علمی- پژوهشی
فلسفه ملاصدرا
محمد دانش نهاد؛ محمد حسن وکیلی
چکیده
وحدت شخصی وجود یکی از نظریات اساسی و چالشبرانگیز در حوزه تبیین نحوه ارتباط خداوند با مخلوقات است. مدعای این تحقیق آن است که تنها از طریق حمل محیط و محاط میتوان به تبیین صحیح این نظریه پرداخت؛ به گونهای که نه همهخدایی لازم آید و نه شأن مخلوقات و خداوند متعال به یکدیگر سرایت کند. ارکان این حمل متشکل از سه ضلع محیط، محاط و احاطه است. ...
بیشتر
وحدت شخصی وجود یکی از نظریات اساسی و چالشبرانگیز در حوزه تبیین نحوه ارتباط خداوند با مخلوقات است. مدعای این تحقیق آن است که تنها از طریق حمل محیط و محاط میتوان به تبیین صحیح این نظریه پرداخت؛ به گونهای که نه همهخدایی لازم آید و نه شأن مخلوقات و خداوند متعال به یکدیگر سرایت کند. ارکان این حمل متشکل از سه ضلع محیط، محاط و احاطه است. وجود محیط باید در عین بساطت از سعه برخوردار باشد تا کثرت بلاضم ضمیمه در آن معنای محصلی یابد و وجود محاط در عین واقعی بودن باید غیراستقلالی باشد. در چنین حالتی احاطه میان محیط و محاط ارتباط برقرار مینماید و کثرات بدون آنکه نیازی به استقلال داشته باشند، دارای نفسالامر و اموری حقیقی خواهند بود، بدون آنکه خللی در دایره احاطه خداوند بر مخلوقات صورت پذیرد. دو چالش اساسی در باب وجود رابطی محاط پدید آمده که با توجه به شاخصههای حمل محیط و محاط بدان پاسخ داده شده است. از جمله خصوصیات این حمل نسبتهای متفاوت محیط و محاط با یکدیگر است؛ به گونهای که در عین دور بودن محاط از محیط میتوان محیط را نسبت به محاط در همان نزدیک تصور کرد. ادبیات حمل محیط و محاط از مواردی است که در آیات و روایات در تصویر رابطه خلق و حق بدان تصریح شده است که به برخی از آنها اشاره میشود.
علمی- پژوهشی
محمد حسین زاده
چکیده
منطقی که فیلسوفان پیش از ملاصدرا در قالب منطق مشاء و اشراق مطرح کردهاند، منطقی است که با غفلت از حقیقت عینی وجود و بر پایۀ حضور مستقل و اصیل ماهیت در واقعیت خارجی بنا شده است. تغییر بنیان این منطق در فلسفۀ اصالت وجودی ملاصدرا مستلزم تغییر در نوع نگاه و رویکرد صدرا در بررسی مسائل منطق است. این پژوهش در یک نگاه مرتبۀ دوم به شیوۀ ملاصدرا ...
بیشتر
منطقی که فیلسوفان پیش از ملاصدرا در قالب منطق مشاء و اشراق مطرح کردهاند، منطقی است که با غفلت از حقیقت عینی وجود و بر پایۀ حضور مستقل و اصیل ماهیت در واقعیت خارجی بنا شده است. تغییر بنیان این منطق در فلسفۀ اصالت وجودی ملاصدرا مستلزم تغییر در نوع نگاه و رویکرد صدرا در بررسی مسائل منطق است. این پژوهش در یک نگاه مرتبۀ دوم به شیوۀ ملاصدرا در بررسی مباحث منطق تعریف، رویکرد او به این مباحث را تحلیل کرده است. رویکرد او بر اساس نظریۀ اصالت وجود، رویکردی است که میتوان آن را رویکرد «تعمیمی و اصلاحی» نام نهاد؛ یعنی توسعه یافتن مباحث منطق تعریف و شمول آنها نسبت به امور وجودی و همچنین اصلاح نگاه استقلالی به ماهیت و نگاه طریقی و ابزاری به آن برای دستیافتن به واقعیت وجودی عینی و اصیل و احکام و آثار آن. علاوه بر آنچه بیان شد، این پژوهش نقش دیدگاههای پیشینیان صدرالمتألهین و میزان تأثیر آنها در این رویکرد تمیمی و اصلاحی را مشخص کرده است.
