسم میشود؛ وجود عقل نظری و نقشی که در ادراک کلیات ایفا میکند، مورد پذیرش همگان است، اما وجود استقلالی عقل عملی (مستقل از عقل نظری) و نیز مدرِک بودنش مسئلهای چالشبرانگیز و اختلافی است. فیلسوفان در این زمینه به دو گروه تقسیم میشوند: برخی منکر وجود عقل عملیِ مستقل از ...
بیشتر
عقل به مثابه منبعی از منابع معرفت به دو قسم نظری و عملی منقسم میشود؛ وجود عقل نظری و نقشی که در ادراک کلیات ایفا میکند، مورد پذیرش همگان است، اما وجود استقلالی عقل عملی (مستقل از عقل نظری) و نیز مدرِک بودنش مسئلهای چالشبرانگیز و اختلافی است. فیلسوفان در این زمینه به دو گروه تقسیم میشوند: برخی منکر وجود عقل عملیِ مستقل از عقل نظری گشته و گروهی قائل به آن شده و به اثباتش مبادرت ورزیدهاند. در میان دسته دوم نیز جماعتی منکر کارکرد ادراکی عقل عملی گشته و در مقابل، طائفهای قول به مدرِک جزئی بودن آن را اختیار کردهاند. ملاصدرا در آثارش با تکیه بر دو ملاک (انفکاک و افعال وجودی متناقض)، وجود عقل عملی را مستقل از عقل نظری دانسته و با اِسناد مفاهیمی چون «استنباط»، «فکر»، «تروّی»، «حدس»، «الهام»، «اعتقاد» و «حکم» که ملازم ادراک هستند، ادراک جزئی را برای عقل عملی اثبات میکند. از برخی عبارات وی کارکرد انگیزشی نیز فهم میشود. ما در این نوشتار ضمن ارائه صورتبندی نوینی از نظریه صدرا به مناقشه صغروی (و نه کبروی) در دو ملاک مذکور پرداخته و با عنایت به اینکه همه انواع ادراک جزئی، قوای مناسب به خود (مانند حاسه، متخیله و متوهمه) را دارند، با بهکارگیری روش توصیفی- تحلیلی به این نتیجه رهنمون شدهایم که عقل عملی وجودی مستقل از عقل نظری ندارد و بالتبع کارکرد ادراکی و انگیزشی نیز برای آن متصور نیست.
علمی- پژوهشی
فلسفه ملاصدرا
محمود صیدی؛ محمد جواد پاشایی
چکیده
قرآن کریم برای هدایت انسانها و وصول آنان به سعادت ابدی فرو فرستاده شده است؛ چه اینکه مخاطب قرآن نیز انسانها با همه مراتب مختلف و تنوع استعدادهای شأن است. با نظر به همین نکته، قرآن خود مراتبی داشته و افزون بر مرتبه ظاهری، بطونی دارد که هر انسانی نسبت به استعداد خویش از آن جرعه مینوشد. ملاصدرا با استشهاد به حدیثی در مـورد بطـون ...
بیشتر
قرآن کریم برای هدایت انسانها و وصول آنان به سعادت ابدی فرو فرستاده شده است؛ چه اینکه مخاطب قرآن نیز انسانها با همه مراتب مختلف و تنوع استعدادهای شأن است. با نظر به همین نکته، قرآن خود مراتبی داشته و افزون بر مرتبه ظاهری، بطونی دارد که هر انسانی نسبت به استعداد خویش از آن جرعه مینوشد. ملاصدرا با استشهاد به حدیثی در مـورد بطـون هفتگانه قـرآن کریم، آن را به مراتب هفتگانه سیر و سلوک انسانی تطبیق میدهد و بر آن است که هر یک از بطون قرآنی منطبق با مرحلهای از سیر انسانی میباشد. پرسش اصلی تحقیق حاضر آن است که چه نقدهایی بر ملاصدرا در استناد به حدیث بطون هفتگانه قرآن کریم وارد است؟ یافتههای پژوهش در روشی تحلیلی انتقادی به کلمات صدرالمتألهین نشان میدهد: هر چند احادیثی در منابع روائی شیعی یافت میشود که قرآن را دارای ظاهر و باطنی میداند، اما عدد مورد استناد ملاصدرا دقیـق نبـوده و نمیتـوان بـه ایـن عـدد در تحلیـلهای هستیشناختی سیر انسانی تمسک جست. همچنین حدیث یادشده در جوامع روائی ما یافت نشده و احادیث شیعی فقط در بطون داشتن قرآن کریم با حدیث مورد نظر ملاصدرا اشتراک دارند.
علمی- پژوهشی
فلسفه ملاصدرا
فاطمه عابدینی؛ علی ارشد ریاحی
چکیده
نحوه ترکیب ماده و صورت از مسائلی است که مورد اختلاف فلاسفه است. مشهور فلاسفه پیشین قائل به ترکیب انضمامی هستند. در این میان، سیدسند قائل به ترکیب اتحادی ماده و صورت شد و ملاصدرا نیز همین نظر را اختیار کرد. مباحث وی به جهت محتوا و عبارات بسیار شبیه به مباحث سیدسند است، لذا این نظریه قوت مییابد که ملاصدرا در پذیرفتن این نظریه مقلد صرف ...
بیشتر
نحوه ترکیب ماده و صورت از مسائلی است که مورد اختلاف فلاسفه است. مشهور فلاسفه پیشین قائل به ترکیب انضمامی هستند. در این میان، سیدسند قائل به ترکیب اتحادی ماده و صورت شد و ملاصدرا نیز همین نظر را اختیار کرد. مباحث وی به جهت محتوا و عبارات بسیار شبیه به مباحث سیدسند است، لذا این نظریه قوت مییابد که ملاصدرا در پذیرفتن این نظریه مقلد صرف بوده است و هیچ نحو ابداعی نداشته است، اما نکته شایان توجه این است که با این حجم از تشابه در اصل نظریه، دلایل اثبات و پاسخ به شبهات، ملاصدرا نظریه خویش را غیر از نظریه سیدسند معرفی میکند. پس از بررسی نظریه و مبانی هر یک از دو فیلسوف موردنظر، این نتیجه به دست میآید که صحت ترکیب اتحادی ماده و صورت بر اصولی چون اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری مبتنی است. صرفنظر از اصالت وجود که در مورد اعتقاد سیدسند به آن، اختلافنظر است، سیدسند به تشکیک وجود و حرکت جوهری قائل نیست و بنابراین میتوان گفت: ملاصدرا با مبانی خویش تفسیر بدیعی از نظریه ترکیب اتحادی ماده و صورت ارائه داده است.
علمی- پژوهشی
مهدی بنیاسدی باغمیرانی؛ سید بهشید حسینی؛ آزاده شاهچراغی
چکیده
عصر صفوی دوره طلایی اندیشه شیعی است که فرصت بروز در معماری آن عصر را پیدا کرده است. سیر در مراتب مختلف ادراکی یکی از موضوعات، تأملبرانگیز در اندیشه فلاسفه شیعی عصر صفوی ازجمله ملاصدرا است که تعین آن را میتوان در مساجد، به عنوان شاخصترین معماری عصر صفوی مشاهده کرد. اگرچه ملاصدرا ادراک را بالاتر از ساحت مادی میداند، اما در ...