علمی- پژوهشی
فلسفه ملاصدرا
علی جعفری اسکندری؛ مهدی دهباشی؛ محمدرضا شمشیری
چکیده
بر طبق نظر رورتی، مشکل اصلی سنت فلسفی ما این تصور افلاطونی است که انسان دارای ذات شیشهای است که به وسیله آن جهان اطرافمان را منعکس میسازیم و این نگاه به انسان، منجر به دوگانگی ذهن و عین و در نهایت جدایی انسان از جهان میشود. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیل محتوا به این مسئله میپردازد که ماهیت انسان و جهان در اندیشه رورتی چگونه ...
بیشتر
بر طبق نظر رورتی، مشکل اصلی سنت فلسفی ما این تصور افلاطونی است که انسان دارای ذات شیشهای است که به وسیله آن جهان اطرافمان را منعکس میسازیم و این نگاه به انسان، منجر به دوگانگی ذهن و عین و در نهایت جدایی انسان از جهان میشود. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیل محتوا به این مسئله میپردازد که ماهیت انسان و جهان در اندیشه رورتی چگونه توصیف میشود که منجر به یگانهانگاری میشود و نقد ملاصدرا بر این نگاه براساس چه مبانی است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که در فیزیکالیسم غیرتقلیلگرای رورتی، تمام خطوط فیمابین انسان و جهان حذف و فقط رابطه عّلی بین آنها برقرار میشود، اما ملاصدرا دوآلیسم جسم و نفس را نمیپذیرد و قائل به نوعی رابطه وجودی انسان با عالم است که نفس چیزی جز بدن به کمال رسیده نیست و بدن مرتبه نازل نفس میباشد.
علمی- پژوهشی
فلسفه ملاصدرا
سیما ترابی دشتبیاض؛ سید مرتضی حسینی شاهرودی؛ علیرضا کهنسال
چکیده
سنخ قضایای اخلاقی از منظر علامه طباطبایی و اعتباری بودن «حسن و قبح» که مبنای آنهاست، حکایت از آن دارد که نمیتوان به ارزیابی و استنتاج قضایای اخلاقی با استفاده از منطق دوارزشی کلاسیک یا حتّی منطق چندارزشی ریاضی پرداخت. فیلسوف متبحّر در فقه و اصول به اطلاق در مفاهیم و نسبیت در مصادیق اخلاقی قائل است. ...
بیشتر
سنخ قضایای اخلاقی از منظر علامه طباطبایی و اعتباری بودن «حسن و قبح» که مبنای آنهاست، حکایت از آن دارد که نمیتوان به ارزیابی و استنتاج قضایای اخلاقی با استفاده از منطق دوارزشی کلاسیک یا حتّی منطق چندارزشی ریاضی پرداخت. فیلسوف متبحّر در فقه و اصول به اطلاق در مفاهیم و نسبیت در مصادیق اخلاقی قائل است. قضایای اخلاقی اعتباری و تابع متغیّر پیوستۀ مصالح و مفاسد عام هستند. «منطق فـازی» یا «منطق ابهـام» الگویی از استدلالهای توأم با تقریب در ارزیابیهای انسانی به دست میدهد و میتواند با جایگزین کردنِ متغیّرهای زبانی با متغیّرهای عددی، مفاهیم، متغیّرها و سیستمهای نادقیق و مبهم بسیاری را به زبان ریاضی شبیهسازی نماید. «درستی» یک متغیر زبانی است؛ زیرا با عبارات «درست» و «خیلی درست» و «نسبتاً درست» و «نه خیلی درست» و «نادرست» و «نه خیلی درست و نه خیلی نادرست» و نظایر این ارزشگذاری میشود. در این نوشتار براساس بازنمایی مؤلفهای ارزشهای «درستـی» به عنوان یک متغیر زبانی اثبات میشود که تاکنون، منطـق فازی کاملترین مرجع شناختهشدۀ ارزشگذاری در قضایای اخلاقی، بهمنظور نیل به ارزیابیهای دقیق در تصمیمگیریهای پیچیدۀ انسانی است.
علمی- پژوهشی
فلسفه ملاصدرا
محمدرضا ارشادینیا
چکیده
حکیم آقاعلی مدرس طهرانی حکیمی نامور و نوآور در فضای حکمت متعالیه است. تحکیم مبانی و نتایج استوار بر روش کاربست عقل و نقل، از امتیازات معمول در آثار آن حکیم ماهر است. «مماشات با قوم در بدایات و افتراق در نهایات» رویّه برجستهای است که او در آثار خود پیموده تا روش صدرالمتألهین را با عنایت تام پاس داشته باشد. این رویّه سبب اشتباه ...
بیشتر
حکیم آقاعلی مدرس طهرانی حکیمی نامور و نوآور در فضای حکمت متعالیه است. تحکیم مبانی و نتایج استوار بر روش کاربست عقل و نقل، از امتیازات معمول در آثار آن حکیم ماهر است. «مماشات با قوم در بدایات و افتراق در نهایات» رویّه برجستهای است که او در آثار خود پیموده تا روش صدرالمتألهین را با عنایت تام پاس داشته باشد. این رویّه سبب اشتباه از سوی برخی پژوهندگان شده است. آنان در مراحل اولیه نظرپردازی وی متوقف گشته و نتوانستهاند به مراحل نهایی حکمت متعالیه راه یابند و دچار تحریف در بیان مواضع و رهیافتهای این حکیم عالیقدر شدهاند. مسئله «تشکیک وجود» یکی از این خاستگاههای شبههخیز است. مقالهای با عنوان «تشکیک خاص وجود از منظر آقاعلی مدرس» تلاش کرده تا موضع حکیم را در تشکیک خاص فروبکاهد و از این رهگذر اوج توحیدپردازی حکیم را در رد توحید شخصی وجود خلاصه کند. تقطیع عبارات و توقف در مواضع بدوی و تحریف دیدگاه و ایرادهای عجیب بر حکیم، رهاورد آن مقاله است. رجوع به نص سخنان حکیم کاستی و سستی ادعاهای مقاله را در مراحل گردآوری و فهم و داوری در باره موقف حکیم در خصوص تشکیک وجود و کاربرد آن در اثبات و تبیین توحید شخصی وجود آشکار میسازد.
علمی- پژوهشی
فلسفه ملاصدرا
سمانه شیخ نظامی؛ محمد سعید عبدخدایی؛ زهره سپهری شاملو؛ عباس جوارشکیان
چکیده
هدف از این پژوهش استخراج مفاهیمی از بطن حکمت متعالیه برای شکلدهی به یک نظریه روانشناسی است. فرضیه اساسی این است که آرای صدرالمتألهین حاوی دلالتهای مورد نیاز برای شکلدهی به یک نظریه روانشناسی است. فرضهای دوم و سوم این است که میتوان برای بخشهای مختلف یک نظریه روانشناسی، دلالتهای متناسب را از حکمت متعالیه ...
بیشتر
هدف از این پژوهش استخراج مفاهیمی از بطن حکمت متعالیه برای شکلدهی به یک نظریه روانشناسی است. فرضیه اساسی این است که آرای صدرالمتألهین حاوی دلالتهای مورد نیاز برای شکلدهی به یک نظریه روانشناسی است. فرضهای دوم و سوم این است که میتوان برای بخشهای مختلف یک نظریه روانشناسی، دلالتهای متناسب را از حکمت متعالیه ملاصدرا استخراج کرد. همچنین نظرات ملاصدرا در قیاس با نظریات موجود در روانشناسی، صاحب مفاهیم راهگشا و تبیینکننده است. نتایج حاصل از پژوهش، این فرضها را تأیید کرده و نشان میدهد که آرای ملاصدرا حاوی مفاهیم مهمی برای علم روانشناسی است و با بررسی انسانشناسی صدرایی، پیشفرضهای اساسی در یک رویکرد روانشناسی را میتوان استخراج کرد. در این مقاله پیشفرضهایی در زمینۀ هستیشناسی استخراج و به تناسب در زمینه «جایگاه انسان در عالم» با رویکرد اگزیستانسیالیسم و در زمینۀ «تعریف انسان» با رویکرد رفتارگرایی در قیاس قرار گرفته است. همچنین برخی پیشفرضهای مربوط به «تحول و رشد انسان» استخراج شده است و در زمینه «غرایز انسان» با رویکرد روان تحلیلی و «ویژگیهای تحول» با نظریه «ساخت و سازگرایی» پیاژه مورد قیاس قرار گرفته است. در زمینه مراتب بینهایت تحول در آرای صدرایی، مابهازایی در روانشناسی برای قیاس یافت نشد.