بیشتر
عصر صفوی دوره طلایی اندیشه شیعی است که فرصت بروز در معماری آن عصر را پیدا کرده است. سیر در مراتب مختلف ادراکی یکی از موضوعات، تأملبرانگیز در اندیشه فلاسفه شیعی عصر صفوی ازجمله ملاصدرا است که تعین آن را میتوان در مساجد، به عنوان شاخصترین معماری عصر صفوی مشاهده کرد. اگرچه ملاصدرا ادراک را بالاتر از ساحت مادی میداند، اما در سیری معنوی متکی بر نظریه حرکتی جوهری، کالبد مساجد عصر صفوی میتواند زمینه ارتقای ادراک را فراهم کند. این پژوهش، بینرشتهای و از نوع توصیفی-تحلیلی و موردپژوهی است. هدف این پژوهش این است که با واکاوی مراتب ادراکی ملاصدرا، سیر ادراک از ماده به معنا را در مساجد عصرصفوی مورد بررسی قرار دهد. پرسش کلیدی پژوهش این است که سیر در مراتب مختلف ادراکی مساجد صفوی، چگونه باعث ارتقای ادراک، از ماده به معنا میشود؟ در این پژوهش، با عنایت سیر معنوی در مراتب ادراکی ملاصدرا، برای ادراک در مساجد عصر صفوی در چهار رکن سکون، حرکت، وصل و وحدت تعریف شده است. بعد از رکن سکون، در هر رکنی به دلیلی، زمینه ارتقای ادراک در مخاطب فراهم میشود؛ در رکن حرکت، از طریق تداعی معانی و حرکت جوهری؛ در رکن وصل، به مدد شفافیت و حضور نور؛ در نهایت در رکن وحدت، به واسطه اتحاد ناظر با فضا. ناظر با طی کردن این ارکان، مستعد ارتقای ادراک از سطح حسی به خیالی و سپس عقلی میشود.
علمی- پژوهشی
سعیده سادات شهیدی
چکیده
ملاصدرا در باب نقش فطرت در هدایتپذیری انسان، تعابیر گوناگونی دارد. در مواضعی فطرت همه انسانها را قوه و استعداد کسب فضایل و رذایل و در همه انسانها یکسان دانسته که نتیجه این امر یکسانانگاری انسانها در امر هدایتپذیری است. در مواضع دیگری فطرت انسان را عامل هدایت دانسته و ضلالت را اکتسابی میداند و در مواردی نیز از انسانهایی ...
بیشتر
ملاصدرا در باب نقش فطرت در هدایتپذیری انسان، تعابیر گوناگونی دارد. در مواضعی فطرت همه انسانها را قوه و استعداد کسب فضایل و رذایل و در همه انسانها یکسان دانسته که نتیجه این امر یکسانانگاری انسانها در امر هدایتپذیری است. در مواضع دیگری فطرت انسان را عامل هدایت دانسته و ضلالت را اکتسابی میداند و در مواردی نیز از انسانهایی سخن گفته است که فطرتشان بر کفر سرشته شده و امکان معرفت حق و شایستگی هدایت را ندارند. به نظر میرسد فهم اختلاف اقوال در آثار ملاصدرا با توجه به نگاه تشکیکی او و اعتقاد وی به تمایز سرشت و خمیرمایه اولیه انسانها میسر است. از نظر صدرالمتألهین نفوس و ابدان انسانی از بدو آفرینش، در صفا و کدورت، شدت و ضعف و شرافت و خست با یکدیگر تفاوت دارند و همین امر به تمایز آنان در گرایش به خیر و شر انجامیده است. بر این اساس با طیفی از انسانها مواجهیم که در دو سر این طیف، هدایتیافتگان و گمراهان قطعی هستند و در میانه آن، انسانهای متمایل به خیر یا شر و یا در حد وسط آن دو. با وجود تصریح ملاصدرا در بهکارگیری تعابیری چون کفر فطری و گمـراهی سرشتی، از آنجا که وی بر عنصر اختیار در شکلگیری فعل انسان تأکید فراوانی دارد، شارحان چنین تعابیری را به معنای اقتضاء و علیت ناقصه سرشت انسانی در گرایش به کفر دانستهاند، نه حتمیت و ضرورت.