علمی- پژوهشی
میکائیل نوروزی؛ علیرضا افضلی؛ مهدی سپهری
چکیده
خطمشی گذاری جهت تغییر رفتار انسانها در حوزههای مختلف بهداشت، آموزش، محیط زیست، اقتصادی، فرهنگی و... از دغدغههای اصلی خطمشیگذاران در سطح جامعه است. از اینرو به طور کلی سه رویکرد جهت نیل به این امر پیش گرفته میشود؛ رویکردهای قانونی، آموزشی و رفتاری. در این بین عمدتاً دو رویکرد قانونی و آموزشی به کار گرفته میشود ...
بیشتر
خطمشی گذاری جهت تغییر رفتار انسانها در حوزههای مختلف بهداشت، آموزش، محیط زیست، اقتصادی، فرهنگی و... از دغدغههای اصلی خطمشیگذاران در سطح جامعه است. از اینرو به طور کلی سه رویکرد جهت نیل به این امر پیش گرفته میشود؛ رویکردهای قانونی، آموزشی و رفتاری. در این بین عمدتاً دو رویکرد قانونی و آموزشی به کار گرفته میشود و رویکرد رفتاری در امر سیاستگذاری مغفول است. در این راستا مدلهای رفتاری گوناگونی توسط اندیشمندان غربی و اسلامی جهت تبیین رفتار انسان ارائه شده است. در این مقاله مدل رفتاری انسان از منظر حکمت اسلامی و براساس اندیشههای علامه طباطبایی تبیین شده است. به عبارت دیگر، سعی شده با مرور اندیشههای علامه طباطبایی فهرستی از عوامل مؤثر بر رفتار انسان تهیه شود و بر اساس آنها مدلی ارائه شود. مسئله اصلی این پژوهش، پرسش از عوامل مؤثر بر رفتار انسان در قالب یک مدل مفهومی از منظر علامه طباطبایی است. مطابق مدل نهایی عوامل بیرونیِ محیطی (معماری و جغرافیا) و اجتماعی (عادات و هنجارهای اجتماعی) در کنار عوامل درونی مانند ملکات نفس، مزاج، قوای نفس، وراثت بر ادراکات انسان اثرگذار است و تمام ادراکات و عوامل آن نیز ذیل سیطرۀ توجه نفس، منجر به اراده و صدور فعل میشوند. در پایان مقاله بهعنوان نمونه به برخی از دلالتهای آن در تبیین رفتار عموم افراد و خطمشیگذاری عمومی اشاره شده است.
علمی- پژوهشی
آیسودا هاشم پور؛ محمد بیدهندی
چکیده
از آنجا که انسان اصلیترین محور نظامهای تربیتی است، قطعاً شناخت و پرداختن به ابعاد مختلف او از منظری فراحسی میتواند نقش مهمی در بهبود اجزای سیستم آموزشی نظیر اصول، روشها و اهداف تعلیم و تربیت داشته باشد. بدین منظور نوشتار حاضر ابتدا با بررسی ظرفیتهای علم اشتدادی در حکمت متعالیه، در راستای نظریههای مختلف فلسفه علم ...
بیشتر
از آنجا که انسان اصلیترین محور نظامهای تربیتی است، قطعاً شناخت و پرداختن به ابعاد مختلف او از منظری فراحسی میتواند نقش مهمی در بهبود اجزای سیستم آموزشی نظیر اصول، روشها و اهداف تعلیم و تربیت داشته باشد. بدین منظور نوشتار حاضر ابتدا با بررسی ظرفیتهای علم اشتدادی در حکمت متعالیه، در راستای نظریههای مختلف فلسفه علم به ارائه علمشناسی نوینی پرداخته است. نظریه علم اشتدادی با تأکید بر تناظر حقیقی میان انسان با مراتب هستی و حقیقت و افزودن تأویل به مثابه یک «روش» در طول سایر طرق فهم حقیقت، ساحت وسیعتری از علم را میشناساند که نه تنها با سایر ابزارها و روشها منافات ندارد، بلکه همه را به گونهای در خود میگنجاند. «استکمال مراتب نفس و مدرکات متربی» و «رسمیت فهمهای متعدد از یک حقیقت واحد» به گونهای که منجر به شکاکیت و نسبیت مطلق نشود، از اهداف این نوع علم است. لکن پیادهسازی تعریف و مختصات چنین علمی در سیستم آموزشی نیازمند اتخاذ روشهای متناسب برای تحقق اهداف علم اشتدادی در راستای رشد و تکامل متربی است که در این مقاله بدان پرداخته میشود.
علمی- پژوهشی
فلسفه ملاصدرا
فاطمه صادق زاده
چکیده
هر یک از مکاتب تفسیری برای فهم متشابهات قرآنی شیوهای دارند. ملاصدرا پیش از طرح نظریه خود، روشهای متداول بین سایر اندیشمندان را به دقت بررسی و ارزیابی میکند. او در حرکتی سلبی، روش تشبیهی ظاهرگرایان را به جهت نادیده گرفتن احکام عقل و بیتوجهی به مقام قدس الهی نمیپذیرد و شیوه تنزیهی اهل اعتزال و فیلسوفان را که اینگونه ...
بیشتر
هر یک از مکاتب تفسیری برای فهم متشابهات قرآنی شیوهای دارند. ملاصدرا پیش از طرح نظریه خود، روشهای متداول بین سایر اندیشمندان را به دقت بررسی و ارزیابی میکند. او در حرکتی سلبی، روش تشبیهی ظاهرگرایان را به جهت نادیده گرفتن احکام عقل و بیتوجهی به مقام قدس الهی نمیپذیرد و شیوه تنزیهی اهل اعتزال و فیلسوفان را که اینگونه آیات را با کنار نهادن معنای ظاهری، به نحو بیضابطه تأویل میکنند، بیش از روش اهل ظاهر مورد انتقاد قرار میدهد. وی با متکلمان اشعری که در برخی آیات به تشبیه و در برخی دیگر به تنزیه گرایش دارند نیز مخالفت میکند. وی سپس در حرکتی ایجابی روش راسخان در علم را معرفی میکند. در این روش پس از حذف خصوصیات مربوط به مصادیق عرفی و مادی، جان معنا استنباط میشود. به این ترتیب، ارواح معانی اموری چون قلم، دست، صورت و کرسی در مورد امور معقول و الهیاتی نیز ملاحظه میشود. از اینرو اطلاق این نامها برای اوصاف و افعال الهی به نحو حقیقت است. ملاصدرا افزون بر ایدهپردازی، در عمل نیز با کمک نظریه خود توانسته است در موارد بسیاری بدون دستشستن از معنای ظاهری، تفسیری از آیات متشابه ارائه دهد. برای داوری درباره حرکت ملاصدرا در این مسیر، لازم است که نوع تأثیر اندیشههای عرفانی و فلسفی وی در تفسیر متشابهات، میزان توجه او به معنای ظاهری و نگاهداشت آن و مراجعه او به روایات مورد ارزیابی قرار گیرد. ملاحظه آثار صدرا نشان میدهد که وی برای فهم متشابهات، گاهی مطابق روش پیشنهادی خود عمل نکرده است.
علمی- پژوهشی
فلسفه ملاصدرا
عزتالله سپهوند
چکیده
ولایت از مفاهیم مشترک همة متفکران شیعی است. نگاهی تحلیلی به مفهوم ولایت در منظومة فکری ملاصدرا و تطبیق آن با اندیشة فردوسی در شاهنامه، بهخوبی رگههای مستمر این تفکر و پیوستار اندیشگی این دو حکیم مسلمان را نشان میدهد. تحلیل محتوای آثار این دو حکیم متأله، نشانگر این حقیقت است که در کنار روش غالباً استدلالی صدرالمتألهین و پیشکشیدن ...
بیشتر
ولایت از مفاهیم مشترک همة متفکران شیعی است. نگاهی تحلیلی به مفهوم ولایت در منظومة فکری ملاصدرا و تطبیق آن با اندیشة فردوسی در شاهنامه، بهخوبی رگههای مستمر این تفکر و پیوستار اندیشگی این دو حکیم مسلمان را نشان میدهد. تحلیل محتوای آثار این دو حکیم متأله، نشانگر این حقیقت است که در کنار روش غالباً استدلالی صدرالمتألهین و پیشکشیدن برهانهایی همچون قاعدة امکان اشرف، فردوسی نیز با سه شیوة مختلف بیان صریح اعتقاد به ولایت علی (ع)، تمثیل مستقیم دریا و هفتاد کشتی و تمثیلات غیرمستقیم، بهویژه با ایجاد یک رمزگان اسطورهای فراگیر در شاهنامه با طرح شخصیتهایی همچون فریدون و ایرج و کیقباد و کیخسرو و... به تبیین مبحث ولایت و تفسیر تمثیلی اعتقادات شیعی و ولایی خود بر اساس همان قاعدة امکان اشرف پرداخته است. تفکیک ولایت و شهریاری صالحان از ولایت طاغوت و پادشاهی ناصالحان نیز بر مبنای همین قاعده، قابل تفسیر است.
علمی- پژوهشی
فاطمه گلی فروشانی؛ سهراب حقیقت قره قشلاقی
چکیده
وجود و حضور دو اصل و مبنا در عرصه هستیشناسی و معرفتشناسی حکمت صدرایی است. ملاصدرا در بُعد هستیشناسی بر اساس اصالت وجود، حقیقت وجود را موضوع فلسفه قرار میدهد. گرچه وی در برخی مواضع مانند ابنسینا از موجود بماهوموجود به عنوان موضوع فلسفه نام میبرد، اما در نهایت مسیر خود را جدا کرده و حقیقت وجود را به عنوان موضوع فلسفه برمیگزیند. ...
بیشتر
وجود و حضور دو اصل و مبنا در عرصه هستیشناسی و معرفتشناسی حکمت صدرایی است. ملاصدرا در بُعد هستیشناسی بر اساس اصالت وجود، حقیقت وجود را موضوع فلسفه قرار میدهد. گرچه وی در برخی مواضع مانند ابنسینا از موجود بماهوموجود به عنوان موضوع فلسفه نام میبرد، اما در نهایت مسیر خود را جدا کرده و حقیقت وجود را به عنوان موضوع فلسفه برمیگزیند. وی در اثبات موضوع فلسفه همچون فلاسفه پیشین، دو ملاک بداهت و کلیت را مد نظر داشته است. بداهت و کلیت وجود در فلسفه صدرا ناظر به حقیقتی است که عین خارجیت و مبدئیت اثر است، اما بداهت و کلیت موجود در فلسفه ابنسینا ناظر به مفهومی است که با وسعت خود، تمامی موجودات عالم را به صورت تشکیکوار در برمیگیرد. موضوعیت حقیقت وجود در حکمت صدرایی و محوریت آن در مباحث و مسائل فلسفی مستلزم محوریت حضور در عرصه معرفتشناسی این حکمت است؛ چرا که معرفت به حقیقت وجود جز از طریق فهم حضوری و شهودی امکانپذیر نیست و آنچه از حقیقت وجود در محدوده ذهن و از طریق معرفت حصولی برای آدمی به دست میآید، نمایی ضعیف از آن است. وجود مجلای حقیقت و حضور است و این تنیدگی وجود و حقیقت و حضور شاکله هستیشناسی و معرفتشناسی فلسفه ملاصدرا را تشکیل میدهد.
علمی- پژوهشی
فلسفه ملاصدرا
حسن عباسی حسین آبادی؛ مرضیه اخلاقی؛ ابراهیم نوری؛ زهرا صفاءی مقدم
چکیده
در حکمت متعالیه ملاصدرا، نظام آفرینش تجلی اسمای الهی است. اصول و حقایق صوری که در عوالم موجودند، در ذات حضرت الوهیت وجود دارند و این حقایق از مرتبۀ ذات به عالم اسماء و صفات و از آنجا به عوالم دیگر تنزل کردهاند. در میان موجودات، انسان چون مظهر اسم جامع »الله» است، اهمیت ویژهتری دارد. تأثیرات اسمایی در قوس نزول، جنبه آفرینشی ...
بیشتر
در حکمت متعالیه ملاصدرا، نظام آفرینش تجلی اسمای الهی است. اصول و حقایق صوری که در عوالم موجودند، در ذات حضرت الوهیت وجود دارند و این حقایق از مرتبۀ ذات به عالم اسماء و صفات و از آنجا به عوالم دیگر تنزل کردهاند. در میان موجودات، انسان چون مظهر اسم جامع »الله» است، اهمیت ویژهتری دارد. تأثیرات اسمایی در قوس نزول، جنبه آفرینشی دارد و در قوس صعود، اثرات معرفتشناسانه و عملکردی بر انسان دارد. از جمله تأثیرات معرفتی اسماء در قوس صعود: درک فقر ذاتی انسان، ارتقای درجات و کمالات وجودی و از جمله آثار رفتاری اسماء عبارت است از: اجابت نیازهای انسانی در حوزه هدایت فردی، خود را در محضر حق دیدن و اعتدال در رفتار، تصرف انسان در هستی و پاسخ به نیازهای انسانی در حوزه هدایت اجتماعی و سیاسی. روش توصیفی- تحلیلی به عنوان روش مختار نوشتار استفاده شده است.